شاخصه های مرگ حماسی بر شاهنامه با تأکید بر صحنه های نبرد شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
99 - 126
ادبیات حماسی بخش مشترکی از ادبیات در اکثر جوامع است؛ ادبیاتی که به شکل نظم و نثر پدیدار شده است. در این میان، در ادبیات کهن ایرانی، شاهنامه فردوسی نماینده اصلی ادبیات حماسی است. شاهنامه فردوسی، اثری پر از رمز و رازهای ژرف و پیچ درپیچ است؛ رمز و رازهایی که همواره اندیشه انسان را به خود واداشته است و اساس اندیشه ورزی در روان آدمی را بنا نهاده است. یکی از این رمزهای پیچیده و سربه مهر برای فردوسی، راز مرگ، چیستی و چگونگی مرگ است. در این پژوهش شاخصه های مرگ حماسی، در پنج شاخصه مهم «قدرت طلبی، غیرت خانوادگی، نام و آوازه، مظلومیت و نیرنگ» مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و باتکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که فرشته مرگ، در تمامی شاهنامه حضور پررنگ دارد. سراسر شاهنامه چیزی جز ستیز بین مرگ و زندگی، آسمان و زمین، تدبیر و تقدیر نیست. البته در تمامی قصه های شاهنامه، این مرگ است که بر زندگی چیره می شود و تدبیر همیشه در مقابل تقدیر شکست می خورد. این روند محتومی است که در سراسر شاهنامه حضوری چشمگیر دارد؛ واقعیتی که با واقعیت عالم و زندگی انسان وفق دارد. فردوسی در شاهنامه، دنیا را با مفاهیم مختلفی چون «گیتی»، «زمانه»، «سرای کهن»، «روزگار» «دهر»، «دور زمان»، «چرخ بلند» توصیف می کند. اهداف پژوهش: بازشناسی شاخصه های مرگ حماسی در شاهنامه فردوسی. بررسی شاخصه های مرگ حماسی در صحنه های نبرد شاهنامه بایسنقری. سؤالات پژوهش: مرگ حماسی در شاهنامه فردوسی چه شاخصه هایی دارد؟ مرگ چگونه در نگاره های شاهنامه بایسنقری انعکاس یافته است؟