تحلیل رمان «جای خالی سلوچ» از منظر وضعیت اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
113 - 144
حوزه های تخصصی:
ادبیات و اجتماع همواره رابطه ای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینش های ادبی، به ویژه رمان ها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزون تر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی و از شاخصه های سرمایه اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پایه های لرزانی که در آسیب های اجتماعی وجود دارد، مسئله بی اعتمادی است. این پژوهش درصدد است بر پایه چهارچوب نظری گیدنز، یکی از مسئله های اجتماعی را در رمان «جای خالی سلوچ» بکاود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استقصای در متن و استناد به آن تجزیه و تحلیل صورت می گیرد. این مقاله به تشریح علل بروز بی اعتمادی در این رمان پرداخته و به این پرسش پاسخ داده ایم که بی اعتمادی گسترده ای که دولت آبادی روایت می کند، ریشه در چه عواملی دارد. نتایج بیانگر آن است که انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و مصائبی که برای روستاییان به دنبال داشت، تأثیر فراوانی در افزایش بی اعتمادی مردم رنج کشیده روستایی داشته است. از جمله عوامل کاهش اعتماد اجتماعی، شکست سیاست های اقتصادی تابع اصلاحات ارضی و هم زمان با آن، ناتوانی نظام اجتماعی برای پاسخ به مشارکت مردم بوده است. از اساسی ترین پیامدهای اجرای این طرح می توان به بیکاری، فقر و مهاجرت از روستاها اشاره کرد. در حقیقت دگرگونی پایه های حیات اقتصادی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اقتصادی روستاییان، از دلایل اصلی از کار افتادن نبض اعتمادِ بازنمایی شده در این رمان است. بیشترین بی اعتمادی، مربوط به اعتماد نهادی و بین شخصی است که بیانگر بی اعتمادی روستاییان به حکومت و نمایندگان وقت آن است و نشان می دهد که سیاست های حکومت پهلوی دوم در مسیر گسترش انواع اعتمادها نبوده است.