مجتبی زارعی

مجتبی زارعی

مدرک تحصیلی: استادیار اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس 
پست الکترونیکی: zare6565@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

تبیین پارادایمیک علم و فناوری در ایران معاصر؛ تمهیدات فقاهت حکیمانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم و فن آوری فقاهت حکیمانه روشنفکری - لیبرال سیاستگذاری رستاخیز علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
اگر مهم ترین دغدغه جامعه علمیِ پسا انقلابی ایران، دست یازیدن به پیشرفت و بسترسازی برای تمدن آفرینی به عنوان غایتِ حرکت های علمی و پیشرفت مدار بوده است، پرسش این نوشتار از جریان شناسیِ مبتنی بر علم و مدعیان غایتِ پیشرفت، یعنی ظرفیت های دو راه، دو جریان و دو دستگاه فکریِ «فقاهتِ حکیمانه» و «روشنفکری- تکنوکراسی لیبرال» است که با یک پیشینه تاریخی قابل اعتنا، مخصوصاً از اوان مشروطیت تاکنون، در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند. هدف این پژوهش، با اشاره کوتاه به ویژگی های کلی هر کدام از آنها در حوزه علم و فناوری(از سخت افزاری تا نرم افزاری و انسانی آن)، ترسیم و برجسته سازی هماوردیِ این دو جریان در یک چشم انداز تمدنی است. بررسی های این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و در یک مطالعه ی اسنادی، نشان داد که با انقلاب اسلامی و اندیشه های فقاهت حکیمانه و پیوستگی کوشش ها و مجاهدت های بسیار و مقاومت در برابر جریان متمایل به غرب، تغییرات پارادایمی مهمی در حوزه علم و فناوری صورت گرفته است؛ مشخصه کانونی آن برجسته شدن یک «مسیر متمایز» و جریانِ «علم نافع» و «مولد» در برابر جبهه پیرو تمدن هژمون جهانی، و هموار سازی و ریل گذاری راه «رستاخیز علمی»، با تلاش در بسط و تعمیق نظریه «العلم السلطان»، تحول علوم انسانی، تبدیل نظام دانایی به توانایی، حرکت در مرز علم و گام نهادن در مسیر نیازهای کشور و رهایی از تقلیل گرایی، یک سونگری و یک جانبه گراییِ توسعه مادی و این جهانی غربگرایان است، و البته غلبه گفتمانی و فراگیری آن در سطح ملی، با تداوم مجاهدت های مومنانه اصحابِ دانشگاه ایرانی-اسلامی، و همچنین کاربست عملیاتی توصیه های اهل نقد و نظر و پیشنهادات مطرح شده در این نوشتار نیز، ممکن و نزاع دو سده اخیر را تعیین تکلیف می کند.
۲۲.

Back to Geopolitics: The Problem of Ignoring Iran's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Geopolitics Ideology Iran Islamic revolution Political Islam international system

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
Looking at the studies and analyses conducted in the field of Iran's issues with the world, we see the ignorance of Iran's geopolitical aspect. The concern of the present study is why Iran, despite its geopolitical importance, is always analyzed in terms of ideology and political Islam in the international arena? However, given the current geopolitical components and even its future geopolitical advantages, Iran has a potential and actual position and importance at the regional and international levels. The purpose of this study is, first, to highlight the more deliberate neglect of Iran's geopolitical aspect as an existing problem and to show some of its most important effects, and second, to highlight the geopolitical nature of Iran. The data collection method is descriptive-analytical, and they have been analyzed in the framework of the theory of "Geopolitics: The Impact of Politics on Geography" and the analytical framework of "Hermeneutics of Reflection". Based on the analysis of the effects of Iran's geopolitical neglect and with a look at the historical course (contemporary history), the research findings are a set of "historical" and "geopolitical" symbols and signs revealing the importance and determination of Iran's geopolitics, its precedence on political, ideological, cultural aspects, and the error of degradation in terms of geoculture. The result of this study is to ignore Iran's geopolitical aspect, reduce Iran's effective acting power in the international arena by introducing it more as an ideological actor, and put all the pressure on the Islamic Revolution, political Islam and the Islamic State.
۲۳.

تأملاتی در تألیف سیاست خارجی حِکمی-تمدنی در اندیشه سیاسی حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)

نویسنده:

کلید واژه ها: اندیشه ی سیاسی آیت الله خامنه ای آرمان گرایی واقع گرایی سیاست خارجی حکمی - تمدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۹۸
اندیشه ی سیاسی آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) ناظر بر اتخاذ دیدگاهی حداکثری و بیشینه در باب «انسان» و «سیاست» است. ایشان، انسان را برخوردار از دو سنخ کرامت «ذاتی» و «اکتسابی» می دانند. کرامت ذاتی، همان شأنی است که انسان به واسطه ی منشاء الهی اش از آن برخوردار است و کرامت اکتسابی نیز ناظر بر تمامی آن ظرفیت های وجودی ای است که در اثر اهتمام انسان  در جهان، متحقق می شوند. در نظر ایشان، اهتمام هر گونه سیاستی می بایست علاوه بر تضمّن رعایت کرامت ذاتی انسان، زمینه ها را نیز برای تحقق ظرفیت های وجودی او(یا همان کرامت اکتسابی) مهیا کند. دیالکتیک ظریفی که میان این دو نوع از کرامت برقرار می شود، راهبر «سیاست» در اندیشه ی سیاسی ایشان است. آیت الله خامنه ای سیاست را از منظر وجودشناسی اسلامی نگریسته و سیاست و اسلام در اندیشه ی ایشان، به هم تافته اند و از این رو، به نظر می رسد رویدادها و اعمال در این اندیشه به نوعی انطباق یافته با استلزامات نظری و عملی اسلام است، بنا بر این اندیشه ی سیاسی، می توان طرح نظریه ای ذیل عنوان سیاست خارجی حکمی-تمدنی را در حوزه ی سیاست خارجی در انداخت. سیاست خارجی حکمی-تمدنی ناظر بر آن سیاست خارجی ای است که مبانی نظری و عملی اش هم هنگام، الزامات حکمت اسلامی و «تمدن نوین اسلامی»(آنگونه که در اندیشه ی آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) مطرح شده است) را مرعی می دارند. همچنان که اندیشه ی سیاسی آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) وجودشناسانه است، نظریه ی سیاست خارجی حکمی-تمدنی نیز که برگرفته از اندیشه ی سیاسی ایشان است، فحوایی وجودشناسانه و همچنین فطرت گرایانه خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان