سید محمدامین امامی

سید محمدامین امامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

بررسی ردپای طبیعت در نهشته های گیاهی یک انبیق شیشه ای هزار ساله به روش کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی ((GC-MS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیشه انبیق GC-MS دوران اسلامی موزه آبگینه عرقیجات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۳۴۷
یکی از ظروف شیشه ای دوران اسلامی، ظروفی با بدنه استکانی میان باریک یا گلابی شکل با کف گرد و دارای آبریز بلند لوله ا ی شکل هستند که کمتر شناخته و مطالعه شده اند. سه کاربرد برای این گونه ظروف پیشنهاد شده است. بادکش یا شاخ حجامت در پزشکی، انبیق در آزمایش های شیمیایی یا کیمیاگری و یا ظرفی که در داروسازی و تولید مواد آرایشی و عطرسازی، برای ترکیب مواد و انتقال از طریق لوله آن به دارودان یا عطردان یا ظرف ویژه مواد آرایشی به کار می ر فته است. به نظر می رسد که اگر ظرف از دهانه بر روی زمین نهاده شود و لوله آن در جهت مخالف بدنه کاملاً به بالا خمیده و بلندتر از بدنه باشد، می توان کاربرد آن را بادکش یا شاخ حجامت و یا ظرف ترکیب دارو، مواد آرایشی و عطر، پیشنهاد کرد و اگر لوله آن کاملاً کشیده و عمود به بدنه و یا اندکی خمیده باشد، می تواند هر سه کاربرد یاد شده را برای آن فرض کرد. تا حدودی، شرح و تصاویر متون دوره اسلامی در شناخت کاربرد این ظروف راه گشا هستند. از آنجا که تاکنون به ویژه در ایران، هیچ گاه نهشته های درون چنین ظروفی، تجزیه و تحلیل نشده تا عملاً روشن شود چه کاربردی داشته اند، برای نخستین بار، این فرآیند در مورد یکی از این گونه ظروف که دارای لوله کشیده است و در مخزن موزه آبگینه ها و سفالینه های ایران نگهداری می شود، با روش کروماتوگرافی گازی کوپل شده با طیف سنج جرمی ( (GC-MS انجام گرفت که موفق به ردیابی بقایای مواد طبیعی نظیر تیمول و کارواکرول گردید که این مواد از اجزا اصلی تشکیل دهنده اسانس های طبیعی نظیر آویشن و مرزه می باشند و در بسیاری از عرقیجات قابل تشخیص هستند، این ظرف، به عنوان انبیق برای تقطیر و استخراج مواد فرّار گیاهی و روغنی در داروسازی، تولید مواد آرایشی و عطرسازی، به کار رفته است.
۲۲.

تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای از منظر تعیین مؤلفه های مؤثر بر آن تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمامیت آثار موزه ای مؤلفه مبانی نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
تمامیت، یکی از بنیادی ترین وجوه اخلاقی و فلسفی در حفاظت و مرمت میراث فرهنگی است و باوجود آنکه، در طول تاریخ بسیار درباره آن بحث شده، هم چنان به درستی و کمال تعریفی از آن ارائه نشده است. در ضرورت و اهمیت این مفهوم، همان بس که تمامیت را یکی از وجوه و ارکان پایه ای حفاظت میراث فرهنگی دانسته و آن را در حوزه های متعدد میراث فرهنگی درراستای درک هرچه بهتر و اجرایی کردنش، جداگانه تبیین و ارزیابی کرده اند. این در حالی است که تمامیت در حوزه آثار و مجموعه های موزه ای، هیچ گاه تعریف نگردیده و برای تعریف آن تنها از تعابیر موجود در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، از چشم اندازهای طبیعی گرفته تا فضاهای روستایی و شهرهای تاریخی، بهره جسته اند. این مبحث، به درستی آشکار می سازد که نمی توان انتظار داشت آنچه تحت عنوان تمامیت براساس مؤلفه های موجود در دیگر حوزه ها تاکنون تبیین شده است، بتواند در حوزه موزه های ملی و منطقه ای سبب ارتقای کیفیت راهبردهای حفاظتی و درک مخاطبین این آثار گردد. از این منظر، در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی و با هدف تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای و شناخت مؤلفه ها و زیربخش های معنایی این مفهوم صورت پذیرفته است، با مطالعه و تحلیل اسناد، متون و اطلاعات در سه حوزه متفاوت: اهداف و رسالت موزه ها و آثار موزه ای، مفاهیم مندرج در حفاظت مبتنی بر تمامیت و درنهایت، تعریف تمامیت در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، استخراج مؤلفه های مؤثر بر مفهوم تمامیت انجام شده است. درپایان، با ارزیابی داده های به دست آمده در هریک از این حوزه ها و توجه به فصل مشترک آن ها، 7 مؤلفه مؤثر: نظم فضایی، تداوم معانی، دست نخورده بودن، سرزندگی، اصالت مواد، منزلت و حریم، پویایی محیطی و اجتماعی، به عنوان زیربخش های معنایی تمامیت آثار موزه ای معرفی شدند تا بر این اساس بتوان به درک و شناختی صحیح از تمامیت، دست یافت. همچنین، این مفهوم را در حوزه آثار موزه ای تبیین نمود.
۲۳.

گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای کتیبه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال مینایی دوره میانی اسلامی سفالینهنگاری کتیبهنگاری ابوزید کاشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۲
در دوره میانی اسلام در ایران، مینا، یک اصطلاح کلی برای لعاب روی فلز، شیشه و سفال بود اما در دوره معاصر، مینایی به گروه خاصی از سرامیک، با نقاشی رولعابی و تزیینات پیکره​ای، هندسی و گیاهی اشاره دارد که در بسیاری موارد به کتیبه​هایی مزین بوده و با طلا نیز آراسته شده است. این سفالینه​های کتیبه​دار، جایگاهی برای پیوند دو هنر سفالگری و خوشنویسی است و نشان می​دهد علاوه بر اینکه خوشنویسی در تزیین سفالینه​ها حضور یافته، بلکه بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم نیز بوده​است. کتیبه​های رقم​دار روی ظروف مینایی، این آثار را به اسناد با ارزش تصویری در هنر ایران بدل کرده​است. با استناد به این تاریخ ها و رقم​ها، می​توان محدوده زمانی تولید مینایی را تخمین زد و صنعتگران فعال در این صنعت را شناسایی کرد. هدف این پژوهش، گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونه​های دارای تاریخ و رقم ​است. نتایج پژوهش نشان می​دهد، تولید این محصولات بین سال های 575 و 616 ه .ق بوده​است. القاب و کنیه ​سازندگان نیز، مرکز اصلی تولید مینایی را شهر کاشان نشان می​دهد. علاوه براین، با استناد به رقم​های نگاشته شده می​توان شاخص​ترین صنعتگر مینایی را ابوزید کاشانی دانست. این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه​ای و مطالعات تصویری سفال های مینایی انجام شده​است. 
۲۴.

مروری بر استحصال و ویژگی های آلیاژهای مس – آرسنیکی در دنیای باستان (مقاله مروری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلیاژهای مس- آرسنیکی عرق آرسنیک مات اشپایس سرباره فلزگری کهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
بی شک یکی از مهمترین عناصر آلیاژکننده در دنیای باستان، عنصر آرسنیک است که نقش مهمی در دست ساخته های آلیاژهای اوایل عصر برنز را ایفا کرده است. آلیاژهای مس آرسنیکی و برنزهای آرسنیکی بی تردید به عنوان یک آلیاژ ساخته شده دست بشر از جایگاه ویژه ای در بین باستان شناسان و محققان فلزگری کهن، برخوردار است. آرسنیک به عنوان یک عنصر آلوده کننده و ناخالصی در تمام محیط به صورت پراکنده وجود دارد و فلزگر باستان با توجه به معایب و مضرات این عنصر برای اهداف آیینی و کاربردی، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی استفاده کرده است. آرسنیک به عنوان یک عنصر چالش برانگیز در ساخت این آثار و همچنین ویژگی های خاصی که در سطح این آثار ایجاد می نماید، ظاهر می گردد که از مهمترین ویژگی این عنصر در ریخته گری، ایجاد جدایش معکوس در سطح این آثار است که ایجاد پدیده عرق آرسنیک در این آلیاژها می نماید. مواد معدنی اولیه مورد استفاده در ساخت این آلیاژها اولوینیت Cu2(AsO4)(OH) یا کیلنوتیس Cu3(AsO4)(OH)، سولفور آرسنید آهن FeAsS و انارژیت Cu3AsS4 هستند که یا به صورت احیاء مستقیم یا به روش ذوب همزمان Co-Smelting مورد استحصال قرار گرفته اند، و یا اینکه آرسنیک به صورت آگاهانه از طریق Speiss، در تولید آلیاژ مس آرسنیکی در هزاره سوم مورد استفاده قرار گرفته است. از استحصال این فلزات چندین محصول دیگر همراه با ذوب همزمان که شامل مات Matt، اشپایس Speiss و سرباره Slag است، ایجاد می شوند. هدف اصلی این مقاله با توجه به اهمیت موضوع آلیاژهای مس آرسنیکی در حوزه باستان شناسی و بررسی های فلزگری کهن، ارائه یک بررسی جامع در مورد روش های استحصال، ویژگی های فیزیکی این آلیاژها و نقش آرسنیک و تاثیر آن به عنوان عنصر آلیاژی در شکل گیری سطح نقره ای و همچنین محصولات جانبی دیگر به عنوان موضوعی پراهمیت در بررسی آلیا ژهای اوایل عصر برنز، پرداخته شده است.
۲۵.

