معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی: نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی معلم به مثابه دانش پژوه و نقش آن در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی و نقد رویکرد معلم به مثابه اقدام پژوه است. روش پژوهش حاضر تحلیلی و از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد مورد تحلیل شامل دیدگاه های صاحب نظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و پژوهش های مرتبط در این زمینه است. یافته های پژوهش نشان داد معلم به مثابه اقدام پژوه در کاهش شکاف نظریه و عمل تربیتی با کاستی هایی مواجهه بوده و نیازمند اصلاح و بازسازی به وسیله رویکرد دانش پژوهی به واسطه قوت ها و توانایی هایش است. معلم به مثابه دانش پژوه به واسطه داشتن ویژگی هایی مانند ماهیت بین رشته ای، وجود عرصه های چهارگانه اکتشاف، تلفیق، کاربرد و تدریس و یادگیری، قابلیت ارائه نتایج به دیگران، قرارگرفتن در پارادایم پراکسیس، پیروی از الگوی متداول آکادمیک در پژوهش و دارابودن مراحل مشخص در انجام دانش پژوهی می تواند ضمن رفع ضعف های معلم به مثابه اقدام پژوه، شکاف نظریه و عمل تربیتی را نیز کاهش دهد. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری کرد که تلقی معلم به مثابه دانش پژوه ضمن حذف فاصله موجود بین نظام آموزش و پرورش، و آموزش عالی و ایجاد پل ارتباطی بین آن ها، به کارگیری دانش تولیدشده در عمل را محور فعالیت خود قرار داده است.