ویدا میرابوالفتحی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
تاثیر مواجه با محرک مبهم در ظرفیت حافظه کاری و سرعت واکنش در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه حافظه کاری سرعت پردازش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال استرس پس از سانحه با مشکلات شناختی و هیجانی متعددی همراه است. نتایج مطالعات فراتحلیلی حاکی است که حافظه کاری و سرعت پردازش دو مولفه مجزا با اندازه اثر بالا در بررسی نواقص شناختی این اختلال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش و ظرفیت حافظه کاری هیجانی در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که هر دو با استفاده از تکلیف ظرفیت حافظه کاری مورد بررسی قرار گرفته تا تصویر کامل تری از مشکلات شناختی این اختلال بدست دهد. روش کار: در این مطالعه 20 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تصادف، 15 شرکت کننده درگیر در تصادفات جاده ای بدون علائم این اختلال و 15 نفر فردی که در طول عمر خود با تصادف شدید رانندگی مواجه نشده بودند به صورت در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تشخیصی مورد ارزیابی حافظه و سرعت پردازش قرار گرفتند. در این مطالعه از مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM-5 ، مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد، پرسشنامه علائم روان پزشکی Hopkins برای ارزیابی نشانه های افسردگی و تکلیف ظرفیت حافظه کاری دیداری برای ارزیابی ظرفیت حافظه کاری و سرعت پردازش استفاده شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سرعت واکنش افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در تمام موقعیت های تکلیف ظرفیت حافظه کاری به صورت معنادار آهسته تر از گروه Non-PTSD بود. علاوه بر این همبستگی منفی معنادار میان علائم مرتبط با بیش تحریک پذیری، اجتناب و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های دارای تصاویر تصادف مشاهده شد. همچنین همبستگی مثبت معنادار میان علائم مرتبط با افکار مزاحم و سرعت واکنش پاسخ های صحیح در کوشش های داری تصاویر مبهم (مغشوش) بدست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد که مواجه با تصاویر مبهم (مغشوش) با افزایش افکار مزاحم منجر به کاهش کارآمدی شناختی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه می گردد که نیاز به بررسی بیشتر در مطالعات آینده دارد.
بررسی همدلی با موقعیت های مثبت در نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه همدلی موقعیت های مثبت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نمرات بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در پرسش نامه های خودسنجی همدلی، بدون در نظر گرفتن نوع هیجان کاهش می یابد. واکنش بهنجار این بیماران به هیجانات و موقعیت های مثبت، ضرورت بررسی همدلی با موقعیت های مثبت در این افراد را نشان می دهد . هدف پژوهش حاضر، بررسی همدلی نوجوانان مهاجر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با موقعیت های مثبت بود. روش : تعداد شرکت کنندگان هر یک از گروه های این پژوهش(مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بدون علایم اختلال استرس پس از سانحه و گروه کنترل) که با شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، 15 نفر بود. آزمودنی ها با استفاده از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک، مقیاس تجدیدنظر شده ی رویداد، پرسش نامه های اضطراب بک و افسردگی ک واکس و تکلیف چندوجهی همدلی ارزیابی و داده ها با روش های تحلیل واریانس یک متغیری و چندمتغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. یافته ها: در مطالعه ی حاضر، گروه های مورد مطالعه در همدلی با تصاویر مثبت تفاوت معناداری نشان ندادند. نمرات اضطراب و افسردگی گروه مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه نسبت به دو گروه دیگر و نمرات اضطراب گروه بدون اختلال با گروه کنترل نیز معنادار بود. نتیجه گیری : با توجه به نتایج می توان گفت که نقص گزارش شده توسط محققان در میزان همدلی افراد مبتلا به اختلال استرس پس سانحه، شامل تمام موقعیت ها نمی شود و این افراد در هنگام همدلی با افراد دارای بار هیجانی مثبت نقصی نشان نمی دهند که این نکته می تواند در فرایند درمان این افراد مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر حافظه خودزندگی نامه ای، تفکر آینده نگر رویدادی و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اختلال افسردگی اساسی حافظه خود زندگی نامه ای تفکرآینده نگر رویدادی درمان مبتنی برتعهد و پذیرش
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی علاوه بر مشکلات خلقی به همراه نقایص شناختی متعددی از جمله ضعف در حافظه خودزندگی نامه ای و تفکر آینده نگر رویدادی است که روش های درمانی متعددی برای بهبود آنها به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برحافظه خودزندگی نامه ای، تفکرآینده نگر رویدادی و افسردگی در بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی است. روش کار: این پژوهش یک طرح شبه آزمایشی تصادفی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با فاصله سه ماهه بود. تعداد 30 نفر با دامنه سنی 18 تا 60 سال (22 زن و 8 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعان درمانگاه روان پزشکی انیستیتو تهران در سال های 1400 و 1401، با رعایت معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مطالعه شامل مصاحبه ساختاریافته SCID برای تشخیص افسردگی، آزمون حافظه خودزندگی نامه ای، آزمون تفکرآینده نگر رویدادی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بود. گروه آزمایش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای 8 جلسه دریافت کرد که جلسات به صورت فردی هفته ای یک نوبت 30 دقیقه ای برگزار شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط توسط نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط نشان داد، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش تأثیر معناداری بر ارتقای حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه با توجه به اثربخش بودن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و ماندگاری اثر آن در پیگیری سه ماهه، این روش درمانی برای بهبود نقایص شناختی مانند بیش کلی گرایی حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علایم افسردگی اساسی توصیه می شود.