آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل می دهد. به رغم آثار عمیق و فراگیر این شبکه های عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، به ندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعه ای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام می شود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعه ایرانی، به ویژه امید و اضطراب، تأثیرات مهمی بگذارد. فضای مجازی به عنوان فضایی که ادامه فضای واقعی است به خوبی این تغییرات را نشان می دهد. مقاله حاضر با اتکا به قوم نگاری مجازی، نشانه شناسی و تحلیل تماتیک نشان می دهد که شیوع ویروس کرونا باعث شده است بیش از پیش و در ادامه ساختارهای عاطفی واقعی جامعه، در فضای مجازی امید جمعی در برابر امید عمومی قرار بگیرد. بر اساس نتایج، امیدورزی انتقادی بیشتر به سمت امیدورزی اتوپیایی و نیز کارناوالی شدن فضا میل کرده است. با این وجود رگه هایی از امیدورزی عاملانه، که البته گاه به انحراف کشیده می شود، در فضا دیده می شود. اضطراب به عنوان عاطفه ای که در برابر امید و به ویژه امید جمعی قرار می گیرد، با افزایش کرونا افزایش چشمگیری داشته است. از آنجایی که افزایش ترس های ساختاری به امید عاملانه منجر نمی شود بر ناکامی ها و ملال و اضطراب وجودی افزوده است. حتی تبدیل اضطراب وجودی به اضطراب بصری نتوانسته از شدت آن بکاهد. در نهایت اضطراب ناشی از کرونا تبدیل به انزجار نسبت به تمام افراد جامعه و به دنبال آن افزایش اضطراب نیز می شود.

تبلیغات