محمد قمری فتیده

محمد قمری فتیده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

نوسانات آب دریای مازندران از هزاره سوم ق.م تا هزاره اخیر و تأثیر آن بر پراکنش مراکز استقراری در جنوب شرق دریای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ دریای مازندران محوطه های باستانی نوسانات سطح دریا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۶۸۰
دریای مازندران بزرگ ترین دریاچه روی زمین است و به دلیل بسته بودن حوضه آبریز، در طول زمان نوسانات زیادی داشته است. از بدو شکل گیری این دریا تا کنون، کمینه سطح آب آن به 113- متر و بیشینه آن به 50+ متر رسیده است. در خلال هر پیش روی و پس روی، اراضی زیادی از آب خارج شده و منابع جدیدی اضافه شده یا منابعی به زیر آب می روند. پس روی و پیش روی آب دریای مازندران در پژوهش های متعددی بررسی شده که بیشتر بر مبنای مطالعه و سن سنجی رسوبات مغزه های استخراج شده و در برخی موارد تلفیق این اطلاعات با دانسته های تاریخی است. بر مبنای این یافته ها و تلفیق آن با شواهد باستان شناختی موجود، اطلاعات پیش رو استخراج شده است. در واقع، در این مقاله با بررسی دقیق مقدار نوسانات آب دریای مازندران از هزاره سوم ق.م تا کنون و تلفیق آن با اطلاعات باستان شناسی، نشان داده شده که این نوسانات و به ویژه آخرین پیش روی عمدة دریای مازندران در 1300 میلادی، مهم ترین عامل مدفون شدن استقرارگاه های انسانی در زیر رسوبات در برخی نواحی جنوب شرق دریای مازندران است. این در حالی است که پیش تر، ترک منطقه را مهم ترین عامل این خلأ اطلاعاتی می پنداشتند.
۲.

نقد محتوا و ترجمه کتاب باستان شناسی آسیای مرکزی، از پارینه سنگی تا عصر آهن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۷۵
آسیای مرکزی ازجمله مناطقی است که در روند زمان با فلات ایران برهم کنش های فراوانی داشته که عمدتاً در مطالعات باستان شناسان ایران مغفول مانده است و چون در مجموعه درس های باستان شناسی نیز به آن پرداخته نشده یا کم تر پرداخته می شود، دانشجویان از این حوزه مفاهیم چندانی نمی آموزند و این درحالی است که تأثیر فرهنگ های آسیای مرکزی بر فرهنگ های کهن ایران را نمی توان نادیده گرفت. فیلیپ کوهل، نویسنده این کتاب، با نگاهی دقیق و نسبتاً جامع سعی کرده تا بیشینه پژوهش های انجام شده در این ناحیه را موردبررسی قرار دهد و باتوجه به این که سالیان زیادی است که در این منطقه مطالعه و پژوهش کرده، با تسلط کامل به توضیح یافته ها و محوطه های باستان شناختی حوزه آسیای مرکزی از پارینه سنگی تا عصر آهن می پردازد. نسخه انگلیسی کتاب بسیار خوب تنظیم شده است؛ هرچند گاهی نکاتی هم چون عدم ارجاع به برخی مقالات به خصوص در حوزه ایران از ایرادات متن انگلیسی کتاب محسوب می شود. متأسفانه ترجمه فارسی ایراد بی شماری دارد که خواندن کتاب را با مشکل مواجه کرده است و از جذابیت آن به شدت می کاهد. حروف چینی ِپر از ایراد، عدم رعایت اصول نگارش فارسی و ایرادات املایی و نگارشی، ترجمه اشتباه، و حذف برخی از موارد کلیدی در ترجمه از اصلی ترین ایرادات ترجمه محسوب می شود.
۳.

تحلیل سازمان تولید و استانداردسازی در یک جامعه باستانی: رهیافتی به نقش های سفال های تل باکون الف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باکون الف سازمان تولید سفال تولید تخصصی استانداردسازی ساختار و نقوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۵۱
تزیین ظرف های سفالی در دوره های پیش از تاریخ و قبل از آغاز نگارش، اهمیت ویژه ای داشته است . ساختار و نقش های روی سفال امکان مطالعه اندیشه انسان گذشته را فراهم می آور ن د و وابستگی فکر و ذهن انسان را به محیط های طبیعی و اجتماعی که در آن زیسته و رشد یافته است، آشکار می سازند. بنابراین، با بررسی این نقش مایه ها می توان پیچیدگی های ذهنی، ایدئولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جوامع باستان را مطالعه و تحلیل کرد. نگارندگان با پژوهش روی « دستور زبانِ » نقش ها و کیفیت زیبایی شناختی سفال های منقوش پیش از تاریخ، سازمان تولید سفال را در یک جامعه باستانی مطالعه کرده اند. جامعه موردنظر در این پژوهش، فرهنگ تل باکون الف است که در اواخر هزاره پنجم و آغاز هزاره چهارم قبل از میلاد در جلگه مرودشت فارس جریان داشته است. تولید سفال در مرحله باکون الف در یک سازمان تولیدیِ استاندارد و به صورت فرایندی تخصصی انجام می پذیرفته است. الزام ها و ضابطه هایی در ایجاد نقش های روی ظروف سفالی این دوره به کار گرفته شده اند که مهم ترین آن ها عبارت ند از: نهادن نقش مایه ها در کادر و قاب، قرینه سازی، تکرار کردن، معکوس کردن و ساعت گرد کردن جهت نقوش، ایجاد نقوش با تکنیک نقش منفی و استفاده از عناصر نقشیِ جداکننده. همچنین، این پژوهش ثابت کرده است که رابطه بین نقش ها و شکل ظروف، نسبی بوده است. دستور زبان و شیوه اجرای نقش ها روی خمره ها، جام ها و کاسه ها نشان داده است که اغلب از الگوهای یکسان و مشابهی در اجرای نقش ها بهره گیری شده است.
۴.

بازنگری ورود آریایی ها به فلات ایران در پرتو آگاهی های جدید ژنتیکی (گورستان گوهرتپه، بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آریایی جنوب شرق دریای مازندران ژنتیک باستانی عصر آهن هاپلوگروه H هند و ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۵
مسئله ورود مهاجران آریایی به فلات ایران همواره از اهمیتی ویژه برخوردار بوده است. گرچه پژوهش های دیرپای زبان شناسی و بعدها باستان شناسی نتوانست به طور قطع به مجادله پیرامون این موضوع خاتمه دهد اما ژنتیکِ جمعیت ها و به ویژه ژنتیک باستانی توانست تا حدود زیادی سهم باستان شناسی، انسان شناسی و زبان شناسی در این بحث را روشن و نتایج کاربردی درباره منشأ، مهاجرت و سهم خزانه ژنتیکی ایرانیان از این مردمان مهاجر را ارائه کند. در این پژوهش نتایج استخراج موفقیت آمیز DNA  باستانی از استخوان های انسانی منتسب به عصر آهن (هزاره نخست پیش از میلاد و بلافاصله پس از ورود مردمان آریایی به ایران) در محوطه گوهرتپه جنوب شرق دریای مازندران ارائه شده است. مقایسه شناساگرهای ژنتیکی مردمان عصر آهن این محوطه با مردمان پیش از عصر آهن و همچنین ساکنین امروزی این ناحیه جغرافیایی، در کنار مروری اجمالی بر نتایج ژنتیکِ باستانی مردمان ایرانی که توسط متخصصین دیگر انجام پذیرفته، همگی در تائید این گزاره هستند که گرچه تأثیر جمعیت هایی که در تاریخ، آریایی خوانده شده اند بر خزانه ژنتیکی ساکنین بومی سرزمین ایران چندان قابل توجه نبوده، ولی نمی توان اثرات فرهنگی چشمگیر بر روی زبان و آرایه های آئینی جدید را نادیده انگاشت. مردمان امروزی ساکن در ایران اساساً نوادگان هزاران نسل از دودمانی هستند که ریشه در پارینه سنگی جدید (حوالی 40 هزار سال پیش) داشته و در ادوار سپسین با تأثیرپذیری از دیگر فرهنگ های مهاجر، در نهایت پدیدآورنده هویت زیستی- فرهنگی ساکنین امروزی فلات ایران گردیده اند.
۵.

Afalleh: A Parthian Iron Foundry Site on Northern Slopes of Central Alborz(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۰
The archaeological site of Afalleh is located in the north of Khachak village, in the intermountain plain of Kojour, in southern end of Nowshahr District, Mazandaran Province. Drawing on the available evidence, the site is dated to the Parthian period. Afalleh is clearly an archaeo- metallurgical center in the area, and by virtue of its relatively large size (more than 5 ha) might be one of the most significant and/or important archaeo- metallurgical sites of the Parthian period in the entire region. Large and dense scatters of slag and kiln wasters, especially in southern and western quadrants, hint at extensive and/or long-termed archaeo- metallurgical activities at the site. The surface slag could be divided into two groups of sponge and dense with a dark color near to black. Most slags are seen on southern part of the site. A stone building is partially exposed in western side of the site, where a dirt road has cut a part of the archaeological deposits. Macroscopic and microscopic analyses indicate that the slags are rich of fayalite and wustite, ferrous silicate and iron oxide minerals, respectively. Inside one of these slags a thick prill of iron is observed that has been largely replaced with secondary iron oxides. This observation indicates an indirect reduction of iron from its ore-producing carbonized iron (steel and cast iron)-and refers to its separation from silicate melt more probably outside of furnace. In this paper we describe the site and data has produced concerning the probable extent of the smelting activities, this is a comparative study and is a discussion on possible provenance of ore deposits.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان