سجاد فتاحی

سجاد فتاحی

مدرک تحصیلی: دکتری جامعه شناسی، تحلیلگر ارشد مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل گفتمان محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان هژمونی روش ـ نظریه فرکلاف نظریه گفتمان لاکلاو و موفه مفصل بندی گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۶۹
در مقالة پیش رو سعی بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی، گفتمان ارائه شده از سوی محمود احمدی نژاد، نامزد دور دهم انتخابات ریاست جمهوری، تحلیل شود. روش به کارگرفته شده جهت استخراج دال های این گفتمان تحلیل بینامتنی و بیناگفتمانی پیشنهادی در روش ـ نظریة فرکلاف است. در ادامه دال های استخراج شده در چهارچوب نظری یعنی روش ـ نظریة لاکلاو و موفه قرار گرفتند تا با ارائة تصویری کلی ما را در فهم چگونگی مفصل بندی دال ها در کنار یکدیگر، نحوة تعریف و بازتعریف دال ها توسط دال مرکزی، چگونگی انسجام آن ها حول دال برتر و نیز ایجاد مرزهای ضدیتی به منظور غلبة هژمونیک بر سایر گفتمان های موجود در این عرصه یاری نمایند. دال برتری که به این گفتمان انسجام بخشیده و سایر دال ها را حول خود مفصل بندی کرده مدیریت مردمی است.
۲.

یک ارزیابی درونی از کیفیت خروجی نظام آموزش جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی آموزش جامعه شناسی ارزیابی آموزش عالی ارزیابی دانشگاه پایان نامه های جامعه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۷ تعداد دانلود : ۷۱۲
مهم ترین و روشن ترین وظیفه نظام های دانشگاهی، آموزش و به طور عام انتقال دانش موجود در حوزه های گوناگون به افرادی است که به منزله دانشجو وارد آن نظام ها شده و مدت زمان مشخصی را در آن ها سپری می نمایند. از این رو شاید بتوان مهم ترین شاخص برای ارزیابی کارآمدی و کیفیت یک نظام آموزشی را میزان توانایی و سطح کیفی فارغ التحصیلان دانست. این مقاله شاخص هایی نظیر «توانایی و انگیزه علمی دانشجویان» و «کیفیت پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری» را به منزله شاخص هایی برای قضاوت درباره نحوه عملکرد نظام آموزش جامعه شناسی در ایران در نظر گرفته و تلاش می کند گزارشی درباره نحوه عملکرد این نظام از منظری درونی و از دیدگاه دانشجویان، فارغ التحصیلان و اساتید جامعه شناسی ارائه نماید. برای سنجش هر یک از این شاخص ها نیز از روش های کمی و کیفی نظیر مطالعه اسنادی، پرسش نامه و مصاحبه استفاده شده است. اطلاعات کمّی با ارسال پرسش نامه برای آن دسته از اعضای انجمن جامعه شناسی ایران که نشانی پست الکترونیک آن ها در اختیار انجمن بوده به دست آمده است. مصاحبه با 37 نفر از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران جامعه شناسی نیز مکمل داده های کمّی است. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که از منظر کنش گران درون این نظام آموزشی، آموزش جامعه شناسی در ایران اگرچه در بیشتر سالیان گذشته از نظر کمی وضعیت روبه رشدی را شاهد بوده است اما از نظر کیفی از وضعیت مناسبی برخوردار نیست که همین امر شناسایی علل درون و برون نظامی موثر بر پاسخ نه چندان مناسب این خرده نظام آموزشی را ضروری می نماید که خود موضوع مقالات دیگری است.
۳.

بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دختران سرمایه انسانی مهاجرت عوامل اقتصادی نظام جهانی عوامل رانشی و کششی مهاجرت فرهنگی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آموزش زنان
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۸۶۲
این مطالعه به بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور می پردازد و این بررسی با توجه به دو دسته از عوامل رانش (دافعه های داخلی) در کشور مبدا و عوامل کششی (جاذبه های خارجی) در کشورهای مقصد، طراحی شده است. نوع پژوهش پیمایشی بوده و جمعیت مورد مطالعه آن 120 نفر از دانشجویان دختر مراجعه کننده به مراکز اعزام دانشجویان به خارج از کشور شهر شیراز که به صورت تصادفی انتخاب شده اند را تشکیل می دهند. نتایج پ ژوهش نشان می هند که عواملی نظیر: « بیکاری، نداشتن درآمد کافی، برخوردار نبودن از شغل متناسب با رشته تحصیلی، نبود فرصت های شغلی مناسب، نبود امنیت شغلی، نبود امکانات، بحران های اقتصادی، نبود امکانات علمی، پژوهشی و آزمایشگاهی، کمبود استادان متخصص، توجه نکردن به خواسته های افراد تحصیل کرده و رعایت شان علمی آنان، نبود موفقیت در مقاطع تحصیلی بالاتر، محدودیت زنان در انتخاب برخی از رشته های تحصیلی خاص و محدودیت آزادی فردی»، به گونه ای معنادار به عنوان عوامل رانشی در مهاجرت دانشجویان دختر به خارج از کشور موثرند. هم چنین، نتایج این پژوهش نشان می دهند « توزیع شغل بر اساس مهارت های افراد، مناسب بودن درآمد، نظم و ثبات اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، سطح علمی بالاتر، بها دادن به نوآورری، امکانات و خدمات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی، تساوی حقوق زن و مرد»، در دیدگاه پاسخگویان به عنوان عوامل کششی نام برده شده اند.
۴.

اجزا و نیروهای مولد پایداری و ناپایداری در محله تاریخی «عودلاجان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری سیستم عودلاجان ناپایداری محله های تاریخی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۴۱۱
محله های تاریخی شهری یکی از سرمایه های مهم به جامانده از قرون گذشته در ایران هستند که امروزه بنابر دلایل گوناگون دچار فرسایش و افول کارکردی شده اند. یکی از مهم ترین این محله ها در پایتخت ایران، محله «عودلاجان» است. با توجه به اینکه این محله سیستمی پیچیده دارد، برای حفظ و احیای آن پاسخ به دو پرسش کلیدی ضروری است. نخست اینکه چه عواملی در بستری تاریخی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا وضعیت ناپایدار کنونی در محله عودلاجان شکل بگیرد؟ همچنین در شرایط کنونی، این محله از چه اجزایی تشکیل شده است و هریک از این اجزا چه نقشی در افزایش پایداری یا ناپایداری این محله دارند؟ در مطالعه حاضر، برای پاسخگویی به این دو پرسش از روش هایی مانند مطالعه اسنادی، مصاحبه و مشاهده میدانی استفاده شد. نتیجه اینکه مهم ترین عوامل مؤثر بر پیدایش شرایط کنونی در محله در مقاطع تاریخی مختلف عبارت است از: تضعیف سیستم تولیدی و اقتصادی کشور به واسطه ناتوانی در رقابت با سیستم های نوین، کاهش وابستگی پایتخت به سایر شهرها و روستاهای کشور، تقویت سازوکار جلب جمعیت به تهران درحدود 150 سال گذشته و برهم خوردن رابطه ارگانیک بازار تهران با محله عودلاجان. افزون براین، می توان مهم ترین اجزای کنونی محله را از نظر اثرگذاری بر پایداری یا ناپایداری آن به چهار دسته کلی تقسیم کرد که در متن مقاله به آن ها اشاره شده است. به نظر می رسد در حال حاضر، هدف برآیند حاصل از نیروهای آن ها افزایش ناپایداری در محله است. باید توجه داشت که در صورت ادامه روند کنونی، بقا و ماندگاری عودلاجان با چالش های جدی مواجه شده است که این مسئله سبب می شود ایران یکی دیگر از سرمایه های ارزشمند تاریخی خود را برای همیشه از دست بدهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان