زینب احمدوند

زینب احمدوند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

بینش و نگرش روحانیون مورخ در تاریخ نگاری معاصر ایرانی (بعد از انقلاب اسلامی 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روحانیون جریان اسلامی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی تشیع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۹
روحانیت تشیع به عنوان یکی مهم ترین جریانهای سیاسی و فکری در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور ایران به شکل مشخص از دوران صفویه مطرح گردید. در دوره بعد از انقلاب اسلامی 1357ش، روحانیون در قالب یک جریان تاثیرگذار در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور یافتند. علاوه بر این در حوزهای تئوریک، از جمله در عرصه تاریخ نگاری نیز به عنوان یک طیف فعال در شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی مطرح گردیدند، مبنا و اساس فکری این جریان، برداشتی از تعالیم اسلام، مذهب تشیع و حکومت اسلامی شکل گرفته بود. هدف این پژوهش بررسی بینش و نگرش روحانیون شیعه در شکل گیری و تداوم جریان تاریخ نگاری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی است، بویژه اینکه برخی از روحانیون بعد از پیروزی انقلاب به عنوان نگارندگان و محققان در عرصه تاریخ حضور یافتند و اقدام به تدوین و نگارش کتب تاریخی نمودند. فرضیه این پژوهش این است که متاثر از انقلاب اسلامی، طیفی جدیدی از مورخان روحانی با پشتوانه حاکمیت جمهوری اسلامی در قالب تاریخ نگاری رسمی، دست به تدوین و تولید منابع تاریخ نگارانه زدند. روش و رویکرد این پژوهش به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. همچنین یافته ها این پژوهش نشان می دهد به نسبت حجم گسترده ای منابع تاریخ نگاری بعد از انقلاب در داخل کشور، تولید و نگارش آثار تاریخی از جانب روحانیون، گستره ی قابل قبولی را به خود اختصاص می دهد و خود منجر به توسعه و بعضا شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی در این دوران شده است.
۲.

دگرگونی در آداب و رسوم معاشرتی ایرانیان در دورۀ قاجار (مطالعۀ موردی؛ دست دادن به سبک جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دست دادن آداب و رسوم جامعه ایران قاجار مدرنیته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۷
     ورود مدرنیته و فرهنگ نوین اروپایی به جامعه ایرانی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأثیراتی بر جای گذاشت و این ساختارها را دستخوش تغییر و دگرگونی کرد. بخش بزرگی از این تغییرات در حوزه های اجتماعی و فرهنگی و به ویژه در سبک زندگی و آداب و رسوم معاشرتی جامعه ایرانی روی داد. یکی از این وجوه آداب احوال پرسی و به ویژه نماد دست دادن بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که دست دادن به عنوان نمادی از احوال پرسی و تعاملات انسانی به شیوه مدرن و «سبک فرنگی» از چه زمانی در جامعه ایرانی رواج یافت و چه دلالت هایی را به همراه آورد؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به دنبال تعاملات فرهنگی با اروپاییان و رواج فرهنگ و آداب غربی، دست دادن به سبک فرنگی از عهد ناصری در ایران رایج گردید و در شیوه و کیفیت دست دادن و دلالت های مفهومی و معنایی آن دگرگونی های مهمی رخ داد. در مفهوم جدید، دست دادن به کنشی عام تبدیل شد و از موقعیت ها و اشخاص و مناسبت های خاص به سطح اجتماعی عام تری راه یافت.
۳.

The Review of Mutual Relationships Between the Nīzām Shāhī Dynasty and the Safavids

کلید واژه ها: Nīzām Shāhī dynasty Safavid Shi’a religion commercial relations India Iran

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
Iran-India relations are deeply rooted in history,going back to the onset of Indo-migration. Based on the policy of neighborhood, their relationshipgrew smoothly in the spheres of commerce and tradeand thentheir cultural relations and exchangesforged. Thecommercial convergence and cultural similarities between two nations extendedthroughout the Islamic age, followed by the Muslimization of Iran and some parts of the western and southern India. However, the promotion of their relationships can be seenthroughout the relations of the Safavids with the Bāberiyān and Shi’a-ruled states in south Indiasuch asBahmani, Adil Shāhī and Qutb Shāhī and particularlyNīzām Shāhī.It seems that The Shi’areligion have greatly affected these governments to be closer to the Safavids in Iran as aShi’a-ruled state. According to the research sources, the growth of Shi’a-ruled states throughout India began in the 8th century and reached its peak in the 13th century. These states emerged in some areas such as Kashmir, southern India, Awadh and Bengal. The factors behind the spread of Shi’as throughout India have been the presence of Iranian Shi’a Muslim scholars and businesspersons and the propaganda of Shia missionaries. However, not only didthese Shi’as, especially Nīzām Shāhī dynastyshare the religious similarities with Safavids, but also they were considered one of the significant trading partners of this state, who was knownas the main economic, political and religioussponsor of Shi’a-ruled states and Nīzām Shāhī in India in this period. This study aims to investigate the elements affecting the relationships between the Safavids and the Nīzām Shāhīsconsidering the political developments of thisDynasty.“Which factors have created huge impacts on the interpersonal growth of relations between two governments” and “how much impressionsthese relations have had on the political policies of Nīzām Shāhī Dynasty?”To explorethe raised questions, this papertries to hypothesizethe Shi’a-ruled states like the Nīzām Shāhī dynastyin South India have been given the supportof Safavid dynastyin the economic, political and cultural spheres for antagonism towards the Sunnislike the Bāboriyānsin India. Ultimately, what brought about the overthrow of the Shi’a-ruled statesin southern India, such as the Nīzām Shāhī dynasty was that the increased Bāboriyāns’power in northern India had been simultaneous with the vicissitudes of Safavids’ power in Iran. This researchin a descriptive-analytic method has used original library resources.
۴.

بازخوانی انتقادی ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت ملی حکومت پهلوی ناسیونالیسم مدرن سازی ناسیونالیسم باستانی هویت قومی-زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۱
 مفهوم هویت، چیستی و کیستی انسان را در اجتماع مورد مطالعه قرار می دهد. در دوران جدید با ترویج ناسیونالیسم، مقوله هویت ملی به عنوان مهم ترین هویت انسان در اجتماع مطرح و این هویت صورت بندی ساخت سیاسی- اجتماعی کشورها و نظام بین الملل را رقم زده است. در ایران به دنبال آشنایی ایرانیان با ناسیونالیسم، بنا به دلایل و معضلات داخلی و خارجی، نخبگان سیاسی و اجتماعی از آن استقبال کرده و آن را به یک جریان پرتوان در جامعه مبدل کردند. دولت پهلوی با توجه به قابلیت ناسیونالیسم در قالب و محتواپذیری اش، نوع باستانگرای آن را به ایدئولوژی دولت مدرن خود تبدیل کرد. این ناسیونالیسم کارکردهای متعددی در برسازی خودآگاهی ایرانیان از عصر پهلوی تا به امروز داشته است؛ این پژوهش به روش تاریخی-تحلیلی بر آن است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه ناسیونالیسم دولت پهلوی -ناسیونالیسم رمانتیک/ باستانگرا-زمینه را برای بروز بحران هویتی در جامعه ایرانی فراهم آورده است؟ فرض مقاله این است که این ناسیونالیسم خود از عوامل شکاف های هویتی در ایران بوده است. دستاوردهای مقاله نشان می دهدکه ناسیونالیسم باستانگرای دولت پهلوی با ناب سازی هویتی و دگرسازی از اسلام و هویت قومی-زبانی، سکولارسازی آن، بهره گیری از آن در روند نوسازی جامعه، تاریخگرا بودن آن و نادیده گرفتن حقوق مدنی، زمینه بروز بحران و تشتت هویتی را در ایران فراهم کرد.
۵.

جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه از منظر مورخان و جغرافی دانان مسلمان (از قرن اول تا نهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارمنیه جغرافیای تاریخی جغرافی دانان مسلمان مورخان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۹
طرح مسئله: منطقه ارمنیه با وسعتی حدود 30 هزار کیلومترمربع در شمال غرب فلات ایران در منطقه قفقاز جنوبی میان دریای سیاه و خزر و در مرز آسیا و اروپا قرار دارد. این سرزمین امروزه حدود و قسمت های جغرافیایی مشخصی دارد، اما در متون جغرافیایی و تاریخی متقدم به گونه ای متفاوت معرفی شده است. سرزمین کنونی ارمنیه (ارمنستان) شامل مناطق گرجستان در شمال، خانات ایروان در مرکز، خانات نخجوان در جنوب و خانات قره باغ در جنوب شرق است که در پاره ای از آثار مورخان و جغرافی دانان مسلمان از آنها یاد و در این آثار برای هر منطقه نام خاصی بیان شده است.هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه از منظر مورخان و جغرافی دانان مسلمان از قرن اول تا نهم هجری قمری است؛ یعنی دورانی که در آن بیشترین کتاب ها و تألیفات تاریخی و جغرافیایی ضبط و نگارش شده است.روش: روش و رویکرد این پژوهش، بنیادی و ازنظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی و برمبنای شیوه مطالعه منابع دسته اول کتابخانه ای است.نتایج: نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد جغرافیای تاریخی ارمنیه، وجه تسمیه و حدود جغرافیایی این سرزمین برپایه متون تاریخی و جغرافیایی متقدم، گاه به شکلی متفاوت با وضعیت فعلی این سرزمین آورده شده است.در پژوهش حاضر برای نخستین بار به شکلی مبسوط جغرافیای تاریخی منطقه ارمنیه به مثابه منطقه ای مهم و سوق الجیشی، ازلحاظ تاریخی بررسی شده است؛ منطقه ای که طی تاریخ چند هزارساله خود ازلحاظ جغرافیایی و مذهبی، محل مناقشه قدرت ها و دولت های هم جوار خود بوده است.
۶.

بررسی و تحلیل مؤلفه های جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) ایرانی در اولین دهه پس از انقلاب اسلامی 1357ش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری مارکسیسم جریان چپ مؤلفه های تاریخ نگاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگاری
تعداد بازدید : ۲۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۴۳
هدف:هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مؤلفه و شاخص های اصلیِ جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) ایرانی در اولین دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357ش است. در پاسخ به این سؤال که جریان تاریخ نگاری چپ (کمونیستی)، دارای چه مؤلفه ها و مشخصه هایی در این دوران بوده است. فرضیه این پژوهش این است که جریان تاریخ نگاری چپ در دهه شصت شمسی به عنوان یکی از پرکارترین دوره ها در ادوار تاریخ نگاری این جریان با تأثیر از فضای انقلابی آن زمان، دارای مؤلفه و مشخصه های خاصی بوده است. با این توضیح که برخی از این مؤلفه ها در تمامی ادوار تاریخ نگاری این جریان مطرح بوده است؛ ولی برخی دیگر متأثر از انقلاب اسلامی 1357ش و فضای انقلابی در اولین دهه پس از انقلاب نمود یافته اند. روش/رویکرد پژوهش:روش پژوهش حاضر به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. یافته ها و نتایج:یافته های این پژوهش نشان می دهد که دهه شصت شمسی به دلیل فضای باز انقلابی -به ویژه در اوایل این دهه- در ادوار تاریخ نگاری جریان چپ یک نقطه عطف است. تولید آثار قلمی فراوان مورخان و نویسندگان چپ در قالب خاطره نگاری و کتاب های تاریخی خود، منجر به ایجاد مؤلفه ها و مشخصه های خاص این جریان تاریخ نگاری در این دوران شده است این امر در جای خود می تواند نظم بهتری به مهم ترین ویژگی های این نوع تاریخ نگاری بدهد و خصیصه های این نگرش تاریخی را نمایان سازد. ازجمله مؤلفه هایی که در این پژوهش بررسی خواهد شد و می توان آن ها را مهم ترین مشخصه تاریخ نگاری چپ (کمونیستی) در اولین دهه پس از انقلاب اسلامی نامید، عبارتند از: نگاه ایدئولوژیک، اغراق گویی و بزرگنمایی، تولید واژگان و مفاهیم جدید، پیشینه سازی طولانی، شوروی دوستی، وابستگی عقیدتی و سیاسی به کمونیست جهانی، تهمت و افترا به مخالفان خود، تضاد و تناقض، نپذیرفتن مسئولیت درباره رویدادهای گذشته و مبارزه با امپریالیسم.
۷.

بررسی تحلیلی نهاد خلافت و سلطنت در آراء سیاسی غزالی

کلید واژه ها: خلافت غزالی سیاست مشروعیت سلطنت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگری
تعداد بازدید : ۲۲۱۸ تعداد دانلود : ۸۴۹
امام محمد غزالی به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان سیاسی اسلام، سیاست و حکومت را ابزاری درخدمت تحقق منویات شارع مقدس می داند و در آثار خود بر تواَم بودن دین و مُلک تاکید می کند. او دین و پادشاهی را چون دو برادر می داند و درباره خلافت، امامت و مراتب سیاست، اندیشه ورزی کرده است. وی خلافت را به حکم شرع و نه عقل، ضروری و لازم می شمارد و میان منصب خلافت و سلطنت یا کشورداری قائل به تفاوت می شود. غزالی در روزگار خود هم نهاد خلافت را پیش روی داشت و هم سلطنت را، در این دوره خلیفه، دیگر بخشنده قدرت نبود، بلکه صرفاً مشروعیت دهنده به قدرت هایی بود که به نیروی زور و شمشیر به دست آمده بودند از این رو وی با در نظر گرفتن واقعیت های موجود زمانه یعنی پیدایش سلاطین بزرگ و مستقل، سعی در تقویت نهاد خلافت دارد و عقاید سیاسی غزالی پیرامون خلافت و سلطنت در ایجاد سازش میان این دو شکل گرفته و بیشتر حاصل مصلحت اندیشی او در توجیه اوضاع موجود است؛ تا از این طریق مقام و شان از دست رفته خلافت را بار دیگر احیاء کند و میان منصب خلافت و سلطنت رابطه نوینی را ایجاد کند. این مقاله با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای به بررسی اندیشه سیاسی امام محمد غزالی در خصوص نهاد خلافت و سلطنت و رابطه بین این دو می پردازد.
۸.

روابط خارجی ایران و عثمانی در دورة زندیه (قرن هیجدهم میلادی)

کلید واژه ها: تجارت ایلات و عشایر عثمانی عتبات وکیل الرعایا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۰۸
با تشکیل حکومت زندیه در سال 1170ه /1757م توسط کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا و سقوط سلسله افشاریه، شخص کریم خان تلاش های فراوانی را برای یکپارچه سازی حکومتش در ایران و سامان دادن به اوضاع داخلی آن زمان ایران (که هنوز اثرات سقوط حکومت صفویه و فجایع افغان ها در اذهان مردم باقی بود.) آغاز کرد. و لیکن بعلت ماهیت ایلیاتی حکومت های افشاریه و زندیه، هرگز اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران به ثبات زمان صفویان نرسید. در حیطة سیاست خارجی نیز عملکرد خاندان زندیه تا حد بسیار ضعیف و به دور از تحولات جهانی و پیشرفت های شکل گرفته در اروپا بود. در مبحث روابط ایران و عثمانی دورة زندیه نیز به مانند گذشته اختلافات مذهبی تشیع و تسنن و مسئله زیارت عتبات و اماکن مقدسه شیعه و مشکلات ایلات و عشایر مرزنشین بوده است. علاوه بر این رقابت تجاری دو کشور و حضور استعمارگران بویژه انگلیس در تشدید این اختلافات تأثیر فراوان داشته است، رقابت تجارت دریایی بنادر ایرانی مانند بندر بوشهر در برابر بندر بصره در خاک عثمانی موجب شد که کریم خان در سال 1189ه /1776م به برادر خود صادق خان دستور دهد تا به بصره حمله نماید که این موجب تنش بیشتر در روابط دو کشور گردید. در کل روابط دو کشور ایران و عثمانی در دورة زندیه با حالتی خصمانه و رقابت آمیز همراه بوده است. در این پژوهش تلاش می گردد تا به سئوالات زیر پاسخ داده شود. 1- عوامل موثر در شکل گیری روابط خارجی ایران و عثمانی در دوره زندیه چه بوده است؟ 2- تجارت دریایی در بندر بوشهر و بصره تا چه میزان در روابط ایران و عثمانی تاثیر گذار بوده است؟
۹.

جریان باستان گرایی و تشکیل حکومت پهلوی

کلید واژه ها: پهلوی باستانگرایی تجدد روشنفکری استبداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۸
باستان گرایی یکی از مسائل مهم در تاریخ اندیشه ایرانیان در دو سده اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار است که در جنبه های، فرهنگی، ادبی  و حتی  سیاسی نمود پیدا کرده است. باستان گرایی در پی آن است تا با احیاء و تجدید حیات سنتها و عقاید کهن و باستانی، نظم جدیدی را در تفکر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باز آفرینی نماید و زیر ساختهای فرهنگی و اجتماعی نوینی را بر پایه سنتهای کهن بنا نهد و با ایجاد تضاد بین دو دوره تاریخی ایران، یعنی ایران قبل از اسلام و ایران دوره اسلامی، اسلام و تعالیم آن را به عنوان عامل عقب ماندگی ایرانیان معرفی می نماید. باستان گرایی به عنوان یک پدیده فکری، فرهنگی و سیاسی از عوامل متعدد داخلی و خارجی سرچشمه می گیرد که مهمترین آنها کشف علت عقب ماندگی ایران توسط برخی روشنفکران  و تاثیرات غرب و تحولات تاریخی آن از قبیل رنسانس و نگرش متفکران و نویسندگان غربی و تاثیرات تفکرشرق شناسی و نیز شعارهای مکتب ناسیو نالیسم ،بی تاثیر نبوده است. رضا شاه با تکیه بر این شعارهای باستان گرایانه و ناسیونالیستی توانست این جریان فکری را در خدمت حکومت خویش قرار دهد و در این راستا دست به اقداماتی زد که حاصل آن تشکیل و تثبیت حکومت پهلوی بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان