محمود فتوحی رودمعجنی

محمود فتوحی رودمعجنی

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

نمود تکوین ایران به مثابه واقعیتی جغرافیایی در قصه ی حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۸۷
در این نوشتار، نشان داده می شود که چرا و چگونه شرایط اجتماعی داخلی و موقعیت سیاسی خارجی، شاه عباس را ملزم به تلفیق دو هویت ملی و مذهبی و ایجاد هویت واحد (ملی مذهبی) کرد. در همین راستا، قصه ی حسین کرد شبستری که گویاترین قصه در باب مسائل سیاسی و اجتماعی عصر صفوی است، به منزله نمونه ی موردی انتخاب شده و در این قصه، شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر صفوی مطالعه شده است؛ هم چنین به نقش این قصه در دو سوی مهم تشکیل دهنده ی هویت ایرانی در این عصر، یعنی ملیت و مذهب پرداخته شد. برای تحقق اهداف مذکور، قصه ی حسین کرد، در چهار ساحت ساخت مفهوم میهن، تمرکز بر نام ایران در قالب محدوده ی مشخص جغرافیایی، مرز مذهبی و قهرمانان محلی، با روش تحلیل محتوا، بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایران، در عهد شاه عباس از یک مفهوم، به واقعیتی جغرافیایی با مرزهای داخلی و خارجی مشخص تبدیل شده که دستاورد آن، شکل گیری یک هویت ملی مذهبی بوده است.
۲۲.

تحلیل محتوای قصص عصر صفوی با رویکرد اهداف سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه منثور مکتوب عصر صفوی اهداف سیاسی - اجتماعی قصه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۴۸۲
تفریح و سرگرمی یکی از شناخته شده ترین اهداف قصه است. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که قصه علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در اهداف و وضعیت سیاسی و اجتماعی در عصر صفوی داشته است. بدین منظور، قصه های منثور عصر صفوی بر اساس رویکرد اغراض و اهداف تحلیل شده است. اولین هدف مهم در قصص این دوره، «تبلیغ مبانی مذهبی» است. نقالان در این دوره، با تبلیغ مذهب رسمی کشور، سعی در ترویج، تحکیم و تثبیت مبانی مذهبی در میان عامه داشته اند. مقصود دیگر قصص این دوره، مباحث «سیاسی و اجتماعی» در دو حوزه «نقال، در نقش تثبیت کننده/ شکل دهنده به هویت ایرانی» و «نقال، در نقش موعظه گر سیاسی اجتماعی» بررسی خواهد شد. غرض دیگر قصص این دوره، مباحث «روان درمانی» است. متونی سرشار از خیال پردازی که از طریق هم ذات پنداری یا فراموشی حاصل از غرقه گی، سبب سلامت افراد را فراهم می آورده است. هدف دیگر قصص منثور عصر صفوی، «تفریحی و سرگرم کنندگی» است. بر اساس آمار مستخرج از قصه ها، نشان داده خواهد شد که کدام یک از اهداف قصه در این دوره، نسبت به اهداف دیگر دارای اهمیت بیشتری بوده است و چرا.
۲۳.

سبک شناسی شناختی و امتناعِ کشف فردیت هنری: پسانوگرایان هم با استعاره های قراردادی شعر می سرایند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شناسی شناختی استعاره مفهومی استعاره فرهنگی فردیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۳۲۹
اهداف اصلی در سبک شناسی، کشف وجوه فردیت، شباهت ها و تمایز های سبکی در آثار مختلف است؛ اما آیا با سبک شناسی شناختی هم می توان به این اهداف دست یافت؟ پژوهش حاضر به دو شیوه استدلال منطقی و بررسی شواهد شعری نشان می دهد که سبک شناسی شناختی به کار کشف وجوه ممیزه و سبک ساز ادبی نمی آید. در قلمروی سبک شناسی این رویکرد را می توان برای کشف سبک عمومی، سبک دوره یا گفتمانی رایج به کار گرفت. بدین منظور، نخست با ارائه تعاریفی، نشان داده شده است که مبنای مطالعات سبکی، کشف فردیت و تمایز های سبکی است. سپس به تعریف سبک شناسی شناختی، به عنوان شاخه ای از سبک شناسی پرداخته شده است. در بخش بعدی مقاله، به مدد استدلال مشخص شد که آثار ادبی زمانی به طور عمومی پذیرفته می شوند که در دایره فرهنگ عمومی، محل پیدایش استعاره های تکرار شونده فرهنگی، جای بگیرند. پس از آن برای اثبات عملی مدعای پژوهش، آثاری از شاعران سردمدار جریان های مختلف شعر پسا نیمایی و شعر کلاسیک فارسی بررسی شد. نتایج نشان دادند که نظام شناختی نمود یافته در آثار این شاعران از جهات عدیده مشابه یکدیگر است. در نهایت چنین نتیجه گرفته شد که سبک شناسی شناختی، نمی تواند حوزه پژوهشی قابل اتکا برای کشف فردیت شناختی قلمداد شود.
۲۴.

امر معاصر: از سَیّالیّت تا تَصَلّب در گذر زمان (فرایند بالندگی و تثبیت محتشم کاشانی در تاریخ ادبیات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محتشم کاشانی تذکره معاصرت تاریخ ادبیات تذکره نویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۳۰۲
گزارش هایی که همعصران محتشم کاشانی از وی ثبت کرده اند بیشتر از این که یکدست باشند، سیال اند و محل تنش و تعارض. برعکس، تذکره نویسان ادوار بعد به سمت گزینش روایتی واحد رفته اند. این تعارضات مورخ ادبی را با نگرانی درباره وثاقت گزارش ها مواجه خواهد کرد. این مقاله ابتدا چندگانگی گزارش های همعصران محتشم را بررسی می کند و سپس حرکت آن ها را به سمت قطعیت نشان خواهد داد. تناقض موجود در گزارش های نخست برخاسته و متأثر از متغیرهایی چون زمان، مواضع گفتمانی و مناسبات میان دو سویه معاصرت است. هرچه از روزگار محتشم فاصله می گیریم، تذکره نویسان با ثبت روایتی واحد از زندگی وی، شاخصه شهرت او را به مرثیه سرایی صرف تقلیل داده اند. این امر در آثار تاریخ ادبی امروز نیز مشهود است. این تحقیقات فرایند تطور گزارش های مربوط به محتشم را به پرسش نگرفته اند. محتشم شاعری چندوجهی است درواقع و فروکاسته در تاریخ ادبیات. بنابراین اعتبار و جهان شمولی نظرات پس از گذر زمان، در مورد وی محل تردید است. زیرا تقلیل گرایی موجود در تاریخ ادبیات منجر شده شهرت شاخص وی مرثیه سرایی باشد و فردیت خلاقش پوشیده ماند. شاعرانی چون محتشم را باید در گذر زمان بررسی کرد تا بالندگی و مانایی ایشان به عنوان رویدادهای ادبی روشن گردد.
۲۵.

در باب معاصرستیزی و معاصرگرایی (جدال گذشته و اکنون ادبی در تذکره الشعراء و مجالس النفایس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ ادبیات تذکره معاصرگرایی معاصرستیزی تذکره الشعرا مجالس النفایس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
تذکره ها محملی برای بازتاب تفکرات و عقاید ادبی بوده اند. تذکره نویسان از رهگذر این آثار نظرات خویش را مطرح می کرده اند و گاه نسبت به عقاید مخالفشان واکنش نشان می داده اند. پس انتظار می رود که دو تذکره نویس هم روزگار هم در باره ادبیات عصر خویش نظرات متفاوت و بعضا متضاد داشته باشند. برخی از ایشان گاه مدافع ادبیات روزگار خود بوده و در تأیید و تثبیت جریان های ادبی عصرشان قلم زده اند و گاه بعضی آن را مورد انتقاد قرار داده و به سختی بر آن تاخته اند. اواخر قرن نهم هجری –مصادف با آخرین سال های حکومت تیموریان- بزنگاهی تاریخی برای جدال میان طرفداری از گذشته و اکنون ادبی بوده است. تذکرهالشعرا و مجالس النفایس دو اثر ادبی هستند که با وجود نگاشته شدن در یک محدوده زمانی و مکانی، دو نگرش متفاوت و متضاد نسبت به ادبیات معاصرشان بر آن ها حاکم است. یکی در دفاع از جریان ها و تفکر ادبی روزگارش نوشته شده و دیگری برابر ادبیات عصرش ایستاده و در مقابل آن گذشته و عظمت آن را برجسته کرده است. در مقاله حاظر نشان داده ایم دو تذکره مزبور، در پاسخ به سؤالِ «اوضاع ادبی روزگار خویش را چگونه می بینید؟» نوشته شده اند و نسبت به یکدیگر بدان پاسخ هایی متفاوت داده اند.
۲۶.

مواضعِ رتوریکی در تاریخ نگاریِ عصرِ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ نگاری صفویه نقد رتوریکی نقد نو - ارسطویی مواضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
در میان همه ی رویکردهایی که در نقد ادبی دست مایه ی پژوهش گران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد می شود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائه ی مقاله ایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوب های اصلی این نقد پرداخت و تفاوت های آن را با نقدِ ادبی نشان داد. پس از وی نقدِ رتوریکی با به کارگیری آموزه های آموزگاران خطابه، مانند ارسطو، کیکرو، کوئینتیلیان و ... قصد دارد تا راهبردهای اقناعی متن را کشف و آنان را بررسی کند. این نقد عواملی مانند، سخنور، مخاطب، شیوه های کشف استدلال، اعتبارِ شخصی (اتوس)، شورمندی (پاتوس) و لوگوس و هم چنین دیگر ابزارهای رتوریکی را برای تحلیل متن به کار می بندد. باتوجه به این توضیحات یکی از روش های نقد رتوریکی نقدِ نو-ارسطویی است. در این شیوه منتقد با به کارگیری ارکان خطابه در پی دستیابی به شیوه هایی است که سخنور قصد در اقناع مخاطب داشته است. ادر این مقاله تنها یکی از بخش های نقدِ رتوریکی یعنی سخن یابی (ابداع) را به کار بسته ایم. رکنِ سخن یابی به آن بخش از خطابه نظر دارد که خطیب می بایست روشی را برای ارائه ی سخنِ خود بیابد. هدف این مقاله این است که تاریخ نگاران دوره ی صفوی برای این که روایت شان را باورپذیرتر کنند، از چه مواضعی برای شروعِ موضوعِ سخنِ خود بهره می گرفتند. به عبارت دیگر پشت هر موضعی استدلالی نهفته است که تاریخ نگار می خواهد آن را برای مخاطب عرضه کند تا از آن طریق مخاطب را اقناع کند.
۲۷.

پنج تفسیر منظوم صوفیانه نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۸۲
یکی از جریان های ادبی رایج در ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه، تفسیرنویسی منظوم قرآن به زبان فارسی است. ساختار فکری و زبانی این جریان ادبی در واقع ادامه تفاسیری همچون کشف الاسرار (تألیف 520 ق) به ویژه نوبت ثالثه، و مواهب علیه (تفسیر حسینی) (تألیف 899- 897 ق) است؛ سنّتی که از نثر گذار کرده و برای تثبیت و گسترش خود به نظم روی آورده است. هدف پژوهش حاضر معرفی پنج اثر تفسیری کمترشناخته شده در ساحت نظم فارسی است. این پژوهش با مراجعه به منابع کتابخانه ای و دسترسی به نسخه های اصیل به روش توصیفی انجام شده است و نتایج آن برای انجام مطالعات بنیادی در زمینه ادبیات تصوف و علوم قرآنی حائز اهمیت است. تفاسیر نویافته عبارت اند از: 1. تحفهالمؤمنین (تألیف 1068ق) اثر مولوی کریم بخش صاحب متخلص به بدر 2. تفسیر رشیدی (؟)؛ ابوالفیاض قمرالحق 3. تفسیر نجم اصفهانی (تألیف 1336- 1335ق) اثر نجم الحکماء محمد موسوی واعظ ملقب به نجم اصفهانی 4. تفسیر اسماءالحسنی اثر گدا (؟) 5. تفسیر منظوم؛ نذر حسن بن محمد علی زیدی (1366-1247ق).
۲۸.

خویشاوندی شعر و فلسفه در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه شعر معرفت حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
فلسفه و شعر اگرچه همواره از قلمروهای پرطرفدار معرفت بشری بوده اند، اما میان آن دو ستیز و ناسازگاری دیرینه ای در جریان بوده است. این جستار در پی آن است تا نشان دهد که نسبت فلسفه و شعر از قرن بیستم به این سو از دشمنی به جانب خویشاوندی گراییده است؛ هر چه به روزگار کنونی نزدیک تر می شویم فیلسوفان به ویژه در فلسفه قاره ای از نگاه ستیزه جویانه افلاطون گرا به شعر فاصله می گیرند و به خویشاوندی شعر و فلسفه بیشتر توجه دارند. بر پایه این خویشاوندی، مقاله چهار شباهت میان دو قلمرو شعر و فلسفه را مطرح می کند و نشان می دهد که دگرگونی نگاه به منسابات شعر و فلسفه، نتیجه تغییر نگرش معرفت شناختی به شعر بوده است.
۲۹.

تفسیر منظوم صوفیانه: ادعای تداوم وحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۲
قرن دهم هجری قمری آغاز شکل گیری جریان ادبی تفسیرنویسی قرآن به نظم فارسی است. این جریان تا کنون ادامه یافته و در عصر قاجار رواج بیشتری داشته است. برخی از این آثار به صورت مستقیم و برخی غیرمستقیم چونان قرآن مدعی اعجازند. محمل این ادعا نظم عروضی فارسی است؛ نظمی که تابع قرآن و در تفاهم با آن شکل گرفته است. پژوهش پیش رو مدعای مزبور را با مطالعه تفاسیر برجسته منظوم به ویژه تفسیر صفی (1308ق) که همه قرآن را در بر گرفته؛ مورد بررسی قرار داده و در پی پاسخ به این سؤالات است: ادعای اعجاز نظم در ساحت تفسیر با چه انگیزه ای صورت پذیرفته یا چه عواملی بستر چنین مدعایی را فراهم آورده است؟ آیا این رویه به گسترش سنت تفسیری صوفیانه انجامیده یا صرفاً در حد یک مدعاست؟ دریافت وحی یا الهام در ضمن عمل تفسیر چگونه ممکن است؟ از آنجا که اصل کنش تفسیر در چارچوب یک متن مقدس است آن متن چگونه می تواند محمل تجربه دینی و زمینه دریافت الهامات وحیانی برای عارف شود؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان