اعظم طاهرخانی

اعظم طاهرخانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

ترسیم اشاره هایی برای مدیریت یادگیری برخط در پرتو یافته های علوم اعصاب شناختی درباره یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری برخط علوم اعصاب شناختی سیاست گذاری مدیریت بن سازه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۸
هدف این پژوهش ترسیم اشاره هایی برای مدیریت یادگیری برخط بر بنیاد تبیین نگرش علوم اعصاب شناختی درباره یادگیری است. علوم اعصاب شناختی، برخی داده های تجربی برای تبیین مفهوم یادگیری در سطح مغز را فراهم می کند. در این مقاله با توجه به این تبیین و در رویارویی با برخی چالش های مرتبط با ماهیت یادگیری برخط، سیاست هایی برای مدیریت محیط های یادگیری برخط پیشنهاد شده است. در این راستا برای استفاده روش مند از یافته های علوم اعصاب شناختی در آموزش و یادگیری، لازم است بیش از به کارگیری روش های تصویربرداری از مغز و آزمایش های رفتاری، بر نظریه های برآمده از قلمرو علوم تربیتی تکیه کرد. بدین ترتیب نخست چهار فرایند در هم تنیده توجه، درگیری فعال، بازخورد خطا و استحکام، همچون شرایط لازم برای یادگیری برشمرده شده اند سپس تبیین شده است که در فرایند یادگیری برخط لازم است الگوی ذهنی فراگیران با پیگیری فرایندهای پیش گفته اصلاح شود. سپس به این پرسش پرداخته ایم که با چه سیاست ها یا راهبردهای کلانی می توان الگوی ذهنی فراگیران را به ترتیبی که گفته شد، اصلاح کرد. در پاسخ به این سوال، یادگیری فردی شده، ارائه محتوای مرتبط با زندگی، ارائه پودمانی، پویا و چندبعدی محتوا، برانگیختن هیجان، توجه به بدن مندی یادگیری، ارزیابی پودمانی و سرانجام خودارزیابی و پیگیری روش های یادگیری بلندمدت استنباط شده اند. برای به کارگیری سیاست های آموزشی پیش گفته، بن سازه ها یا ابزارهایی نیز برای مدیریت یادگیری برخط پیشنهاد شده است.
۲.

یادگیری تحلیل ریاضیاتی مبتنی بر تلفیق تحلیل فلسفی و یافته های علوم اعصاب شناختی پیرامون ریاضیات نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری تحلیل ریاضیاتی تحلیل فلسفی علوم اعصاب شناختی پردازش نمادین عدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف اصلی این پژوهش تبیین یادگیری تحلیل ریاضیاتی مبتنی بر تلفیق تحلیل فلسفی و یافته های علوم اعصاب شناختی است. بدین منظور یادگیری تحلیل ریاضیاتی، به عنوان یکی از جنبه های تفکر ریاضیاتی، مبتنی بر یادگیری نمادهای عددی در کودکان با بهره گیری از روش عصب-فلسفی بررسی شده است. بر این اساس سه گزاره مشاهده ای که نتایج پژوهش های علوم اعصاب شناختی پیرامون ریاضیات نمادین است اخذ شده است. این گزاره ها عبارت اند از: یادگیری نمادین اعداد در کودکان، مغز را تغییر می دهد؛ پردازش اعداد نمادین و اعداد غیرنمادین به صورتی ناهمسان است و ارتباطی مبهم و دوسویه بین آن ها وجود دارد؛ دانش نمادین عدد، نقش مهمی در پیشرفت های آینده کودکان در ریاضیات سطح بالاتر دارد. بر مبنای این سه گزاره تلاش شده است تا پرسش های فلسفی پژوهش و چالش های مرتبط با آن ها بررسی شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که همراه شدن یادگیری اعداد نمادین با چگونگی به وجود آمدن نمادهای عددی و تشویق کودکان به ایجاد ارتباط پیاپی بین نمادهای عددی و معنای ذهنی و بیان کلامی آن ها می تواند اسباب لازم برای غنای توانایی های فراشناختی مانند تشخیص خطاها را فراهم کند. اما لازم است چالش هایی مانند چگونگی آشنایی کودکان با نظریه تکامل با توجه به مسائل فرهنگی، نوع راهبردهای لازم برای بهبود ارتباط درک معنایی و نمادین اعداد در کودکان و سطح تأکید بر فرآیندهای حل مسئله (که نیازمند تحلیل مبتنی بر نمادها هستند) در برنامه های آموزش ریاضی به منظور بهبود توانایی های تفکر کودکان بررسی شود.
۳.

بررسی فلسفه مرگ و دلالت های تربیتی آن بر سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه مرگ،دلالتهای تربیتی سبک زندگی دیدگاه قرآن پدیدار شناسی تجارب زیسته معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۳۴
این پژوهش به بررسی ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و بررسی تجربه زیسته معلمان درباره مرگ پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه این دو دیدگاه در جایگاه نظر و عمل و استخراج اصول و روشهای تربیتی برای سبک زندگی است. بدین منظور از طرفی با استفاده از روش تحلیل مفهوم، ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم استخراج شده و سپس با تکیه بر روش استنتاجی، اصول و روشهای برآمده از تحلیل آیات قرآن در دسته بندیهایی ارائه شده است. از آنجا که در پژوهش به مرگ و سبک زندگی از دریچه نگرشی پرداخته شده است، اصول و روشهای تربیتی در سه نوع نگرش مورد استنتاج قرار گرفته که عبارت است از نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران. از سویی دیگر، معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند بر مبنای روش پدیدارشناسی، مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته اند. سپس تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه با استفاده از روش مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بوده و تعدادی دیگر نیز از ادراکات معلمان دارای سبک زندگی اسلامی دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبه رو بوده است. در نتیجه بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجربه زیسته معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند، شباهتهای بسیاری وجود داشته است؛ اما به نظر می رسد بسیاری از تشابهات در محدوده نظر همراه با تردید های بسیار بوده و به مرحله یقین نرسیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان