اسعد خانی

اسعد خانی

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد، گروه برنامه ریزی رفاه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تغییرات گفتمانیِ پیرامون هویت کُردی از پیداییِ انقلاب مشروطه تا ظهور دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابژه شوندگی کُرد بودگی هویّت کُردی نظم معرفتی جامعوی - سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
روایت نگری های تاریخی و توجیهات نظری دالِ مرکزی «کُردبودگی» را در جایگاه مفهومی بت واره و استعلایی قرار داده اند، تا جایی که از پرداختن به خود این پدیده غفلت شده است. پژوهش حاضر بر آن است تحوّل ابژه شوندگی «کُردبودگی» را از دوران انقلاب مشروطه تا برآمدن دولت مدرن واکاوی مضمونی نماید. بدین منظور با نقد رویکردهای دیرینه گرایی، قوم گرایی و مدرنیست برساختگرایی و اخذ نگاهی گفتمانی تحولات هویت کُردی را بررسی می کند تا صورت بندی های گفتمانی چنین پدیده ای روشن شود. روش پژوهش براساس تحلیل گفتمان فوکویی و شیوه انتخاب اسناد به صورت نمونه گیری هدفمند است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که نظم معرفتی پیشین دلالتی زبانی قومی داشت. اما بر اثر دگرگونی ها و تحولاتی مانند جنگ جهانی اوّل و در پی آن ایجاد قدرت تمرکزبخش دولتِ در آستانه ظهور، مکانیسم های هویّت بخش در میدان سیاست قرار گرفتند و در درون چنین حوزه ای معنا و مفهوم پیدا کردند. در واقع می توان گفت تا قبل از جنگ جهانی اجتماع زبانی مذهبی و قومی بازنمایی کننده هویّت کُردی بود و بعد از آن فرمِ جامعوی سیاسی مطرح شد.  
۲.

درک و تفسیر کار از منظر کارگران کُرد مقیم یزد (با رویکرد نظریهٔ زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش به کار فرهنگ کار وجدان کاری بیگانگی از کار کارگران کرد یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
صرف نظر از نوع کار، درک و تفسیر از کار و ذهنیتی که پیرامون این سازهٔ اجتماعی شکل می گیرد، در ایجاد و تقویت انگیزش به کار مؤثر است و کنش افراد و کارایی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، درک و تفسیر کار از نگاه کارگران کُرد مقیم شهر یزد است. بدین منظور پس از مصاحبه با 30 نفر از کارگران و رسیدن به غنای نظری و پیاده سازی متن مصاحبه ها، مقولات مهم با استفاده از نظریهٔ داده بنیاد استخراج گردیده و پس از تفسیر مقولات، یک الگوی پارادایمی ارائه شده است. یافته ها حاکی از دسته بندی مشارکت کنندگان در دو طیف است؛ برخی از آنان مبتنی بر یک نگرش مثبت، کار را عرصه عاملیت انسان و امری نشاط آور قلمداد می کنند و می کوشند در مواجهه با برخی محدودیت های ساختاری، راهکارهایی همچون پذیرش موقعیت جدید و تغییر ذهنیت را اتخاذ کنند؛ اما نزد آنان که نگرشی منفی دارند، کار تحلیل برندهٔ خلاقیت و هویت آدمی و قرین با جبر اجتماعی است و انسان را دچار ازخودبیگانگی و عاملیت انسان را محدود می کند. به همین دلیل آنان کار را کسالت آور قلمداد و از هر فرصتی برای زیر پا گذاشتن تعهد در کار استفاده می کنند. این نوع نگاه ها در سطحی کلی تر و کلان تر، با شکل دادن به فرهنگ کار در جامعه به منصهٔ ظهور می رسند، البته این رابطه یک طرفه نیست و فرهنگ کار هر جامعه ای هم می تواند شکل دهندهٔ نوع نگاه افراد به کار باشد.
۳.

رابطه بین قاچاق کالا و سرمایه های اقتصادی، انسانی و اجتماعی مرزنشینان (شهرستان بانه در استان کردستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: قاچاق کالا معیشت مرزی سرمایه اقتصادی سرمایه اجتماعی سرمایه انسانی ب‍ان‍ه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۸
مقدمه: در دهه های اخیر در تحقیقات توسعه ای اعم از تحقیقات اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیک به مناطق مرزی و تأثیرات مرزی توجه بسیاری صورت گرفته است. این رغبت و علاقه وافر به مناطقی که در امتداد مرزهای همگرایی کشورها قرار گرفته اند به طور مشخصی از این تصور نشئت گرفته که این مناطق جغرافیایی ویژه، ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها شوند. مردمی که در مناطق مرزی مقیم هستند مناطقی که به عنوان نقاطی استراتژیک و عرصه انواع مبادلات مرزی مطرح هستند؛ آیا با وجود پدیده ای به نام قاچاق کالا معیشتشان تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت؟ و اگر تحت تأثیر این پدیده هستند این تأثیر در چه جهتی خواهد بود؟ در این تحقیق اثرات قاچاق کالا بر معیشت مرزنشینان و سبک زندگی موردبررسی قرار گرفته یا به عبارتی اثرات قاچاق کالا بر میزان سرمایه اقتصادی، انسانی و اجتماعی ساکنان روستاهای مرزی بررسی شده است. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. جامعه آماری را خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان بانه که در عمق حداکثر 25 کیلومتری مرز قرار داشتند را شامل می شد. در انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای در سه سطح فاصله 5 ، 15 و 25 کیلومتری استفاده شد که تعداد 380 خانوار به عنوان نمونه آماری موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از تفاوت معنادار ضریب نفوذ قاچاق، در سطوح مختلف مرزی، حکایت داشت و هرچه فاصله از مرز، کمتر، میزان تکرار قاچاق افزایش پیدا می کرد. با توجه به نتایج می توان گفت افرادی که معیشت وابسته با قاچاق کالا داشتند ازلحاظ سرمایه اقتصادی در سطح بالاتری قرار داشته اما ازلحاظ سرمایه انسانی و اجتماعی از میزان پایین تری برخوردار بودند. همچنین عموم مرزنشینان بر این باور بودند که قاچاق کالا بر وضعیت معیشتی آنها تأثیر مثبت داشته و در صورت مسدود شدن مرزها وضعیت اقتصادی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. بحث: درواقع قاچاق کالا یا کولبری به عنوان یک شیوه معیشتی جایگزین، موجب ارتقای سطح سرمایه های معیشتی، خصوصاً سرمایه اقتصادی خانوارهای وابسته به قاچاق شده بود، هرچند که به طور ضمنی در لابه لای این پژوهش به این امر اشاره شده که قسمت اعظم سود انواع تجارتهای غیررسمی همچون قاچاق، نصیب افراد متنفذ و کسانی شده که به طور غیرمستقیم در این امور درگیر و یا تا حدی نقش نظارتی داشتند.
۴.

بررسی مشارکت شهروندان در برقراری نظم و امنیت شهری و عوامل مرتبط با آن نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظم و امنیت مشارکت همگرایی قومی احساس محرومیت نسبی انسجام اجتماعی حقوق شهروندی نهاد مدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۴۲۹
موضوع امنیت و مشارکت با پلیس در جامعه شهری اهمیت ویژه ای دارد. امروزه، با افزایش جوامع شهری و در هم تنیده تر شدن آنها، شرایط تأمین و برطرف کردن نیازها هم شکلی پیچیده تر یافته است. شناخت و کنترل امنیت در شهرها مستلزم نگاه دقیق و همه جانبه ای است تا از طریق آن، بتوان ابعاد گوناگون امنیت را درک و ارتباط های پنهان میان آن ابعاد در سطوح مختلف را کشف کرد. پژوهش حاضر در همین زمینه سعی دارد درباره عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان ساکن شهر ارومیه در برقراری امنیت و نظم کاوش کند و تأکید ویژه ای بر حقوق شهروندی و آگاهی مردم از این حقوق و عضوشدن و فعالیت آنها در نهادهای مدنی و مشارکتی دارد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد استخراج شده از پژوهش های پیشین است. جامعه مطالعه شده شهروندان بالای 18 سال ارومیه است که دست کم تحصیلات راهنمایی داشته باشند. نمونه بررسی شده براساس فرمول کوکران برابر با 392 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهند بین متغیر جنسیت (p<0.01)، سن (p<0.01)، زبان (p<0.05) و تحصیلات (p<0.01) با مشارکت مردم در برقراری امنیت رابطه وجود دارد. میزان همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته به این ترتیب است که متغیر همگرایی قومی با 536/0 (p<0.01)، آگاهی از حقوق شهروندی با 572/0 (p<0.01)، احساس محرومیت نسبی با 563/0- (p<0.01)، عضوشدن در نهادهای مدنی با 444/0 (p<0.01) و انسجام و وفاق اجتماعی با 570/0 (p<0.01) با متغیر وابسته همبستگی دارند. در بخش تحلیل رگرسیون نیز نتایج نشان می دهند متغیرهای مستقل حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین می کنند. گسترش روزافزون فیزیکی شهر و چندفرهنگی و چندقومیتی بودن آن مشکلاتی مانند کاهش انسجام اجتماعی، افزایش احساس محرومیت نسبی و... را به وجود آورده است. ازسوی دیگر، ضعف نهادهای مدنی در جلب مشارکت مردمی و آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی سبب می شود ایجاد فضای امن شهری با چالش روبه رو شود. یافته های پژوهش نشان می دهند توجه متولیان امنیت به متغیرهای بررسی شده می تواند به بهبود امنیت به ویژه امنیت مشارکتی در فضای شهر کمک زیادی کند.
۵.

مقایسه بین نسلی گذارهای شغلی و خانوادگی جوانان و عوامل مؤثر بر آن ها (مورد مطالعه متولدین ۱۳۳۳ و ۱۳۶۳ شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گذار به بزرگ سالی عاملیت عوامل ساختاری گذارهای شغلی و خانوادگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
تعداد بازدید : ۷۸۰ تعداد دانلود : ۵۹۰
مقالة حاضر نحوة تجربه کردن گذارهای شغلی و خانوادگی در بین دو نسل سنی (متولدین ۶۳ و ۳۳) در شهرستان دهگلان را با هم مقایسه کرده و همچنین، نقش قابلیت های فردی و عوامل ساختاری در گذارهای دو نسل را بررسی می کند. مبنای طرح فرضیه های این پژوهش، نظریه های پسامدرنیته در باب جوانی، فردگرایی ساخت یافته و نظریة کاهش عدم قطعیت ها بوده است. روش پژوهش حاضر، پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها با طراحی پرسش نامه ای با ۳۱۷ نفر مصاحبه شد. یافته ها حاکی از آن است که نسل امروزة جوانان، گذارها را همانند نسل گذشته و به صورت وقایع استاندارد، محدودشده و قابل انتظار صورت نمی دهند؛ بلکه گذارها، متنوع تر، طولانی تر و غیر قابل پیش بینی شده اند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ۷/۵۵ درصد تغییرات گذار شغلی متولدین ۶۳ با پنج متغیر جنسیت، حمایت خانواده، رسانه ها، مذهب و تحصیلات و ۸/۵۸ درصد از تغییرات گذار به ازدواج این نسل با پنج متغیر جنسیت، تحصیلات، رسانه ها، سن و پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تبیین می شوند. این در حالی است که ۱۶ درصد از تغییرات گذار شغلی متولدین ۳۳ با تنها عامل حمایت خانواده و ۱/۴۸ درصد از تغییرات گذار به ازدواج آن ها با چهار عامل جنسیت، مذهب، آداب ورسوم و سن، پیش بینی می شوند. نتایج این پژوهش دلالت بر آن دارد که نسل جدید از یک طرف خواهان عملیاتی کردن عاملیّت ناب و از طرفی در بند محدودیت های ساختی هستند، به همین دلیل مسیرهای پیشروی خود را پر از آشفتگی می بینند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان