رضا صفری کندسری

رضا صفری کندسری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

ارزش شناخت در فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

۲.

یگانه انگاری صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس ملاصدرا یگانه انگاری ارتباط نفس و بدن اصل اتحادی ماده و صورت اصل اتحادی قوه و فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۵۷
در فلسفة ملاصدرا پس از اثبات نفس، به مجرد و غیر مادی بودن نفس استدلال می شود. حال پرسش این است که با وجود نفس مجرد، آیا ملاصدرا دوگانه انگار است یا یگانه انگار؟ در این مقاله بر اساس اصول صدرایی روشن خواهد شد که وجود انسان، از نطفه تا آخرین مراتب تجردش، حقیقت واحدی است که مدارج و حیثیات گوناگون دارد و مفهوم نفس و بدن از آن مراتب و حیثیات گوناگون انتزاع می شود بدون آن که مرز دقیق و غیر قابل عبوری بین آن ها وجود داشته باشد. اصل حرکت جوهری و تکامل ذاتی به همراه وحدت حقیقت وجود امکان چنین تبیینی را برای صدرا فراهم می کند. وی همچنین، با کمک گرفتن از مدل مفهومی اصل وحدت صورت و ماده (فعل و قوه)، وجود انسان را حقیقتی می شمارد که دارای دو جنبة فعل و قوه (نفس و بدن) است
۳.

ارزیابی رابطه ذهن و بدن از منظر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسأله ذهن و بدن دوگانه انگاری رفتارگرایی این همانی ذهن و مغز کارکردگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۶۱۹
مسأله ذهن و بدن یکی از مسایل اساسی فلسفه است که به رابطه حالات ذهنی و حالات مغزی (فیزیکی) می پردازد. دوگانه انگاری جوهری، حالات ذهنی را متمایز از حالات بدنی می داند و هر کدام از نفس و بدن را دو جوهر متفاوت می داند که ویژگی های خاص خودشان را دارند. رفتارگرایی حالات ذهنی را حالات رفتاری می داند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری تقلیل می دهد. نظریه این همانی حالات ذهنی را حالات مغزی میداند. کارکردگرایی نظریه ای است که حالات ذهنی را حالات کارکردی می داند که با توجه به درون داد، برون داد و سایر حالات ذهنی نقش کارکردی را ایفا میکند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری، مغزی و فیزیکی تقلیل نمی دهد. در این مقاله پس از تبیین مسأله ذهن و بدن، در ابتدا به دیدگاه های دوگانه انگاری جوهری، رفتارگرایی، این همانی ذهن و مغز و اقسام و نقد آنها خواهیم پرداخت. سپس با مقایسه کارکردگرایی با نظریات دیگر به تبیین کارکردگرایی و اقسام آن خواهیم پرداخت.
۴.

امکان قرائت کارکردگرایانه از نظریه نفس ملاصدرا بر اساس نظریه کارکردگرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس حرکت جوهری ملاصدرا ذهن بدن کارکردگرایی کمال نقش کارکردی حالات ذهنی درون داد برون داد فعلیت ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۶۲۳
مسئله ذهن و بدن یکی از مسائل اساسی فلسفه است. «کارکردگرایی» نظر خنثی در باب ذات ذهن دارد و به مادی یا غیر مادی بودن ذهن نمی پردازد بلکه ذهن را کارکرد می داند. از دیدگاه این گروه، حالات ذهنی ویژگی های کارکردی هستند که بر اساس درون داد، برون داد، فرایندهای داخلی و سایر حالات ذهنی، نقش های کارکردی را ایفا می کنند. از سوی دیگر، در فلسفه و کلام اسلامی نیز به رابطه نفس و بدن پرداخته شده است. ابن سینا نفس را «جوهر مجرد» می داند و بیشتر متکلمان آن را «جسمانی» می دانند. اما ملاصدرا نفس را مجرد صرف (نظریه ابن سینا) یا مادی صرف (نظریه متکلمان) نمی داند بلکه معتقد است نفس در ابتدا جسمانی است و سپس با فرایند حرکت جوهری، مجرد می شود. پرسش اصلی تحقیق پیش رو این است که آیا می توان میان ملاصدرا و کارکردگرایی دیالوگی برقرار کرد؟ پاسخ ما آری است، زیرا ملاصدرا مانند حامیان کارکردگرایی در پی برون رفت از اشکالات دوگانه انگاری جوهری (دکارتی و سینوی) و نظریه های مادی انگارانه است. همانگونه که کارکردگرایان به ذات ذهن نپرداخته اند و فقط ذهن را کارکرد می دانند و این کارکرد می تواند در موجودات مادی یا مجرد تحقق پیدا کند، ملاصدرا نیز نفس را مادی صرف یا مجرد صرف ندانسته بلکه معتقد است نفس، چه در مرتبه جسمانی و چه در مرتبه تجرد باشد، فعلیت است و با حرکت جوهری، فعلیت های مختلف می شود. این فعلیت ها با یکدیگر رابطه دارند و و کل این فعلیت ها، کمال نامیده می شود. نفس مجموع این فعلیت ها است. پس کارکردگرایان ذهن را «کارکرد» اما ملاصدرا نفس را «کمال» می داند. با این حال، تفاوت هایی نیز بین علم النفس ملاصدرا و کارکردگرایی وجود دارد.
۵.

رابطه امر تکوینی و امر تشریعی در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حق حقیقت محمدی امر تکوینی امر تشریعی انسان کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
در عرفان نظری، بنا بر اصل وحدت وجود، فقط حق وجود دارد که واحد است. از حق امر واحدی صادر میشود که صادر اول و حقیقت محمدی نامیده میشود. از دیگر سوی، اسماء الهی (و مظاهر غیبی و عینی آنها) بدلیل محدود بودنشان با هم تنازع دارند و اسم الله و مظهرش، حقیقت محمدی، بین اسماء و مظاهر آنان نظم و تعادل برقرار میکند؛ نظم و تعادل بین تنازع مظاهر غیبی اسماء بواسطه عین ثابت حقیقت محمدی بصورت تکوین، و نظم و تعادل میان تنازع مظاهر عینی بواسطه عین خارجی حقیقت محمدی بصورت تشریع برقرار میگردد. تشریع بدین منظور است که انسانها با پیروی از شریعت محمدی از تنازع و محدودیت رهایی یافته و به مقام بیحدی برسند و هرگاه به مقام بیحدی رسیدند با حقیقت محمدی که مظهر اسم الله است، اتحاد پیدا میکنند و بواسطه این اتحاد میتوانند به اذن حق به تصرف و تکوین در هستی بپردازند و واسطه حق و خلق میگردند؛ آنگونه که اسم الله و حقیقت محمدی واسطه حق و خلق در ابتدای تکون موجودات بودند. بنابرین تشریع به تکوین ختم میشود.
۶.

رابطه وحدت تشکیکی وجود و نظریه انسان کامل از منظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان وحدت شخصی وجود انسان کامل وحدت تشکیکی وجود هدف تشکیکی نقد نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
مکاتب فلسفی و عرفانی بر اساس جهانبینی خاص خود، هر یک نظریاتی در باب انسان کامل ارائه کرده اند. عرفا بر اساس جهانبینیِ «وحدت شخصی وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسوای حق، تجلیات و شئونات حق هستند. از دیدگاه این گروه، انسان کامل انسانی است که به کمال جلا و استجلا رسیده باشد. در واقع چنین انسانی مظهر کمالات (ظهورات) ذاتی و اسمائی حق میشود نه اینکه در برابر حق وجود دیگری داشته باشد. استاد مطهری در نقد خویش بر نظریه انسان کامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظریه وحدت تشکیکی وجود معتقد است انسان کامل انسانی است که ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدی را نیز در نظر داشته باشد که آن هدف همان قرب الهی است. بنا بر تشکیک وجود، اهداف کثیر و هدف واحد، یکی هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف کثیر نیز نیت و مرتبه نهایی، قرب الهی است. بعبارت دیگر، همچنانکه در حقیقت هستی، وحدت تشکیکی وجود حاکم است، به نظر استاد مطهری، کسی که به هدف تشکیکی واصل شده باشد همان انسان کامل است. در این مقاله روشن خواهد شد که هیچکدام از نقدهای مطهری بر عرفا وارد نیست و نصوص عرفا گویای نادرستی نقدهای وی است. بنابرین، عرفا تبیین کاملتری از انسان کامل دارند و انسان کامل با وحدت شخصی وجود سازگار است.
۷.

نقد و بررسی کارکردگرایی با نگاهی به علم النفس ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه نفس (ذهن) و بدن تجرد نفس جسمانیت نفس کارکردگرایی وحدت نفس و بدن ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۴۷۴
رابطه نفس و بدن یکی از مسائل و معضلات فلسفه است. نظریه دوگانه انگاری جوهری (دکارتی و افلاطونی) یکی از راه حلهای این معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و دارای ویژگیهای خاص خود. فلاسفه ذهن معاصر برای برون رفت از مشکلات دوگانه انگاری جوهری، دیدگاه هایی اتخاذ کرده اند. نظریه های رفتارگرایی و اینهمانی ذهن و بدن، نفس بعنوان جوهر را انکار کرده و بجای لفظ «نفس»، ذهن و حالات ذهنی را بکار میگیرند و بترتیب معتقدند: حالات ذهنی همان حالات رفتاری و مغزیند. اما حامیان کارکردگرایی با عنایت به مشکلات دوگانه انگاری و دیدگاه های رفتارگرایی و اینهمانی ذهن و مغز، تفسیری بیطرفانه از ذهن (مجرد یا فیزیکی بودن ذهن) دارند و حالات ذهنی را همان حالات کارکردی میدانند که بر اساس درونداد، برونداد و سایر حالات ذهنی، نقشهای کارکردی خاصی را ایفا میکنند. حکما و متکلمان اسلامی نیز با معضل نفس و بدن و دوگانه انگاری جوهری (افلاطونی) مواجه بود ه اند. ابن سینا و سهروردی تقدم نفس بر بدن (نظریه افلاطون) را انکار نموده اما ذات نفس را مجرد و بدن را جسمانی میدانند. بیشتر متکلمان، نفس بعنوان جوهر مجرد و قائم بذات را رد نموده و نفس را جسم لطیف میدانند. ملاصدرا همانند کارکردگرایان، به مشکلات جوهر مجرد دانستن یا جسمانی بودن نفس واقف بوده و معتقد است: ذات نفس، مجرد صرف و مادی صرف نیست بلکه نفس در ابتدا جسمانی است و سپس با حرکت جوهری، مجرد میگردد؛ نفس بر اساس وحدت حقه ظلّیه، جامع و برزخ جسمانیت و تجرد است و بر اساس حالات مراتبش، مادی و مجرد میگردد. هرچند هم کارکردگرایان و هم ملاصدرا، مجرد و جسمانی بودن محض ذهن (نفس از نگاه ملاصدرا) را انکار نموده اند اما ملاصدرا از آنجایی که هستی را منحصر به طبیعت ندانسته، دقیقتر از کارکردگرایان که نگاه فیزیکالیستی به ذهن دارند رابطه نفس و بدن را تبیین کرده است.
۸.

جایگاه وجودشناختی اسماء الهی در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسماء مرتبه غیب مرتبه شهادت نسب نسب علمی نسب وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۳۳۸
در عرفان، فقط حق وجود دارد و موجودات کثیر، تعینات و تجلیات او هستند. حال، مسئله اینست که اسماء با پذیرش اصل وحدت وجود در منظومه» فکری عرفا از چه جایگاهی برخوردارند؟ آیا وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارند، وجودشان چگونه است؟ و اگر وجود ندارند و عدمی هستند، عدمی بودن آنها به چه معناست؟ اسماء الهی واسطه ظهور حق در مراتب غیب و شهادتند. اسماء در تعین اول (مرتبه غیب اول) با ذات حق وحدت دارند اما در تعین ثانی، با ظهور اعیان ثابته، ظهور علمی پیدا میکنند و نسبت اسماء و اعیان ثابته، در مرتبه غیب دوم آشکار میشود. در مرتبه شهادت، اسماء بر اساس استعداد اعیان ثابته به آنها وجود خارجی میبخشند و نسبت وجودی (اعیان خارج و اسماء فعل) ظهور می یابد. اما خود اسماء از آنجا که ظهور وجودند در خارج وجود مستقل ندارند بلکه از نسب وجودی هستند و بر اساس مظاهر (یک طرف نسبت)، ظهور خارجی دارند و هرگاه مظاهر، استعداد جزئی دریافت ظهور عینی را داشته باشند، اسماء (طرف دیگر نسبت) نیز ظاهر میشوند و اگر استعداد نباشد، اسماء به اصل خود (مرتبه» غیب) رجوع میکنند. در واقع اسماء، معدومالعین و موجودالاثرند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان