رضا فرصتی جویباری

رضا فرصتی جویباری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

تأثیر مضامین اخترشناسی بر نگارگری شاهنامه و آثار منظوم و مصوّر شاعران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخترشناسی شاهنامه شاعران اسلامی نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
پیشگویی آینده از طریق ستارگان یا اجرام فلکی از زمان پیدایش بشر یکی از مسائل و موضوعات آکنده از رمز و راز به شمار می آید که با همه پیچیدگی اش کاربردی زیادی در فرهنگ جهانی یافته است؛ به گونه ای که در سراسر زندگانی آدمیان می توان کارکرد هایی از نجوم و طالع بینی را مشاهده کرد. در ایران نیز از گذشته های دور، پهلوانان و شاهان برای انجام کارهای مختلف مانند جنگ یا ازدواج یا سفر، خود را ملزم به هم اندیشی با منجّمان و پیشگویان خبره می دانستند یا برخی از وقایع آینده را که در خواب می دیدند، با بهره گیری از دانش ستاره شناسان، مورد تعبیر یا تفسیر قرار دهند. این مضمون در ادبیات و نگارگری دوره اسلامی نیز دیده می شود. مسئله پژوهش حاضر واکاوی مفاهیم اخترشناسی در شاهنامه و آثار منظوم و مصور شاعران دوره اسلامی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند به بررسی میزان تطابق یا تشابه مقوله های اخترشناسی در ابیات شاهنامه فردوسی و دیگر پارسی سرایان دوره اسلامی بپردازند. نتایج، نشان می دهد که پیش بینی اختر شناسان بر روند زندگی ایرانیان در دوره اسلامی تأثیر فراوان داشته است. بسیاری از شاهان پیش از انجام امور حیاتی به هم اندیشی با منجمان پرداخته و با شنیدن پیشگویی ها از زبان این افراد، تصمیمات خود را تغییر می داده اند.اهداف پژوهش:بررسی میزان کاربُرد اصطلاحات اخترشناسی در شاهنامه و آثار منظوم و مصور شاعران دوره اسلامی.بررسی چگونگی انعکاس اخترشناسی در نگارگری دوره اسلامی.سؤالات پژوهش:اهمیت دانش نجوم، در شعر فردوسی و دیگر پارسی سرایان به چه میزان می باشد؟اخترشناسی در شاهنامه فردوسی و نگارگری دوره اسلامی چه بازتابی داشته است؟
۲.

طیف رمزگان و نمادهای شادی و امید در غزل های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
نمادهای شادی و امید به مثابه دو نشانه به هم پیوسته ای که همواره برصورت و معنای زندگی و منش آدمیان اثر می گذارد، در تمام فرهنگ ه ای بشری موضوعی درخور تأمل بوده است. مولانا بنابرآن چه از آثارش، به ویژه غزلیات شمس به دست می آید، انسانی شاد و امیدوار است. در این مقاله، دو نشانه شادی و امید، نه تنها به مثابه دال هایی که بر مدلول هایی قراردادی و مشخصی دلالت دارند؛ بلکه به مثابه مرکز طیفی از نشانه های متعددی که به نوعی با شادی در پیوند بوده اند و از عوامل ایجاد آن به شمار می آیند، بررسی و تحلیل شده است. مسأله اصلی این نوشته نشان دادن گستره و طیف های معنایی شادی و امید است. این مسأله با توجه به این فرض شکل گرفته است که فراوانی اوزان رقصان و لحن طرب انگیز و شادمانگی عشق، در غزل های مولوی، احتمالاً بیانگر معنایی فراتر از چیزی است که از دو نشانه شادی و امید دریافت می شود. بدین ترتیب بازنمود این طیف ها و هاله های معنایی ناشی از آن ها ضرورت می یابد و «هدف» نویسندگان بازنمود گستره اندیشه و عمق عاطفه مولانا در باب این نشانه هاست. داده های پژوهش که با روش کیفی تحلیل و توصیف شده است، نشان می دهد که مولانا تقریباً در تمام لحظه های زندگی و در هر شرایط روحی و در هر برخورد با پدیده های محیطی، روحیه شاد خود را حفظ کرده و نگذاشته است گرد ناامیدی بر چهره زندگی او بنشیند.
۳.

کهن الگوی عروج و نسبتِ ساختاری معراج نامه و منطق الطیر در ادبیات پیشامدرن و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفر نفس معراج نامه منطق الطیر کهن الگو نقد اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۹۶
سفرِ نَفس که در اساطیر ملل و ادیان توحیدی از آن به عروج، تشرّف و معراج یاد می شود، یک کهن الگویِ معطوف به رستگاری است که اسطوره هبوط را تبدیل به اسطوره بازگشت جاودان می کند. ادبیات کلاسیک ایران و عرفان اسلامی، برخلاف ادبیات مدرن، بسیار تحت تأثیر این فراروایت است. از قرن چهارم تا قرن ششم؛ یعنی از تأویل معراج پیامبر اسلام با رویکرد فلسفی سفر نفسِ ناطقه و شکل گیری رساله الطیرهای ابن سینا، غزالی و سهروردی تا پیدایش منطق الطیر عطار، نشان می دهد که ساختار منطق الطیر در عرفان اسلامی و ادبیات کلاسیک همان ساختاری است که از کهن الگوی معراج انتزاع شده است. این پژوهش با رویکرد نقد اسطوره ای در جست وجوی راهی است تا نسبتِ ساختاری کهن الگوی عروج را با رساله الطیرها و منطق الطیر نشان دهد. در کهن الگوی عروج و به تَبَع آن در رساله الطیرها وجود هادی آسمانی یا پیر دانای راه، بیانگر کنش قهرمانی است که می خواهد جست وجوگران حقیقت را راهنما باشد. این الگو براساس نقد اسطوره ای، همان محاکات برتر است که در ادبیات پیشامدرن تأکید بسیار بر مفاهیمی چون محاکات قهرمان، راهنما و پیر دانای راه شده است؛ بنابراین نسبت ساختاری وثیقی بین ژانر مقامات و احوال، تذکره ها، منطق الطیر و معراج نامه ها برقرار است.
۴.

موجودات و جانوران فراطبیعی در شاهنامه و مقایسه آن با حماسه گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موجودات فراطبیعی جانوران فراطبیعی حماسه شاهنامه گیلگمش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
نیروهای فراطبیعی، نیروهای ویژه ای را گویند که در انسان ها، جانوران و حتی در اشیاء به صورت بالقوه وجود دارد و در شرایطی خاص، اعمالی غیر قابل باور را به ظهور می رساند که ریشه باور به وجود این نیروها را در زمان های باستان باید جست. در اسطوره های کهن این موجودات ماوراءطبیعی ناتوانی ها و کاستی های شاهان و پهلوانان را در نیل به هدف جبران می کنند. اعتقاد به این نیروها را در آثار کهن و ارزشمند ادبی همچون گیلگمش، شاهنامه، رامایانا، ایلیاد و اودیسه می توان مشاهده نمود، از این رو جستار حاضر به بررسی موجودات فراطبیعی در دو حماسه کهن ارزشمند؛ یعنی شاهنامه و گیلگمش اختصاص یافته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و نگارندگان در پی آنند که تأثیر نیروهای فراطبیعی در کدام حماسه، مشهودتر است؟ نتایج بررسی نشان می دهد که موجودات و جانداران فراطبیعی در شاهنامه از نظر تنوع، نقش و کارکرد بر حماسه گیلگمش برتری دارد، به گونه ای که برخی بعضی از این موجودات و جانوران در روند حماسی و ملی اثر، نقشی اساسی و پراهمیتی ایفا نموده اند.
۵.

هویّت «عقل و عشق» در اشعار عرفانی امام خمینی و علّامه حسن زاده ی آملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عقل عشق تقابل امام خمینی علامه حسن زاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
هویّت عقل و عشق و مبحث تقابل، تضاد و یا همسویی آن دو به عصرکنونی منحصر نمی شود بلکه سابقه ای طولانی دارد که به عمر عرفان و تصوّف بر می گردد. نزاع عقل و عشق در اکثر آثار عارفان وجود دارد، در ظاهر عقل به پای عشق قربانی می شود امّا با تفکّر بیشتر، می توان دریافت که یک همسویی در آثارشان وجود دارد. امام خمینی(ره) و علّامه حسن زاده ی آملی دو شخصیّت برجسته و آگاه در علوم دینی می باشند که در عرصه ی ادب فارسی گام نهاده اند. این پژوهش که به روش تطبیقی و «تحلیلی- توصیفی» صورت گرفته است، برآن است تا هویّت مفاهیم عرفانی «عقل و عشق» در اشعار امام(ره) و علّامه را مشخّص نماید. آنان ویژگی های عش ق حقیقی را بی ان می کنند و به نظریّه ی عقل و عشق و تقابل بین آن دو می پردازند؛ آنان عقل هیولایی را نکوهش می کنند و به ستایش عقل رحمانی می پردازند؛ در بین اشعارشان نمودار عشق حقیقی به آفریدگار و انسان های کامل، به ویژه ائمّه ی معصومین(علیهم السّلام) به عنوان محور اصلی شعر دیده می شود. آنان همه ی معرفت خود را به واسطه ی عشقی می دانند که الهی است؛ این عشق حقیقی در تقابل با عقل و خرد است و در سراسر دیوان اشعارشان مشهود می باشد و از بسامد بسیار بالایی برخوردار است
۶.

بررسی شعر اعتراض در سروده های منتقدترین شاعران مشهور انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات انقلاب اسلامی شعر اعتراض سلمان هراتی سید حسن حسینی قیصر امین پور علیرضا قزوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
در دوره انقلاب اسلامی، شاعران متعهد و ملتزم، برای دفاع از ارزش های انقلاب و ترویج افکار انقلابی، به بیان واقعیت ها و انتقاد از مشکلات و بیان مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اخلاقی، اقتصادی و... دوران خود پرداخته اند. که این اشعار به «شعر اعتراض» موسوم گشته اند. شعر اعتراض به عنوان جریان ادبی نوپا، نوعی شعر اجتماعی و از بن مایه های شعر پایداری سرچشمه می گیرد. از میان شاعران، سلمان هراتی، سید حسن حسینی، قیصر امین پور و علیرضا قزوه از جمله شاعران منتقد به شمار می روند. این پژوهش سعی دارد به بررسی درونمایه ها، شیوه های بیان، لحن و قالب اعتراضی در اشعار شاعران مشهور بعد از انقلاب اسلامی در حیطه های گوناگون (سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی و...) بپردازد و وجه اشتراک و افتراق سروده های آن ها را در این زمینه بررسی نماید. این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی، آماری و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. شاعران در انتقاد از معضلات کشور یا جامعه بشری از نگرشی واقع گرایانه و در عین حال فرامرزی برخوردارند، به طوری که، اشعار اعتراضی آنان بازتابی از شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه و زمان است و چنین اشعاری علاوه بر حضور فعال شاعران معترض در عرصه های سیاسی و ادبی جامعه، تأئیدی است بر نظریه جامعه شناختی ادبیات که هنر را همواره از بستر های اجتماعی و سیاسی متاثر می داند و در نهایت اینکه هدف شعر اعتراض، حفظ ارزش های اسلامی، اصلاح نمودن جامعه و مبارزه با بی عدالتی است. بنابرابن بیشترین بسامد بازتاب درون مایه های اعتراضی در اشعار سید حسن حسینی و کمترین نمود آن مربوط به قیصر امین پور است که به ترتیب در قالب های سپید، نیمایی، غزل، هایکو، رباعی و... در زمینه های سیاسی و اجتماعی سروده شده است که گاهی این اعتراض ها جهانی و گاهی داخلی است که اعتراض های نوع اول حول اعتراض به سیاست های قدرت های جهانی می چرخد و اعتراض های درون کشوری مربوط به بی عدالتی های موجود در جامعه است.
۷.

بررسی بن مایه ها در رُمان «خوف» اثر شیوا ارسطویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سبک شناسی ادبیات داستانی بن مایه رمان «خوف» شیوا ارسطویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
در آثار داستانی، بن مایه می تواند از عوامل سبک آفرین باشد و مضمون یا موضوعات مسلط بر سبک را برای خواننده آشکار سازد. زنان داستان نویس از این امکان زبانی زیاد استفاده می برند و علاوه بر ایجاد حساسیت مداوم در خواننده، متن را به سمت نوعی زبان خاص هنری سوق می دهند. رمان «خوف» اثر شیوا ارسطویی، یکی از این نمونه هاست که به «تنهایی» و «ترس» انسان در دوران مدرن می پردازد و روایتی زنانه از این تنهایی و ترس را بیان می دارد. در این مقاله برآنیم مهمترین بن مایه های موجود در رُمان «خوف» را مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم که نویسنده از این طریق چه مفاهیمی را بیان کرده است. این بن مایه ها از این لحاظ که بیانگر حساسیت های یک نویسنده زن است، از ویژگی های سبک زنانه نیز به شمار می آید. روش کار در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است؛ یعنی ابتدا داده هایی از رمان «خوف» توصیف می شود و سپس بر اساس آنها، تجزیه و تحلیل انجام می گیرد و به جمع بندی منتهی می شود.
۸.

شاخصه های مرگ حماسی بر شاهنامه با تأکید بر صحنه های نبرد شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
ادبیات حماسی بخش مشترکی از ادبیات در اکثر جوامع است؛ ادبیاتی که به شکل نظم و نثر پدیدار شده است. در این میان، در ادبیات کهن ایرانی، شاهنامه فردوسی نماینده اصلی ادبیات حماسی است. شاهنامه فردوسی، اثری پر از رمز و رازهای ژرف و پیچ درپیچ است؛ رمز و رازهایی که همواره اندیشه انسان را به خود واداشته است و اساس اندیشه ورزی در روان آدمی را بنا نهاده است. یکی از این رمزهای پیچیده و سربه مهر برای فردوسی، راز مرگ، چیستی و چگونگی مرگ است. در این پژوهش شاخصه های مرگ حماسی، در پنج شاخصه مهم «قدرت طلبی، غیرت خانوادگی، نام و آوازه، مظلومیت و نیرنگ» مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و باتکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که فرشته مرگ، در تمامی شاهنامه حضور پررنگ دارد. سراسر شاهنامه چیزی جز ستیز بین مرگ و زندگی، آسمان و زمین، تدبیر و تقدیر نیست. البته در تمامی قصه های شاهنامه، این مرگ است که بر زندگی چیره می شود و تدبیر همیشه در مقابل تقدیر شکست می خورد. این روند محتومی است که در سراسر شاهنامه حضوری چشمگیر دارد؛ واقعیتی که با واقعیت عالم و زندگی انسان وفق دارد. فردوسی در شاهنامه، دنیا را با مفاهیم مختلفی چون «گیتی»، «زمانه»، «سرای کهن»، «روزگار» «دهر»، «دور زمان»، «چرخ بلند» توصیف می کند. اهداف پژوهش: بازشناسی شاخصه های مرگ حماسی در شاهنامه فردوسی. بررسی شاخصه های مرگ حماسی در صحنه های نبرد شاهنامه بایسنقری. سؤالات پژوهش: مرگ حماسی در شاهنامه فردوسی چه شاخصه هایی دارد؟ مرگ چگونه در نگاره های شاهنامه بایسنقری انعکاس یافته است؟
۹.

بررسی تطبیقی سبک زندگی در تصاویر نسخه خطی قابوسنامه عنصر المعالی و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۳
ادبیات آیینه تمام نمای زندگی فردی و اجتماعی در هر دوره تاریخی است لذا با مطالعه این آثار می توان تا حد زیادی با سبک زندگی و مقتضیات آن در ادوار مختلف آشنا شد. قابوس نامه و گلستان به عنوان دو اثر ارزشمند ادب تعلیمی همواره مورد توجه و مطالعه محقّقان بوده اند. لذا انجام یک بررسی تطبیقی از سبک زندگی در این دو اثر می توان به ارائه الگوی تاریخی مناسب از زندگی فردی و اجتماعی دست یافت. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی معیارهای سبک زندگی در این دو اثر می پردازد؛ چراکه پیام های فاخر تربیتی و اجتماعی شناور در این دو اقیانوس حکمی می تواند راه گشای هر انسان و جامعه، خواهان تکامل باشد. فاصله نسل فعلی از زندگی باثبات و آرام ضرورت این امر را بیشتر نشان می دهد. با مقایسه به عمل آمده میان آداب و مهارت های فردی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ارائه شده در قابوسنامه و گلستان، نشان می دهند که ضمن هم رأی بودن دو نویسنده در خصوص معیارهای مختلف سبک زندگی تا چه حدّی تأثیر شرایط اجتماعی و نوع دیدگاه دو نویسنده توانسته است در ارائه متفاوت برخی معیارهای سبک زندگی در آثارشان مؤثر باشد. اهداف پژوهش: بازشناسی سبک زندگی در قابوسنامه عنصرالمعالی و گلستان سعدی. استخراج سبک زندگی فردی و اجتماعی در تصاویر نسخ مصور قابوسنامه عنصرالمعالی و گلستان سعدی. سوالات پژوهش: الگوی سبک زندگی اصیل ایرانی در این دو اثر ارزشمند تعلیمی در چه حوزه هایی نمود داشته است؟ سبک زندگی ارائه شده در این دو اثر تعلیمی تا چه حدی با یکدیگر هم راستا بوده و در چه حوزه هایی با یکدیگر متفاوتند ؟
۱۰.

بررسی و واکاوی مقایسه ای و تطبیقی شخصیت زن از نگاه فردوسی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات زن عشق زیبایی ازدواج عفاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
در منظومه های ایرانی، زنان نقش های گوناگون را عهده دار بوده اند. بر اساس تعالیم اسلامی و نصّ قرآن کریم، انسان خلیفه خدا بر روی زمین محسوب می شود و انسان ها از هر نژاد و جنسی با هم برابرند. شاعران و نویسندگان ایرانی در حقیقت زیباترین تشبیهات و مضمون های بکر و بدیع را در وصف زنان آفریده اند و با الهام آزاد، آثار جاودان از خود به یادگار گذاشته اند. از نظر آنان، نگاه به زن زندگی می بخشد و تبسّمش عشق آفرین است. محققان در تحلیل وگردآوری داده ها از روش تحقیق تحلیلی-تاریخی به ویژه کتب «شاهنامه» و «مثنوی معنوی» مولوی استفاده کرده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد: از نظر فردوسی ، بزرگ ترین شاخص و جلوه زن در «شاهنامه» این است که موجودی خردمند، هنرمند، صاحب رأی، وفادار به شوی خویش باشد و خوارمایه نباشد و نیز او حافظ هویّت اندیشه ایرانشهری و ارزش های والای قومی و نژادی خویش است. نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.
۱۱.

بازآفرینی شخصیّت و صفات زن از منظر مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: زن شخصیت صفات مثنوی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۴۷
ادبیّات هر قومی فرهنگ آن قوم و بیانگر نگرش آنان به هستی است و در حقیقت هویّت هر جامعه در ادبیّات آن متجلّی است. در ادبیّات ملل و اقوام مختلف، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان وجود دارد. با تأمّلی در نوع نگرش آفریننده مثنوی، می توان به نوع آمیختگی فرهنگ ها و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر پی برد. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور عرفانی و نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در طول حکایت ها ، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، نگاه مولوی به زن نگاهی نسبی و دوسویه است.گاه زن در آثار او پلی است از عشق مجازی به عشق حقیقی و نمایشگرجلوه ی جمال و جلال حق تعالی، که به راستی و درستی مقصود او را از خلقت زن بیان می دارد.گاهی نیز زن در اشعار او تنها به صورت تمثیلی برای درک بهتر پیام در نقش های نمادین پست آورده می شود که با حضورش مفاهیم اخلاقی بزرگی را می توان پند گرفت. بررسی صفات و نقش زنان در داستان های مثنوی موجب می شود، تا آن ها را بهتر شناخته، و کنش ها و واکنش های آنان در طول داستان ها، به درستی مشخّص شود. لذا نگارنده ی این رساله، به روش توصیفی-تحلیلی و گرد آوری اطّلاعات به شیوه ی کتابخانه ایی،کوشیده است که جنبه های برجسته شخصّیت و صفات زنان در مثنوی از جمله: نفس ،عشق،زیبایی، ازدواج،عفاف و غیرت، مادری،ترس،ظاهربینی و مکر ،که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد.
۱۲.

بررسی مقوله وجهیت در رُمان «شوهر عزیز من» اثر فریبا کلهر بر اساس دیدگاه فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شناسی وجهیت سبک زنانه فریبا کلهر شوهر عزیز من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۳۶۷
 در هر متنی، باورها، احساسات، پیش داوری ها و نگرشِ شخصی نویسنده آن، به گونه ای بروز پیدا می کند که بیان گر موضع و جهت گیریِ نگارنده آن است. یکی از مقوله های مهمِ دستوری که جهت گیریِ نویسنده را در یک متن نشان می دهد، «وجهیّت» است. در پژوهش هایی که تاکنون در پیوند با بررسی وجهیت در رُمان های زن های ایرانی انجام شده، وجهیت فقط به «وجه فعل» محدود شده و به دیگر سازه های وجه ساز توجه نشده است؛ در صورتی که این جهت گیری افزون بر وجه فعل، در مقوله های دیگر دستوری همچون قید و صفت نیز بروز پیدا می کند. در این پژوهش، مقوله «وجهیت» در رُمان «شوهر عزیز من» نوشته «فریبا کلهر» مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص شود چه گونه هایی از وجهیت در این رُمان به کار رفته و هر کدام از این گونه های وجهیت، بیان گر چه جنبه هائی از سبک زنانه است. گونه های پُرکاربرد وجهیت در این رُمان، بر مبنای الگوی فاولر (Fowler, 2016) و با بهره گیری از نظریه های مطرح شده در کتاب سبک شناسی محمود فتوحی (Fotuhi, 2012) مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان می دهد که کاربرد این گونه ها، بیشتر بیان گر مفهوم تردید و نبودِ اطمینان است که از جمله ویژگی های سبک زنانه به شمار می رود.  
۱۳.

واکاوی و برجسته سازی صفات و شخصیت زن از نگاه فردوسی و انعکاس آن در شاهنامه بایسنقری (دو نگاره زال و رودابه و دیدار اردشیر و گلنار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت زن فردوسی شاهنامه بایسنقری نگاره «زال و رودابه» نگاره «دیدار اردشیر و گلنار»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۳۷۹
ادبیّات هر قوم و نژادی، بیانگر نگرش آنان نسبت به شخصیّت ها و مقوله های فردی و اجتماعی است. ادبیات داستانی یکی از شاخه های مهم ادبیات در ایران است که مطالعه آن نقش مهمی در بازشناسی عناصر و دیدگاه های فرهنگی دارد. شخصیّت های داستانی از طریق انتساب خصیصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و ... در یک متن ادبی معرفی می شوند. در این بین، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان در روایات داستانی و شعری ادبیّات کهن ایران دیده می شود. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور حماسی، نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در داستان ها، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است. یکی از منابع ادبی که به این موضوع توجّه داشته است، شاهنامه بایسنقری است که نسخه کهن نگاره دار شاهنامه فردوسی از دوره تیموری؛ سده نهم هجری قمری و در قالب نوآوری های مکتب نگارگری هرات (خراسان) می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای درصدد است که به جنبه های مختلف شخصیّت و صفات زنان از جمله: عشق و شیفتگی، زیبایی و دلفریبی، پادشاهی و مملکت داری، ازدواج و همسرداری، عفاف و پوشیدگی، خیانت و بی وفایی در طول دو نگاره «زال و رودابه» و «دیدار اردشیر و گلنار» در شاهنامه بایسنقری که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که حضور نگاره های زنان در شاهنامه بایسنقری لطافت خاصّی به این اثر بخشیده و زنانی که فردوسی به توصیف آن ها در شاهنامه پرداخته است، نسبت به زنان عصر خود دارای ویژگی های منحصر به فردتری هستند.  اهداف پژوهش: 1. واکاوی صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی. 2. شناسایی مصداق های بارز شخصیّت و صفات زنان در نگاره های شاهنامه بایسنقری. سؤالات پژوهش: 1. فردوسی چه مواردی از صفات و شخصیّت زن را در داستان های شاهنامه نشان داده است؟ 2. صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی در نگاره های شاهنامه بایسنقری چگونه انعکاس یافته است؟
۱۴.

بررسی شخصیت ضد اجتماعی در رمان «شوهر آهو خانم»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان علی محمد افغانی شوهر آهو خانم شخصیّت ضد اجتماعی هما اختلال شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۰۸
شخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. «شوهر آهو خانم» به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت های داستانی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این رمان، با نفوذ به درونیات و ذهنیات شخصیت های داستانی، سعی می کند به لایه های پنهانی روح و روان آنها دست یابد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی به تشریح روان شناختی شخصیت ضد اجتماعی «هما» به عنوان یک زن سرکش و قانون شکن در این رمان پرداخته، و به این پرسش پاسخ داده شود که چه ویژگی هایی در شخصیت «هما» وجود دارد که وی را به عنوان شخصیت ضد اجتماعی نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که این شخصیت داستانی، با ویژگی های رفتاری همچون چرب زبانی، ظاهرسازی، سنگدلی، پرخاشگری، قانون شکنی، عدم وفاداری و عدم احساس پشیمانی می تواند به عنوان یک شخصیت زن ضد اجتماعی در داستان معرفی شود.
۱۵.

بررسی ساختار روایی منظومه عاشقانه «نل و دمن» فیضی دکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار روایی نظیره سرایی نل و دمن لیلی و مجنون فیضی دکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
در ادبیات فارسی برای هر اثر پیکره و بافتی وجود دارد به ویژه در ادبیات داستانی و منظومه ها، چه غنایی و چه حماسی یا تعلیمی و عرفانی، سرایندگان منظومه ها، داستان را برابر آن پیکره و ساختار نقل کرده اند. نمای بیرونی و درونی منظومه ها که می توان از آن ها با عنوان ساختار و بافت داستان یاد کرد برابر با ذوق هنری سراینده متفاوت است به ویژه در بافت منظومه که روابط اجزاء را تنظیم می نماید؛ توانایی و هنر سراینده نمایان می گردد. البته نوع ادبی اثر نیز در ساختار درونی اثر که از آن با عنوان «بافت» یاد کردیم تأثیر دارد. برای نمونه بافت شاهنامه فردوسی با خسرو و شیرین نظامی و یا منطق الطّیر عطّار متفاوت است اگرچه ممکن است ساختار مقدمه و مؤخّره یا آغازبندی و خاتمه سرایی آنها تا حدودی یکسان باشد. در این گفتار نویسندگان می کوشند با روش (توصیفی- تحلیلی) نمایه بیرونی و بافت درونی داستان عاشقانه «نل و دمن» فیضی دکنی را بررسی کنند.
۱۶.

شخصیت زن در سبک فکری نظامی بر اساس دیدگاه سیمون دوبووار (مطالعه موردی: خمسه نظامی طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی سیمون دوبووار شخصیت زن خمسه نظامی طهماسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۵
زن به عنوان یکی از اعضای جامعه بشری که نقش مهمی در بقای جوامع داشته است، در آثار ادبی و هنری مختلفی موضوع بحث و بررسی بوده است. یکی از شاعرانی که به این مضمون پرداخته است، نظامی گنجوی است. این اثر بعدها توسط هنرمندان دوره صفوی مصور گردید. بررسی و بازشناسی شخصیت زن در این اثر ادبی و هنری می تواند روشنگر نقش و جایگاه زن در این مقطع تاریخی باشد. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقایسه با معاصران و مقتضیات زمان، زن در سبک فکری نظامی جایگاهی نسبتاً متعالی و قابل احترام داشته است. این مسئله در برخی زمینه ها با دیدگاه سیمون دوبووار قابل مقایسه و در برخی زمینه ها نیز کاملا ً با دیدگاه دوبووار متفاوت است؛ نظامی و دوبووار از این نظر که برای زن شخصیتی مستقل و آزاد قائل هستند، دارای اشتراک فکری هستند اما در برخی زمینه ها ازجمله بحث تأکید بر جنسیت و بُعد جسمانی و همچنین بُعد معنوی شخصیت زن، تفاوت های معناداری میان سبک فکری نظامی و دیدگاه سیمون دوبووار وجود دارد. دوبووار در همه زمینه ها برای زن آزادی مطلق قائل است و در عین حال، نیازهای زن را به بُعد جنسی و جسمی محدود می کند اما در سبک فکری نظامی، زن دارای ارج و مقامی والاست که می تواند شخصیتی رشدیافته داشته باشد و به والاترین مراتب اجتماعی و عرفانی ارتقا یابد؛ بنابراین در مجموع، نظامی در اثر بهره مندی از آموزه های اسلام و عرفان اسلامی، برای زن جایگاهی متعالی تر از دوبووار قائل است و تقریباً تمامی جنبه های شخصیتی زن را مورد توجه قرار داده است؛ اما سیمون دوبووار در اثر تأکید بر حضور صرف زن در جامعه و توجه به بُعد جسمی و جنسی او، صرفاً نیازهای مادّی و دنیوی او را در نظر گرفته است. اهداف پژوهش واکاوی شخصیت زن در اندیشه نظامی و سیمون دوبووار. بررسی شخصیت زن در خمسه نظامی طهماسبی. سؤالات پژوهش مهم ترین مشخصه های زن در دیدگاه نظامی و سیمیون دوبووار چیست؟      2 . مهم ترین مشخصه های زن در خمسه نظامی چیست؟
۱۷.

جستاری تطبیقی بر داستان های «سیاوش» و «اتللو»

کلید واژه ها: تراژدی سیاوش اتللو شخصیت اخلاق حسادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۲۴
تفاوت نگاه انسان ها به جهان، ضرورت مطالعه در آثار ادبی را دو چندان می کند تا از این رهگذر شناخت انسان و پیوندهای ادبی- فرهنگی ملل میسّر شود. ادبیّات تطبیقی راهی علمی برای این شناخت و تأثیرگذاری است. فردوسی و شکسپیر ستارگان ادبیّات سرزمین خویش و جهان هستند که در خاستگاه اندیشه شرق و غرب آثار بی نظیری خلق کرده اند. اگرچه در بدو امر، داستان سیاوش، روایتی تراژیک همچون اتللو به نظر نمی رسد، لکن، بررسی اثر، انطباق آن با ویژگی های تراژدی را نشان می دهد که نوشتاری دیگر می طلبد. هدف مقاله حاضر که با روش تطبیقی-تحلیلی انجام یافته، بررسی درون مایه داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی و اتللو نوشته شکسپیر است که ضمن بررسی مضامین دو اثر و واکاوی داستان ها، وجوه مشترک و بعضاً متفاوت آن ها آشکار گردید. یافته های تحقیق مبیّن این مطلب است که دو شاعر اساس داستان های خود را بر توصیف ویژگی های اخلاقی بنا نهاده اند. در این دو اثر وجود شباهت ها بیش از تفاوت هاست و «حسادت» عامل مشترک وقوع حوادث بوده است. همچنین نتایج حاصله نشان دهنده این نکته مشترک در هر دو تراژدی است که جدال قهرمان و سرنوشت بیش از هر چیز عرصه تجلّی خصایصی انسانی، نظیر صداقت و عاطفه است. با این حال تفاوتی مهم که در این قرائت دریافت گردیده حاکی از آن است که شخصیّت های دو داستان انطباق دقیق با همزاد مشخّص خود در تراژدی دیگر ندارند؛ به گونه ای که شخصیّت سیاوش از برخی جهات منطبق با ویژگی های اخلاقی دِزدمونا و گاهی یادآور ویژگی های اتللوست. 
۱۸.

هویّت رئالیسم و مشروطیّت ایران بر پایه سروده های فرّخی یزدی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت رئالیسم مشروطیت انقلاب فرخی یزدی عارف قزوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۳۰
رئالیسم، مکتبی ادبی ، تاثیر گذار، عینی و بیرونی است که در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد و به سرعت گسترش یافت و شاعران،  نویسندگان و هنرمندان را به سوی خود کشاند. در ایران نیز همگام با حرکت مشروطه خواهان، در عرصه هویّتی نیز دگرگونی هایی در عناصر هویّت بخشی ایرانی به وجود آمد و شاعران و نویسندگان به هویّت ملّی و انحطاط و عقب ماندگی کشور توجّه نشان دادند. فرّخی یزدی و عارف قزوینی شاعران انقلابی این عصر، با گرایش شدید به آزادی خواهی و حمایت از کارگران و کشاورزان، به اوضاع کشور توجّه نشان دادند. مقاله حاضر در صدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، (توصیفی- تحلیلی) میزان توجّه به مولّفه های هویّتی رئالیسم انقلابی در اشعار دو شاعر رئالیست  عصر مشروطه را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. بدین منظور، مولّفه های هویّتی رئالیسم در شعر آنان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. یافته های این بررسی نشان می دهد شاعران رئالیست عصر مشروطه توجّه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویّتی رئالیسم انقلابی داشته اند و با بهره گیری از جلوه های گوناگون ادب پایداری آیینی(اسلامی) و ملّی، مخاطبان خود را به مبارزه و پایداری ترغیب و تشویق می نمایند.
۱۹.

تحلیل ساختاری کمال دیوان و امشاسپندان با نگاهی به آیین مزدیسنا و اسطوره های پیشاآریایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال دیوان امشاسپندان پیشاآریایی گسست گفتمانی ثنویت مزداپرستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۴۱۹
نویسنده در این مقاله سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی واژه کمال دیوان و امشاسپندان را در زبان اوستایی ریشه یابی کند و با ژرف کاوی در ساختار واژگانی از یک سو و کنکاش در مفاهیم تطبیقی آن از سوی دیگر تلاش می شود تا صورتی دیگرگونه از طرح مسأله به دست داده شود. از این منظر، جوهره ثنویّت مزداپرستی، در تمام جزئیات و شئونات این آیین جاری ست و عملکرد به اصطلاح «درخت گون» دارد، هر چه از ریشه به سمت جزئیات پیش می رویم، تکثّر در کمیّت مشهودتر می گردد و این در حالی است که ویژگی های بنیادین ریشه در فرعی ترین سرشاخه ها، قابل پی گیری است. بی تردید آنچه ریشه های این ثنویّت را تشکیل می دهد، نخستین تقابل اهوره با اهریمن است و این همانا آفرینش امشاسپندان به دست اهوره و آفرینش کمال دیوان به تلافی، از سوی اهریمن است. واکاوی دقیق هر یک از اعضای این دو گروه خود روشنگر جزئیات تشکیل دهنده این ثنویّت و آشکارکننده زوایای مستور تقابل ها با یکدیگر است. برای دست یافتن به این مقصود، مؤثرترین روش، بررسی ژرف کاوانه اعضای هر یک از دو گروه و قیاس آن ها با یکدیگر است. این شیوه، خود راه گشایی است برای رسیدن به تقابل هایی دیگر که در سرشاخه های فرعی این نظام درخت گون صورت می پذیرد و در قالب موجودات اهریمنی و اهورایی تجلی می یابد.
۲۰.

ابستمولوجیا الذات فی المثنوی من منظور منهج سبینوزا المیتادیکارتی؛ دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم معرفه النفس وحده الجوهر وحده الوجود المثنوی سبینوزا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۴
یقوم هذا البحث بدراسه "ابستمولوجیا الذات" أو "نظریه معرفه النفس" عند جلال الدین الرومی وسبینوزا دراسه مقارنه. تشیر فرضیات البحث إلى أن هناک تشابهات جوهریه بین الرؤیه الصوفیه القائمه على "وحده الوجود" عند جلال الدین الرومی وبین نظریه "وحده الجوهر" عند سبینوزا. وبما أن سبینوزا یتبع أسلوب دیکارت فی "العقلانیه"، ولکن على عکس دیکارت التعددی، فإن لدیه وجهه نظر موحده فی مناقشه "جوهر الوجود"، حیث یشترک مع أفکار جلال الدین الرومی فی "المثنوی المعنوی". لهذا فإن رؤیه سبینوزا المیتادیکارتیه فی معرفه الذات، خضعت فی هذا البحث لدراسه مقارنه بناء على افتراض أن الذات فی هذه الحاله لها دلاله غیر ما تدل علیه النفس والروح فی جوهرها وسلوکها. یقوم هذا البحث معتمداً على المنهج الوصفی التحلیلی بالرد على أسئله حول طبیعه النفس وأصلها، کیفیه کبحها والتحکم فیها ومدى تأثیر الجبر والاختیار أو إراده الإنسان فی التعبیر عن رغبات النفس، وهی دراسه مقارنه متعدده التخصصات فی المجالین النقد الفلسفی والنقد الصوفی. کما أن البحث توصل إلى نتیجه تفید بأنه لا یوجد اختلاف فی طبیعه الذات (النفس) وحالاتها وتسلسل مراتبها وطریقه کبحها وصلتها بالخیار وإراده الإنسان فی النظریتین ما عدا فی "أسلوب المعرفه" وطریقه إدراکها.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان