بحثی مقدماتی پیرامون ‹‹مبادی›› دانش روان شناسی در اسلام
حوزه های تخصصی:
روان شناسی اسلامی را می توان به ‹‹مطالعه منظم آثار‘ پدیده ها‘ و عملکرد نفس انسانی از تکوین جنینی تا حیات پس از مرگ با استفاده سنجیده از روش های متناسب›› تعریف نمود. منظور از ‹‹مطالعه منظم ›› کسب اطلاعات جدید در این رشته از معارف اسلامی‘ با بهره وری از روش های شناختی متفاوت‘ اعم از کمی و غیر کمی‘ است و بدین سان به اهداف سه گانه زیر می اندیشیم: تولید اطلاعات و آگاهی های نوین‘ تحلیل‘ نقد و امعان نظر در آنها‘ و نهایتاً قابلیت نشر‘ توزیع‘ و عرضه این یافته ها به مجمامع علمی. موضوع روان شناسی اسلامی روح یا نفس انسانی است و آیاتی چون آیه شریفه ‹‹فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعواله ساجدین›› و جز آن نشان از آن دارد. با تعیین موضوع‘ مسائل و محتوای روان شناسی اسلامی را می توان بر بنیان دو محور نیازهای عمدتاً طبیعی و جسمی نفس از یکسو‘ و شؤون و جودی آن از سوی دیگر شناسایی کرد. رهایی از ‹‹روان شناسی وارداتی›› کنونی می تواند یکی از می تواند یکی از مهمترین و اساسی ترین فواید و اغراض باشد. همچنین در تعریف و موضوع ارائه شده از مسأله چنان ظرفیتی نهفته است که می تواند ما را به شناختی واقعی از انسان و مدرکات و قابلیتهای وی رهنمون گردد و زمینه ساز حل مشکلات و مسائل بسیاری باشد که در قلمرو زندگی بشری مطرح اند و با توجه به ظهور تردیدها و بحران های حاد در علوم انسانی معاصر‘ روان شناسی اسلامی می تواند به صورت یک ‹‹انتخاب›› یا طرح جانشین مورد توجه قرار گیرد.