بررسی فناوری ساخت سفال های نوسنگی محوطۀ هرمنگان استان فارس

کلید واژه ها: دوره نوسنگی محوطه هرمنگان سفال دوره موشکی پتروگرافی XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
سفال از فراوان ترین یافته های باستان شناسی است که از دوران نوسنگی به بعد در اکثر محوطه ها باستانی یافت می شود. شناخت این محصول به درک بهتر جامعه تولیدکننده آن و هم چنین سطح فناوری و پیچیدگی های اجتماعی مردمان آن زمان کمک می کند. محوطه هرمنگان، استقرارگاه نوسنگی در شمال شرق استان فارس است که با کاوش در آن، سفال هایی هم زمان با دوره موشکی و سازه ای حرارت دیده که احتمالاً مربوط به پخت سفال ها بوده است، به دست آمد. مطالعات آزمایشگاهی برروی سفال های این محوطه با هدف پاسخ گویی به پرسش هایی هم چون: نحوه تولید سفال های دوره موشکی، شناخت و دسته بندی خاک رس به کاررفته، مواد خام پرکننده خاک رس، سطح پیشرفت و آگاهی سفال گر از تولید محصول نهایی و هم چنین تعیین محل تولید، انجام شد. پس از دسته بندی سفال ها براساس ویژگی های ظاهری، تعداد ۳۶ قطعه برای انجام مطالعات پتروگرافی و ۱۸ قطعه از آن ها برای آنالیز مرحله XRD و آنالیز عنصری XRF انتخاب شدند. درنتیجه این آزمایش ها مشخص شد که سفالگران این محوطه از سه نوع خاک رس برای ساخت سفال ها استفاده می کردند. احتمالاً فقط از کاه به عنوان آمیزه استفاده شده و دمای پخت سفال ها اکثراً زیر 800 درجه سانتی گراد بوده است. با توجه به فناوری ابتدایی کوره که جزو کوره های اولیه روباز محسوب می شود، دمای آن قابل کنترل نبوده و پخت تحت شرایط اکسیداسیون انجام می گرفته است؛ هم چنین با توجه به مطالعات زمین شناسی و مقایسه سفال ها با یک دیگر چنین به نظر می رسد که سفال های مزبور محلی باشند؛ از این رو با این که برای ساخت سفال ها از سه نوع خاک متفاوت استفاده شده است، محصول نهایی تولیدشده شبیه به هم است و تفاوت بارزی در ظاهر این سفال ها دیده نمی شود.
۲۶.

مطالعات آزمایشگاهی استحکام بخشی سنگ در معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روستای تاریخی کندوان سنگ توف آتشفشانی تخریب استحکام بخشی اتیل سیلیکات نانو سیلیکات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۸
کلیه سنگ های به کار رفته در ساخت یادمان های تاریخی و فرهنگی تحت تاثیر هوازدگی، به معنای ایجاد تغییرات ساختاری در سطح و عمق سنگ، دچار انواع مختلف آسیب و در نهایت تخریب می شوند. توف های آتشفشانی با خواصی چون نرمی، تخلخل بالا، سبکی، سهولت در کنده کاری و کارپذیری در ساخت بسیاری از آثار شاخص معماری جهان مورد استفاد قرار گرفته اند، این گونه سنگ از نظر دوام، جزو سنگ های ضعیف محسوب می شود. از این رو عوامل مختلف موجب هوازدگی، پیشروی تخریب و در نهایت فرسایش سریعتر آن نسبت به دیگر سنگ های آذرین می گردند. از جمله روش های حفاظت سنگ های تاریخی درمان های مبتنی بر استجکام بخشی و مقاوم نمودن سطح با استفاده از مواد شیمیایی و رزین های پلیمری در برابر عوامل فرساینده است. هدف این تحقیق ارزیابی بهبود خواص مقاومتی توف های آتشفشانی معماری صخره کند در روستای تاریخی کندوان با استفاده از عملیات درمانی مبتنی بر استحکام بخشی است. در همین راستا از روش های آنالیزهای پتروگرافی مقطع نازک، پراش پرتو ایکس( XRD ) و آزمون های مبتنی بر شناسایی خواص فیزیکی و مکانیکی شامل: جذب آب در شرایط اتمسفری و جذب موئینگی، چگالی و تخلخل سنجی، به علاوه شاخص دوام وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری برای ساختارشناسی و همچنین ارزیابی کارایی مواد مورد استفاده شامل: مواد استحکام بخش اتیل سیلیکات و نانو سیلیکات استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده خواص فیزیکی – مکانیکی بسیار ضعیف سنگ توف لیتیکی کندوان دارد که این امر باعث تشدید فرسایش و تخریب سطوح بیرونی گردیده است و دیگر اینکه کارایی این دو ماده در مقابل آزمون های مبتنی بر هوازدگی، مقاومت فشاری و مقایسه خواص فیزیکی در بهبود مقاومت مکانیکی سنگ هوازده کندوان نسبت به نمونه های هوازده و بکر اولیه قابل قبول است که انجام آزمون های میدانی با استفاده از این مواد را توصیه می کند.
۲۷.

بهینه سازی ملات های سنتی پایه آهکی برای جایگزینی سیمان در راستای حفاظت سازگار از معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملات های پایه آهکی ملات آهک پوزولانی ملات ماسه- سیمان معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف این پژوهش پیشنهاد ملاتی بوم آورد برای جایگزین ملاتِ ماسه- سیمان جهت استفاده در سطوح بیرونیِ و همچنین پر کردن ترک ها و شکاف های سازه ای در راستای حفاظتی سازگار با معماری صخره کند و تاریخی کندوان است. معماری صخره ای کندوان از لحاظ زمین شناسی بر یک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعیِ دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. امروزه تشدید تخریب و هوازدگی در کندوان باعث نامناسب شدن شرایط زندگی، ویرانی، سکونت فصلی و یا غیرمسکونی شدن برخی خانه های صخره ای گردیده است. حفاظت و نگهداری از چنین سازه های سنگی، باتوجه به آنکه پدیده های تخریبی این آثار با سرعت و به طور جدی در حال پیشرفت هستند، ایجاب می کند وضعیت اثر را با کاهش نرخ تخریب با تقویت ساختار فیزیکی آن از طریق روش های حفاظتی بهبود بخشید. در طی نیم قرن گذشته تخریب های متعدد و آسیب های این یادمان سنگی باعث گردیده تا از سیمان به عنوان ماده ای در دسترس، ارزان و پرکاربرد در صنعت ساختمان برای انجام تعمیرات و نگهداری از این ابنیه استفاده شود. با توجه به آنکه سیمان به واسطه تفاوت تخلخل و ضریب انبساط حرارتی و رطوبتی متفاوت، غیر برگشت پذیر بودن، همچنین ایجاد نمک های مخرب خود از عوامل اصلی تخریب میراث فرهنگی به شمار می رود، از این رو با توجه به کم خطر بودن ملات های ساختمانی بر پایه آهک، ارزانی، بوم آوردی و سازگاری با معماری کندوان، تحقیق پیش رو با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی در منطقه دامنه سهند اقدام به ساخت و آزمایش 24 رده ملات پایه آهکی نموده است. نتایج حاصل از آزمون های پیرسازی تسریعی شامل چرخه های ذوب و انجماد، تر و خشک شدن مداوم در آب و نمک سولفات سدیم آنه دراته، همچنین سنجش خواص فیزیکی (درصد جذب آب، چگالی خشک، تخلخل کل، درصد شاخص پوکی، موئینگی و گذر امواج صوتی) و ویژگی های استقامتی(دوام در برابر وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری) در کنار آنالیز پراش اشعه ایکس نشان دهنده مزیت استفاده از ترکیب بهینه ملات آهک پوزولانی به همراه خاکستر چوب نسبت به دیگر ترکیبات است. به نحوی که مقاومت فشاری تک محوری ملات فوق الذکر در برابر سنگ کندوان در حدود دو برابر و چگالی آن به مراتب پایین تر از سنگ کندوان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان