سمانه فتحی آذر

سمانه فتحی آذر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش خودتعیین گری آموزش هوش موفق انگیزه درونی خوش بینی تحصیلی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس سه بُعدی فرسودگی تحصیلی (TDBA) برسو و همکاران (2007)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS) والرند و همکاران (1992) و مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS) اسچنموران و همکاران (2013) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر بهبود انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش هوش موفق تاثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش خودتعیین گری و هوش موفق می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی بالا در مدارس به کار برده شوند.
۲.

تعیین اثر بخشی آموزش تاب آوری بر کاهش گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران

کلید واژه ها: آموزش تاب آوری گرایش به مصرف مواد اعتماد به نفس دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
پیش زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس انجام شد. مواد و روش کار : روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 40 نفری از میان دانش آموزان (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه و انتصاب تصادفی آن ها به گروه های آزمایشی و گواه، از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون انجام شد. پس از آن تاب آوری را در دوازده جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده و پس از پایان این مدت به منظور مقایسه اثر این مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه گرایش به مواد افیونی، مقیاس تاب آوری کونور – دیویدسون و آزمون عزت نفس آیزنک استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله SPSS استفاده شد یافته ها : یافته ها نشان داد مقدار F بدست آمده در منبع تغییرات گروه، در سطح (0.05 p< ) در راستای آموزش تاب آوری برای تمامی فرضیات معنی دار بوده است . بحث و نتیجه گیری : آموزش تاب آوری بر افزایش تاب آوری، اعتماد به نفس و کاهش گرایش به مواد بطور معناداری اثربخش بوده است همچنین آموزش تاب آوری بر کاهش انتظارات منفی کلی و افزایش تغییرات انتظاری مثبت در خود و نفوذ در دیگران و افزایش انتظارات مثبت اندیشی و روانی در دانش آموزان به طور معناداری اثربخش بوده است.
۳.

رابطه سبک های دلبستگی و سبک های فرزندپروری با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سلماس

کلید واژه ها: دانش آموزان سبک های دلبستگی سبک های فرزندپروری فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
پیش زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی مجازی از جدیدترین حوزه های فناوری اطلاعات هستند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های فرزندپروری با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سلماس بود. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان سلماس می باشد که تعداد آن ها 3700 نفر می باشد. بر اساس جدول مورگان 352 دانش آموز شامل 1700 دانش آموز دختر و 2000 نفر دانش آموز پسر دوره متوسطه (دوم، سوم و چهارم) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه فضای مجازی (محقق ساخته)، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بوری پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های فرزندپروری سهل گیرانه (0/82) و مستبدانه (0/86) دارای ارتباط مثبت معنی داری با استفاده بیشتر از فضای مجازی دارند (0/01) ولی سبک مقتدرانه دارای ارتباط معنی داری نبود (0/16). دلبستگی ناایمن اجتنابی (0/28) و دوسوگرا (0/33) ارتباط مثبت معنی داری با استفاده بیشتر از فضای مجازی دارند (0/01) ولی سبک ایمن ارتباط معنی داری نشان نداد (0/15). بحث و نتیجه گیری: آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک های مستبدانه، آسان گیر، اجتنابی و مقتدرانه 76 درصد از واریانس استفاده از فضای مجازی را تبیین می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان