کشاورزان و عادت وارۀ بوم شناختی در حاشیه: مطالعۀ کیفی مبتنی بر نظریۀ زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
218 - 177
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بخش کشاورزی ایران، درمعرض بحران ها و مخاطرات محیط زیستی گوناگونی قرار گرفته که اثرات عمیق و جبران ناپذیری بر پیکره روستاها وارد کرده است. نقش زمینه های اجتماعی و فرهنگی را در بروز این بحران ها و مخاطرات و همچنین در شکل گیری نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای ایجادکننده این مخاطرات در میدان کشاورزی نمی توان نادیده گرفت؛ بنابراین هدف این پژوهش، واکاوی عادت واره بوم شناختی کشاورزان شهرستان ازنا و کشف بسترها و زمینه های شکل گیری آن بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و نظریه زمینه ای انجام شد. نمونه گیری پژوهش از نوع هدفمند بود و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مشارکت کنندگان 33 نفر بودند. تکنیک این پژوهش از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها نشان داد، فشارهای ساختاری ادراک شده و دوگانه انفعال-ناکارآمدی دولت به عنوان شرایط علّی، معادله توارث و تقسیم که خردشدن بیش از حد اراضی کشاورزی را درپی دارد، به عنوان شرایط مداخله گر و تیغ دولبه کشت مکانیزه به عنوان شرایط زمینه ای، موجب به حاشیه رفتن عادت واره بوم شناختی می شوند. کشاورزان در مواجهه با این شرایط، کشاورزی سازگار با بازار، استفاده بیش از حد از نهاده های شیمیایی و آیش نگذاشتن زمین را به عنوان راهبرد انتخاب می کنند که درنتیجه موجب تراژدی منابع آبی، فرسایش خاک و مهاجرت می شود. مداخلات از نوع قانون گذاری، ترویج و آموزش و توجه به دانش سنتی و بومی کشاورزان می تواند به ارتقای عادت واره بوم شناختی کشاورزان و حفظ زیست بوم منجر شود.