نیکتا حاتمی زاده

نیکتا حاتمی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

رابطه ویژگیهای شغلی و سلامت روان در کارشناسان توان بخشی مراکز دولتی و خصوصی تحت نظارت سازمان بهزیستی استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت روان کارشناس توان بخشی مراکز توان بخشی ویژگیهای شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۶
مقدمه: با توجه به نقش سلامت روان در افزایش کارایی کارکنان و کیفیت ارائه خدمات، مقاله حاضر به بررسی رابطه ویژگیهای شغلی و سلامت روان کارشناسان توان بخشی مراکز دولتی و خصوصی تحت نظارت سازمان بهزیستی استان تهران می پردازد. روش: این پژوهش کاربردی و از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی مقطعی است که بر روی 104 نفر از کارشناسان توان بخشی شاغل در مراکز توان بخشی دولتی و خصوصی استان تهران انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه تطبیق یافته ویژگیهای شغلی برگرفته از پرسشنامه ویژگیهای شغلی هکمن و اولدهم1 بود. یافته ها: از میان ویژگیهای شغلی، ابعاد «تنوع مهارت»، «هویت کار»، «اهمیت کار» و «بازخورد» با سلامت روان ارتباط منفی داشتند. یعنی با افزایش ثمره آنها، سلامت روان کاهش می یافت که دلالت بر سلامت روان بهتر داشت. درضمن، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ابعاد اهمیت کار و بازخورد دارای قدرت تبیین کنندگی بیشتری برای سلامت روان هستند. بحث: با توجه به ارتباط معنادار میان ویژگیهای شغلی و سلامت روان در کارشناسان توان بخشی، مدیران می توانند هرچه بیشتر درصدد پیاده سازی ویژگیهای شغلی مطلوب در محیط کار برآیند تا کارکنان از سلامت روان بهتری برخوردار شوند.
۲.

بررسی تأثیر آموزش « نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی» بر کیفیت‌زندگی مراقبین خانوادگی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت‌زندگی مراقب‌خانوادگی فلج‌مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۸۹۰
هدف: نظر به اینکه وجود فرزند مبتلا به فلج‌مغزی زندگی خانواده و به‌ویژه مراقب خانوادگی کودک را متأثر می سازد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی بر کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این کودکان انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مداخله‌ای و شبه‌تجربی، ۲۵ نفر از مراقبین اصلی خانواده‌‌های دارای کودک مبتلا به فلج‌مغزی اسپاستیک تحت پوشش بهزیستی شهرستان بابلسر که حداقل سواد خواندن و نوشتن داشتند، به‌روش تمام‌شمار و با رعایت معیارهای لازم انتخاب و مورد آموزش قرار گرفتند. قبل و سه‌ماه پس از آموزش، میزان مهارت مراقبین در مراقبت از کودک مبتلا به فلج‌مغزی بر اساس فرم جمع‌آوری اطلاعات نحوه مراقبت از کودکان فلج‌مغزی و کیفیت‌زندگی مراقبین با پرسشنامه فرم کوتاه بررسی وضعیت سلامت (SF36) مورد سنجش قرار گرفت. آموزش به‌صورت عملی و با حضور مراقب و کودک مبتلا در طی 6 تا ۸ جلسه 30 دقیقه‌ای انجام پذیرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی‌زوجی و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد. یافته‌ها : نمرات کیفیت‌زندگی مراقبین 3 ماه پس از پایان آموزش نسبت به قبل از دریافت آموزش در تمامی 8 قلمرو، 2 حیطه کلی سلامت‌ذهنی و سلامت‌جسمانی و کیفیت‌زندگی کل به میزان معناداری افزایش یافت (00۱/0>P). از میان قلمروهای هشت‌گانه کیفیت‌زندگی، کمترین میانگین افزایش در قلمرو سلامت‌ذهنی و بیشترین آن در قلمرو نقش‌عاطفی مشاهده شد. میزان این تغییر در نمره کلی کیفیت‌زندگی بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء کیفیت‌زندگی والدین به‌دنبال گذراندن دوره آموزشی درباره نحوه صحیح مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی، اهمیت آموزش والدین بیش از گذشته معلوم شده و به نظر می‌رسد در ارزیابی اثربخشی برنامه‌های توانبخشی کودکان، می‌بایست آثاری که این برنامه ها بر سایر اعضاء خانواده دارد نیز همواره مورد توجه قرار گیرد.
۳.

بررسی تأثیر آموزش « نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی» بر کیفیت‌زندگی مراقبین خانوادگی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت‌زندگی مراقب‌خانوادگی فلج‌مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۸ تعداد دانلود : ۷۳۱
هدف: نظر به اینکه وجود فرزند مبتلا به فلج‌مغزی زندگی خانواده و به‌ویژه مراقب خانوادگی کودک را متأثر می سازد، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش نحوه مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی بر کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی این کودکان انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مداخله‌ای و شبه‌تجربی، ۲۵ نفر از مراقبین اصلی خانواده‌‌های دارای کودک مبتلا به فلج‌مغزی اسپاستیک تحت پوشش بهزیستی شهرستان بابلسر که حداقل سواد خواندن و نوشتن داشتند، به‌روش تمام‌شمار و با رعایت معیارهای لازم انتخاب و مورد آموزش قرار گرفتند. قبل و سه‌ماه پس از آموزش، میزان مهارت مراقبین در مراقبت از کودک مبتلا به فلج‌مغزی بر اساس فرم جمع‌آوری اطلاعات نحوه مراقبت از کودکان فلج‌مغزی و کیفیت‌زندگی مراقبین با پرسشنامه فرم کوتاه بررسی وضعیت سلامت (SF36) مورد سنجش قرار گرفت. آموزش به‌صورت عملی و با حضور مراقب و کودک مبتلا در طی 6 تا ۸ جلسه 30 دقیقه‌ای انجام پذیرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی‌زوجی و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون تحلیل شد. یافته‌ها : نمرات کیفیت‌زندگی مراقبین 3 ماه پس از پایان آموزش نسبت به قبل از دریافت آموزش در تمامی 8 قلمرو، 2 حیطه کلی سلامت‌ذهنی و سلامت‌جسمانی و کیفیت‌زندگی کل به میزان معناداری افزایش یافت (00۱/0>P). از میان قلمروهای هشت‌گانه کیفیت‌زندگی، کمترین میانگین افزایش در قلمرو سلامت‌ذهنی (54/1336/11) و بیشترین آن در قلمرو نقش‌عاطفی (24/78 66/50) مشاهده شد. میزان این تغییر در نمره کلی کیفیت‌زندگی (83/15  18/23) بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء کیفیت‌زندگی والدین به‌دنبال گذراندن دوره آموزشی درباره نحوه صحیح مراقبت از کودکان مبتلا به فلج‌مغزی، اهمیت آموزش والدین بیش از گذشته معلوم شده و به نظر می‌رسد در ارزیابی اثربخشی برنامه‌های توانبخشی کودکان، می‌بایست آثاری که این برنامه ها بر سایر اعضاء خانواده دارد نیز همواره مورد توجه قرار گیرد.
۴.

بررسی نگرش کارکنان مراکز جامع توانبخشی بهزیستی استان تهران نسبت به وضعیت عوامل درون سازمانی استرس زا و شدت استرس زائی آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: استرس شغلی فرایند سازمانی سیاست سازمانی مدیریت توانبخشی مراکز جامع توانبخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۳
"هدف: افرادی که خدمات توانبخشی ارایه می کنند به دلیل ارتباط مستمر با مردمی که هر یک به نوعی دچار نقص، ناتوانی و مشکلات همراه آن می باشند، در معرض استرس شغلی مداوم هستند. حال چنانچه با سیاست ها و فرآیندهای نامناسب سازمانی نیز مواجه شوند، استرس مضاعف حاصله می تواند بهداشت روانی و سلامت جسمانی آنان را خدشه دار نماید. هدف این مطالعه بررسی نگرش کارکنان این مراکز نسبت به وضعیت عوامل درون سازمانی استرس زا و شدت استرس زایی آنهاست. روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی جهت تعیین وضعیت سیاست ها و فرآیندهای نامناسب استرس زای سازمانی و شدت استرس زایی هر یک از این عوامل از دیدگاه پرسنل مراکز جامع توانبخشی تحت پوشش بهزیستی استان تهران، از همه کارکنان درخواست شد پرسشنامه ای شامل 32 سوال را تکمیل کنند. اعتبار محتوایی پرسشنامه به تایید صاحبنظران رسیده و پایایی آن 0.83 محاسبه شد. یافته ها: براساس نتایج بدست آمده، کارکنان بیش از همه با سیاست «ارزیابی غیر واقعی کارکنان» (98%) و فرآیند «نقص معیارهای سنجش عملکرد کارکنان» (95%) روبرو بودند و همچنین در مواجهه با سیاست «عدم تساوی حقوق و مزایای افراد همطراز» (میانگین شدت استرس 2.64= از 4) و فرآیند «نقص معیارهای سنجش عملکرد کارکنان» (میانگین شدت استرس 1.71= از 4) احساس استرس بیشتری می کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به منظور کاهش استرس پرسنل، بعنوان اولین قدم بر اصلاح نظام ارزیابی و تدوین معیارهای صحیح برای سنجش عملکرد کارکنان، و اصلاح نظام پرداخت ها تاکید می شود."
۵.

بررسی میزان موفقیت ارائه خدمت (آموزش در خانواده) طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه به خانواده های دارای فرد مبتلا به معلولیت جسمی - حرکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: توانبخشی مبتنی بر جامعه آموزش در خانواده سنجش آگاهی سنجش مهارت نگرش سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۹
" هدف: تعیین میزان اثربخشی خدمت «آموزش در خانواده» از مجموعه خدمات اصلی ارایه شده در برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به افراد مبتلا به معلولیت جسمی – حرکتی و خانواده های آنها در شهرستان بابلسر بود. روش بررسی: به این منظور 48 فرد مبتلا به معلولیت جسمی و حرکتی و خانواده های آنها از روستاهای تحت پوشش طرح (گروه مورد) با 48 فرد معلول و خانواده های آنها از روستاهایی که در همین شهرستان تحت پوشش طرح نبودند و از نظر سن، جنس، اندام درگیر، شدت نقص و میزان تحصیلات مراقب همتا بودند (گروه شاهد) در زمینه های آگاهی نسبت به عوارض بی تحرکی عضو، مهارت در تغییر وضعیت دادن فرد، پیشگیری از جمود مفاصل و زخم بستر و همچنین کمک به فرد معلول در کسب استقلال در انجام فعالیت های روزمره و حرکت در محیط و نیز نگرش آنان در مورد معلولیت و توانبخشی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مورد نظر با مراجعه به درب منازل و پرسش از خانواده و فرد معلول و معاینه و مشاهده کسب و در فرم های مربوطه ثبت شده، نمره داده شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری در میزان آگاهی افراد دچار معلولیت و خانواده های آنان بین دو گروه مورد و شاهد، در زمینه نحوه کمک به فرد معلول بمنظور کسب استقلال در انجام فعالیت های روزمره، جابجایی و حرکت در محیط و عوارض بی حرکتی اندام ها، و همچنین میزان مهارت آنان در زمینه کمک به فرد معلول برای کسب توان انجام مراقبت های شخصی و حرکت کردن در محیط به طور مستقل و نگرش ایشان در مورد معلول و معلولیت و اثربخشی شیوه های توانبخشی وجود نداشت (P<0.05). اما مهارت افراد دچار معلولیت و خانواده های آنان در روستاهای تحت پوشش طرح در زمینه نحوه پیشگیری از ایجاد خشکی مفاصل و زخم بستر و نیز چگونگی تغییر وضعیت معلول به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود (P=0.04). نتیجه گیری: ارایه خدمت «آموزش در خانواده» طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاهای شهرستان بابلسر تنها مهارت بکار بردن تکنیک های توانبخشی غیرفعال در پیشگیری از عوارضی چون جمود مفاصل، زخم بستر و تغییر وضعیت دادن فرد معلول تاثیر مثبت داشته اما در مهارت خانواده و فرد معلول در استقلال یافتن معلول اثر معناداری نداشته است."

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان