محمد سلامتیان

محمد سلامتیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی فراهنجارها در رباعیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: هنجارگریزی سبک شناسی برجسته سازی لیچ بیدل دهلوی رباعیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 735 تعداد دانلود : 311
آشنایی زدایی، برجسته سازی یا هنجارگریزی، انحراف از شکل طبیعی زبان و قواعد حاکم بر آن است. از تاثیرگذارترین روش های پدید آمدن سبک تازه در شعر و از مولفه های مهم، برای آرایش کلام و غنای ادبی است .زیرا زبان معیار را دگرگون و صورت های زبانی را برجسته می کند.هرقدر فراهنجارها بدیع تر باشند کلام مقبولیت بیشتر یافته و سبک شاعر شخصی تر خواهد بود.از آن جا که یکی از خصایص سبک هندی آفرینش مضامین تازه و خیال انگیز است بیدل دهلوی به عنوان یکی از شاعران این سبک با بیشترین هنجارستیزی های هنری و خلاقانه به سبک شخصی دست یافته است. رباعیات بیدل سرشار از تخیلات و بدیع گویی و ابتکارات ادبی است.گرایش و تمایل به استفاده از ترکیبات تازه، مضمون های بدیع وتصاویرخیالی هنرمندانه، بیدل را برآن می دارد که از نرم های طبیعی زبان پا را فراتر نهاده و با ساختار شکنی های خود تصاویر ادبی شگرفی ایجاد نماید.در این مقاله هنجارگریزی های رباعیات بیدل در هشت محور واژگانی، نحوی، آوایی، سبکی، معنایی، گویشی، باستانی و نوشتاری بررسی شده اند، گرچه با انواع هنجارگریزی در رباعیات بیدل مواجهیم اما برجسته ترین ویژگی سبکی بیدل ، در رباعیات مربوط به هنجارگریزی نحوی،معنایی ،واژگانی و سبکی است.که با ساخت وابسته های خاص عددی،ترکیبات نوین،تصاویرخیالی و اصطلاحات کوچه و بازار خودنمایی می کنند.
۲.

مضامین استعاره ها در منظومه سبیکه الذهب در تطبیق با آیات قرآن و انعکاس آن در مصداق هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبیکه الذهب استعاره مکنیه آیات قرآن مصداق های هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 124 تعداد دانلود : 745
استعاره مکنیّه یا کنایی از مسائل مورد مناقشه در علم بیان است. در آثار اولیه بلاغی خبری از عنوان استعاره مکنیه نیست و تنها جارالله زمخشری و جرجانی بدون اشاره به عنوان آن، توضیحاتی درباره آن ذکر کرده اند. بعدها سکاکی در مفتاح العلوم به تفصیل به این بحث پرداخته است. در حالی که، بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ برخی دیگر استعاره بودن آن را قبول ندارند و آن را تشبیه مضمر به حساب می آورند. گویا، سکّاکی با توجه به حضور نداشتن لفظ عاریه و استعاره در استعاره مکنیّه، تحلیل دیگری از این نوع استعاره ارائه داده است که براساس آن، لفظ مشبّه برای مشبّهٌ به استعاره آورده شده است. در سبیکه الذهب، با وجود اینکه متن مختصرِ تفتازانی، ملاک سرایش این منظومه بوده است اما در بحث استعاره مکنیه، ضمن اشاره به اختلاف ها، نظر خطیب قزوینی برجسته شده است و نقد وی بر آرای سکاکی و تفتازانی آورده شده. خطیب قزوینی که شارح آرای سکّاکی است، با ردّ نظر وی و با ریزبینی از استعاره مکنیّه به «تشبیه مُضَمر در نفس» تعبیر کرد که با تسامح، به آن استعاره گفته می شود و بدین گونه، به اصلاح نظر دانشمندان متقدّم پرداخته است؛ لذا در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ایی صورت گرفته است، به شرح این مصادیق پرداخته شده است. نتایج این تطبیق نشان می دهد در منظومه سبیکه الذهب ضمن اشاره به این اختلافات، به اقوال مخالفی چون خطیب قزوینی اشاره شده است و در بحث استعاره مکنیّه، بیشتر بر دیدگاه خطیب تأکید شده که انعکاس این استعاره ها در آثار هنری مشهود است. اهداف پژوهش: بررسی مضامین استعاره ها در سبیکه الذهب در تطبیق با آیات قرآن. انعکاس استعاره ها در سبیکه الذهب در مصداق های هنری. سوالات پژوهش: استعاره ها در سبیکه الذهب در تطبیق با آثار هنری چگونه بررسی شده است؟ چگونه می توان تأثیر استعاره ها را در سبیکه الذهب با مصداق های هنری بررسی کرد؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان