محمدرضا حامدی نیا

محمدرضا حامدی نیا

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزش، دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۹ مورد از کل ۵۹ مورد.
۴۲.

تأثیر سه برنامة تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین دیابت نوع دو تمرین هوازی مقاومتی پروتئین متصل به رتینول چهار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۸۴۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سه برنامة تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. بدین منظور، 43 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در چهار گروه (سه گروه تمرین ترکیبی یک (سن0/3 ± 9/47، وزن1/1 ± 9/77 و شاخص تودة بدنی 5/3 ± 3/26)؛ دو (سن 3/6 ± 8/45، وزن 7/6 ± 8/80 و شاخص تودة بدنی 8/1 ± 9/26)؛ سه (سن 9/0 ± 5/47، وزن 7/11 ± 9/82 و شاخص تودة بدنی 9/2 ± 0/28) و گروه کنترل (سن 2/1 ± 9/46، وزن 3/4 ± 10/84 و شاخص تودة بدنی4/2 ± 2/28) تقسیم شدند و گروه های تمرینی، تمرین ترکیبی هوازی مقاومتی را به مدت 12 هفته و با شدت های مشخص (گروه یک: مقاومتی60-50 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی80-70 درصد ضربان قلب بیشینه؛ گروه دو: مقاومتی70-60 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی70-60 درصد ضربان قلب بیشینه؛ گروه سه: مقاومتی80-70 درصد یک تکرار بیشینه، هوازی60-50 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا نمودند. جهت انجام پژوهش، فرایند خونگیری به منظور تعیین سطوح آدیپونکتین، پروتئین متصل به رتینول چهار و نیم رخ لیپیدی، قبل و پس از 12 هفته انجام گرفت و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که سطوح پروتئین متصل به رتینول چهار در گروه دو و سه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است ( P<0.05 ). مقادیر تری گلیسرید نیز در هر سه گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش را نشان می دهد ( P<0.05 ). شایان ذکر است که برمبنای نتایج، تفاوت معناداری در وزن، شاخص تودة بدنی، درصد چربی، سطوح آدیپونکتین، کلسترول تام، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا و لیپوپروتئین کلسترول با چگالی پایین بین گروه ها مشاهده نمی شود و 12 هفته تمرین ترکیبی با شدت های مختلف، تأثیری بر شاخص های آنتروپومتریک و آدیپونکتین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نداشته است. با این حال، می توان گفت که دو برنامة تمرین ترکیبی گروه دو و سه به واسطه کاهش سطوح پروتئین متصل به رتینول چهار و تری گلیسرید می تواند در بهبود اختلالات متابولیکی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید باشد.
۴۳.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین هوازی لپتین وضعیت آهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۵۴۳
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر مقدار لپتین سرمی و وضعیت آهن در زنان چاق بود. 28 زن چاق داوطلب شدند و تصادفی در دو گروه تمرین هوازی (14 نفر با سن 9/4 ± 1/37 سال، وزن 2/10±0/82 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 3/4± 2/34 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (14 نفر با سن 3/5 ± 5/37 سال، وزن 5/9±9/79 کیلوگرم، شاخص تودة بدن 9/3± 0/34 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت 9 هفته (چهار جلسه در هفته) به تمرینات هوازی با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها در حالت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از روش های آماری t مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در مقدار لپتین سرمی بین دو گروه کنترل و تجربی وجود نداشت (05/0(P>. اما اجرای تمرینات هوازی موجب افزایش معنادار آهن سرم و کاهش معنادار فریتین سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد (05/0>P). همچنین، در دیگر شاخص های وضعیت آهن شامل ظرفیت اتصال آهن به ترانسفرین (TIBC)، مقدار هموگلوبین، هماتوکریت، MCH، MCHC و MCV تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0(P>. با توجه به نتایج می توان گفت که اجرای تمرینات هوازی تأثیر معناداری بر مقدار لپتین سرمی ندارد، اما می تواند وضعیت ضعیف آهن را در زنان چاق بهبود بخشد. این بهبود احتمالاً ناشی از تأثیر عوامل دیگری است و ارتباطی با مقدار لپتین سرمی ندارد.
۴۵.

اثر کافئین بر متابولیسم سوبسترا و زمان رسیدن به واماندگی در طول فعالیت و یک ساعت بعد از آن در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین متابولیسم سوبسترا اکسیژن مصرفی اضافی پس از تمرین زمان رسیدن به واماندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۵۹۱
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف کافئین بر متابولیسم سوبسترا و زمان رسیدن به واماندگی در طول فعالیت و یک ساعت بعد از آن در دختران ورزشکار بود. یازده دانشجوی دختر ورزشکار (سن 54/1±23 سال، وزن 99/5±09/56 کیلوگرم، توان هوازی 01/1±21/40 میلی لیتر بر هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، دارونما (کپسول نشاسته) و کافئین (mg/kg 5) قرار گرفتند. پروتکل ورزشی شامل دویدن وامانده ساز با شدت 70 درصد حداکثر ضربان قلب روی نوار گردان بود. اندازه گیری گازهای تنفسی نیم ساعت قبل از فعالیت در حالت خوابیده (پایه)، در طول فعالیت و یک ساعت بعد از فعالیت به عنوان EPOC انجام گرفت. مقدار اکسیداسیون چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی از طریق کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد با مصرف کافئین اکسیداسیون کربوهیدرات در طول فعالیت به طور معناداری افزایش یافت (05/0 >P)، اما در اکسیداسیون چربی اثر معناداری مشاهده نشد (05/0 <P). همچنین مصرف کافئین بر اکسیداسیون سوبسترا در وضعیت EPOC تأثیر معناداری نداشت (05/0 <P)، اما موجب افزایش معنادار زمان رسیدن به واماندگی شد (05/0 >P). در مجموع می توان گفت دختران ورزشکار برای بهبود زمان رسیدن به واماندگی می توانند از مصرف مکمل کافئین به مقدار 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در زمان یک ساعت قبل از فعالیت ورزشی سود ببرند.
۴۶.

تأثیر شش هفته تمرین پلایومتریک با زمانبندی غیرخطی بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پای مردان ورزشکار (زمانبندی غیرخطی تمرین پلایومتریک و تغییرات هورمونی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین پلایومتریک زمانبندی هایپرتروفی عضلانی تغییرات هورمونی خاصیت ارتجاعی عضلات پا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۶۶۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاًثیر زمانبندی های مختلف تمرین پلایومتریک بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا می باشد. بدین منظور،36 ورزشکار مرد (با میانگین سنی 64/2±58/21 سال، قد 01/6±42/174 سانتی متر و وزن 68/05±9/69 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. پیش آزمون شامل: اندازه گیری متغیر های آنتروپومتریکی، سطح مقطع عضلات ران، شاخص ارتجاعی عضلات پا و خون گیری ناشتا بود. درادامه، آزمودنی ها به سه گروه تمرینی موجی روزانه، موجی هفتگی و سنتی و نیز یک گروه کنترل تقسیم شدند و برنامه تمرینی به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه انجام گرفت. شایان ذکر است که پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین، پس آزمون به عمل آمد. همچنین، تغییرات بین گروهی با روش آماری آنکوا و آزمون تعقیبی ال اس دی بررسی گردید و تغییرات درون گروهی نیز با استفاده از آزمون تی زوجی آنالیز گشت. سطح معنا داری نیز معادل (P˂0.05) در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که زمانبندی موجی روزانه و موجی هفتگی تمرین پلایومتریک باعث افزایش معنا دار غلظت استراحتی هورمون تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و سطح مقطع عضلات ران نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل شده است. زمانبندی سنتی تمرین پلایومتریک نیز تنها منجر به بهبود معنا داری نسبت به پیش آزمون شده است. علاوه براین، براساس نتایج مشخص می شود که هر سه نوع زمانبندی تمرین پلایومتریک، تاًثیر معناداری بر شاخص ارتجاعی عضلات پا نداشته اند. با توجه به نتایج و درصد تغییرات به نظر می رسد که زمانبندی های غیر خطی تمرین پلایومتریک در بهبود تغییرات هورمونی، وضعیت آنابولیسم، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا، دارای کارایی بیشتری نسبت به زمانبندی سنتی می باشند.
۴۸.

مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات اشتها کالری دریافتی شنا در دماهای مختلف آب علاقه مندی به غذا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۴۶۸
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثر یک جلسه تمرین شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی، علاقه مندی به غذا و میزان لاکتات خون در دختران دانشجو بود. طرح تحقیق نیمه تجربی بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی3/1 ± 83/20 سال، شاخص توده بدنی 68/2 ± 46/20 کیلوگرم بر متر مربع، وزن 46/5 ±6/53 کیلوگرم) از دانشجویان دانشگاه، پروتکل شنای کرال سینه را در سه دمای 23، 33 و 38 درجه سانتی گراد (آب سرد، آب طبیعی، آب گرم) به مدت 45 دقیقه با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. میزان اشتها و علاقه مندی به غذا از طریق پرسشنامه اشتها و یادآمد 24 ساعت مواد غذایی توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روزهای اجرای پروتکل، قبل و بعد از اجرای پروتکل در پرسشنامه های مربوط توسط خود آزمودنی ها ثبت و به ترتیب با استفاده از کتاب آلبوم مواد غذایی و جدول خلاصه فعالیت بدنی محاسبه شدند. غلظت لاکتات خون قبل، بلافاصله بعد، 3و9 ساعت پس از اجرای پروتکل تحقیق با استفاده از دستگاه لاکتومتر اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که یک جلسه ورزش شنا در دماهای مختلف آب (23، 33 و 38 درجه سانتی گراد) بر اشتها، علاقه مندی به غذا، کالری دریافتی و انرژی مصرفی اثری ندارد و دمای آب به تنهایی نمی تواند روی کاهش یا افزایش وزن در این نوع از شرکت کنندگان اثرگذار باشد.
۴۹.

بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد بی هوازی متابولیسم ورزشی ایسکمی رپرفیوژن آزمون ویژه جودو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
۵۰.

تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی - توانی بارهای مختلف بازیکن فوتبال کارکردهای عضلانی و عملکردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۶۲۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال نخبه است. بدین منظور ۳۶ آزمودنی از چهار دانشگاه و به روش نمونه گیری تصادفی به سه گروه مساوی شامل گروه ۱، تمرینات مقاومتی- توانی با ۷۰-۶۰ درصد 1RM، گروه ۲، تمرینات مقاومتی- توانی با ۸۰-۷۰ درصد 1RM، گروه ۳، تمرینات مقاومتی – توانی با ۹۰-۸۰ درصد 1RM تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی – توانی شامل شش حرکت بود که به مدت دوازده هفته (هر هفته سه جلسه) برای تمام گروه ها اجرا شد. نتایج نشان داد که بار سنگین موجب افزایش معنا داری در قدرت عضلانی پایین تنه نسبت به بار سبک شد. بار سنگین و متوسط موجب افزایش معنا داری در توان بی هوازی پایین تنه نسبت به بار سبک شد و بار سنگین کاهش معنا داری را در زمان دو ۲۰ متر، ۳۰ متر و زمان آزمون هاف نسبت به بارهای سبک و متوسط نشان داد و بین سایر بارها تفاوت معنا داری مشاهده نشد. در دو ۱۰ متر سرعت و توان انفجاری نیز تفاوت معنا داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود بازیکنان فوتبال برای بهبود کارکردهای عضلانی و عملکردی خود از تمرینات مقاومتی– توانی با بار ۹۰-۸۰ درصد 1RM استفاده کنند.
۵۱.

پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی در سرعت های مختلف نوارگردان از روی برخی از متغیرهای فیزیولوژیک و جسمانی در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان رسیدن به واماندگی متغیرهای فیزیولوژیک پیش بینی عملکرد سرعت دویدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۴۵۰
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی در سرعت های مختلف از روی برخی متغیرهای فیزیولوژیک و جسمانی در مردان جوان بود. تعداد 75 نفر از دانشجویان پسر (سن: 22/1 ± 74/20 سال، وزن: 78/10 ± 25/67 کیلوگرم، قد 06/0 ± 3/174 سانتی متر و توان هوازی 29/3 ± 1/47 میلی لیتر بر وزن بدن در دقیقه) به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ارزیابی های تن سنجی و فیزیولوژیک شامل آستانه لاکتات، توان هوازی و بی هوازی، ضربان قلب استراحتی، سطح فعالیت بدنی، سرعت در حداکثر اکسیژن مصرفی، استقامت و قدرت پایین تنه و توان انفجاری پایین تنه انجام شد. برای ثبت ضربان قلب، اشباع اکسیژن و زمان دویدن، آزمودنی ها یک وهله فعالیت دویدن روی نوار گردان را با سرعت های 8، 10، 12 و 14 کیلومتر در ساعت و شیب صفر تا واماندگی انجام دادند. یافته ها نشان داد که سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب حین فعالیت، ضربان قلب استراحتی، سطح فعالیت بدنی و توان انفجاری پایین تنه، عوامل پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت هشت کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ )؛ سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سابقه دویدن، ضربان قلب استراحتی، سرعت در آستانه لاکتات و وزن، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت 10 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ). سرعت در آستانه لاکتات، سابقه دویدن، وزن، ضربان قلب استراحتی و توان بیشینه، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی در سرعت 12 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ) و سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سطح فعالیت بدنی، وزن، توان بیشینه و سابقه دویدن، پیش بینی کننده زمان رسیدن به واماندگی آزمودنی ها در سرعت 14 کیلومتر در ساعت هستند ( 0.05 P≤ ). سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب استراحتی و سابقه دویدن، در اکثر سرعت ها مشترک بودند. براساس نتایج، برای پیش بینی زمان رسیدن به واماندگی می توان از سرعت حداکثر اکسیژن مصرفی، سابقه دویدن، ضربان قلب استراحتی و آستانه لاکتات استفاده کرد.
۵۲.

تاثیر برنامه های تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت سرمیCAF ،P3NP و عملکرد عضلانی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایانهN پپتاید پروکلاژن نوع III سالمندی قطعه پایانه C آگرین محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۶۶
سالمندان، علیرغم نیاز به تمرینات مقاومتی، معمولاٌ از انجام این تمرینات بخصوص در شدت بالا امتناع می کنند، یکی از روش های جایگزین، تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون می باشد. لذا هدف از مطالعه، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر قدرت، استقامت عضلانی، غلظت سرمیCAF و P3NP در زنان سالمند بود. بدین منظور 40 زن سالمند با میانگین سنی 3±62 سال برای مطالعه انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی 10 نفره، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین سنتی (4 ست 12-8 تکراری با شدت 80 درصد 1RM) و گروه کنترل تقسیم شدند. آزمون ها و نمونه گیری خونی قبل و پس از دوره تمرینی 12 هفته ای گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر برای بررسی اثرات تمرین استفاده گردید. قدرت و استقامت عضلانی پایین تنه و بالاتنه به طور معنی داری در هر سه گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (در همه موارد 05/0p). همچنین هیچ کدام از برنامه های تمرینی تاثیر معنی داری بر سطوح سرمی CAF (94/0=p) و P3NP (49/0p=) نداشتند. در نتیجه بین سه روش تمرینی در بهبود اثرات ناشی از تمرین مقاومتی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، لذا احتمالاً بتوان گفت تمرین مقاومتی با شدت پایین، با و بدون محدودیت جریان خون مساوی با تمرین سنتی باعث تغییرات مطلوب در فاکتورهای جسمانی سالمندان زن می شود.
۵۳.

تاثیر ۱۲ هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر سازگاری های عصبی- عضلانی بازیکنان فوتبال دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه و هدف: در زمینه انتقال اثر و نوع تمرین مقاومتی- توانی جهت ایجاد سازگاری های مطلوب عصبی- عضلانی در بازیکنان فوتبال همواره اختلاف نظر وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۱۲ هفته تمرینات مقاومتی- توانی با بارهای مختلف، بر سازگاری های عصبی- عضلانی بازیکنان فوتبال دانشگاهی بود. روش تحقیق: در این تحقیق نیمه تجربی، ۳۶ آزمودنی از ۴ دانشگاه از شهرستان کاشمر انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی، به ۳ گروه مساوی۱۲ نفری شامل گروه بار سبک (70-60 درصد 1RM)، گروه بار متوسط (80-70 درصد 1RM) و گروه بار سنگین (90-80 درصد 1RM) تقسیم گردیدند. برنامه تمرینات مقاومتی- توانی به مدت ۱۲ هفته و هر هفته ۳ جلسه، برای تمام گروه ها اجرا گردید. در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، آمپلی تود الکترومایوگرافی و میانگین فرکانس توان در دو عضله پهن خارجی و داخلی، قدرت عضلانی، توان بی هوازی، میانگین و اوج توان انفجاری پایین تنه اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD و آزمون t زوجی در سطح معنی داری 0/05>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: اِعمال بار ۹۰-۸۰ درصد (بار سنگین) یک تکرار بیشینه باعث افزایش معنی داری در میانگین فرکانس توان عضله پهن خارجی نسبت به بارهای ۷۰-۶۰ درصد و ۸۰-۷۰ درصد یک تکرار بیشینه شد (به ترتیب با 0/01=p و 0/02=p). به علاوه، اِعمال بار سنگین باعث افزایش معنی داری در مقادیر آمپلی تود الکترومایوگرافی عضلات پهن خارجی (0/01=p) و پهن داخلی (0/006=p) و قدرت عضلانی پایین تنه (0/01=p) نسبت به بار سبک گردید. همچنین اِعمال بار سنگین و متوسط باعث افزایش معنی داری در توان بی هوازی پایین تنه (به ترتیب با 0/0001=p  و 0/02=p) نسبت به بار سبک گردیدند. نتیجه گیری : در برنامه ریزی تمرینات مقاومتی- توانی برای تیم های فوتبال، بهتر است از بار سنگین با سرعت بالا و تکرار کم استفاده شود.
۵۴.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد تنفسی و ترکیب بدن دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف : در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایره ای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروه های تمرینی 8 هفته، هفته ای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدن های 2 دقیقه ای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال   (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخص های تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری شدند. نتایج با آزمون های تحلیل واریانس یک سویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنی داری 0/05> p در نظر گرفته شد. یافته ها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1 ) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) ، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار ( FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%) ، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05< p )؛ اما FVC   در گروه تمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03 = p ). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنی داری داشت (0/03 = p) ، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008 = p و 0/01 = p ) کاهش معنی داری پیدا کرد. نتیجه گیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایره ای تأثیر معنی داری بر اغلب شاخص های تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر می رسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکت کنندگان منجر می شود.
۵۵.

مقایسه تاثیر فعالیت های بدنی مختلف وامانده ساز بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی و علاقه مندی به غذا در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۷۷
زمینه و هدف : تنظیم تعادل انرژی در انسان مسئله پیچیده و مبهمی است. مطالعات مختلف حاکی از رابطه بین فعالیت بدنی و ایجاد تعادل منفی انرژی در بدن است. هدف از این مطالعه، تعیین اثر فعالیت های بدنی مختلف وامانده ساز بر اشتها، کالری دریافتی، کالری مصرفی وعلاقه مندی به غذا در دختران دانشجو بود. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت نیمه تجربی بود. تعداد 10 داوطلب دختر به صورت غیر تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها دو پروتکل تمرینی شامل شنا و دویدن را با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب تا حد واماندگی و یک پروتکل تمرین مقاومتی را با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه تا حد واماندگی در 3 جلسه اجرا نمودند. میزان اشتها، کالری دریافتی و علاقه مندی به غذا از طریق پرسشنامه توسط آزمودنی ها ثبت گردید. انرژی مصرفی نیز از طریق فرم ثبت اطلاعات در LSD مربوط به فعالیت بدنی 24 ساعته ثبت شد. از روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی برای تجزیه و تحلیل داد ه ها استفاده شد. یافته ها : تمایل به غذا خوردن فقط بلافاصله بعد p>0/05 سطح معن یداری پیدا کرد. احساس گرسنگی نیز فقط بلافاصله )p=0/ از تمرین مقاومتی، نسبت به تمرین دویدن، افزایش معنی داری ) 001 داشت؛ در حالی که احساس سیری و توانایی )p=0/ بعد از تمرین شنا، نسب به تمرین دویدن، افزایش معنی داری ) 001بین تاثیر یک جلسه تمرین شنا، . )p <0/ غذا خوردن در چهار زمان، بین سه نوع تمرین تفاوت معن یداری نداشت ) 05 دویدن و تمرین مقاومتی دایره ای وامانده ساز از لحاظ اثر گذاری بر تمایل به غذا خوردن به غذا، کالری دریافتی و دیده نشد. نتیجه گیری : بین فعالیت های مختلف تمرینی از لحاظ اثر )p <0/ کالری مصرفی؛ تفاوت معنی داری ) 05 گذاری بر کالری دریافتی، کالری مصرفی و اشتها تفاوت معناداری وجود نداشت؛ و این بدان معناست که بدون در نظر گرفتن نوع فعالیت به اجرا درآمده، تمرین سبب تعادل کالریکی منفی می شود؛ تغییری که احتمالا نمی تواند در کوتاه مدت جبران شود.
۵۷.

اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار وپپتید YY پلاسما در مردان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دویدن وامانده ساز گرلین آسیل دار پپتید YY اشتها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و هدف: گرلین آسیل دار و پپتید YY از هورمون هایی هستند که بر دریافت غذا تاثیرگذارند. هدف این پژوهش بررسی اثر یک جلسه دویدن وامانده ساز بر اشتها، میزان گرلین آسیل دار و پپتید YY پلاسما بود. مواد و روش ها: 23 مرد (س ن2.12 ± 19.58 س ال، شاخ ص توده بدن 2.7 ± 21.63 کیل وگ رم بر م تر م رب ع، وزن 6.46 ±64.86 کیلوگرم) یک جلسه دوی وامانده ساز را با شدت 85-60% حداکثر ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از ورزش، نمونه های خونی جهت اندازه گیری گرلین آسیل دار و PYY گرفته شد. یافته ها: یک جلسه ورزش وامانده ساز باعث کاهش معنی دار گرلین آسیل دار (0.023 =P) و پپتید YY پلاس ما (0.021 =P) و همچنین افزایش معنی دار اشتها شد (0.001=p). بحث و نتیجه گیری: سرکوب گرلین آسیل دار پس از ورزش و افزایش اشتها رابطه منفی این دو را نشان می دهد. احتمالا به جز عوامل فیزیولوژیکی، عوامل دیگری نیز در تنظیم اشتها دخیل هستند.
۵۸.

مقایسه آدیپونکتین و لپتین بین زنان یائسه فعال و غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان یائسه فعال زنان یائسه غیر فعال لپتین آدیپونکتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۵
دکتر محمدرضا حامدی نیا1، دکتر امیرحسین حقیقی2 1. هدف این تحقیق مقایسه آدیپونکتین و لپتین بین زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. بدین منظور 14 زن فعال (سن 19/4 ±55 سال ، شاخص توده بدن 16/3 ±66/27، درصد چربی بدن 16/5 ±45/35 و توان هوازی 53/ 5 ±64/26میلی لیتر برای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه) که حداقل سه ساعت در هفته ورزش می کردند و 14 زن غیرفعال (سن 01/4 ±54 سال، شاخص توده بدن 93/2 ± 13/27، درصد چربی بدن 71/4 ±46/36 و توان هوازی 42/2±78/19 میلی لیتر برای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه) انتخاب شدند. بعد از تحلیل داده ها با آزمون آماری T مستقل مشخص شد که لپتین و نسبت آدیپونکتین به لپتین بین دو گروه زنان یائسه فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی آدیپونکتین در زنان یائسه فعال به طور معنی داری بیشتر از زنان یائسه غیر فعال می باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالا تمرینات دراز مدت ورزشی مستقل از وزن بدن بر بهبود آدیپونکتین در زنان یائسه تاثیر معنی داری دارد.
۵۹.

تأثیر تمرینات ترکیبی بر برخی آدییوکاین ها و شاخص حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی واسپین کمرین ویسفاتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
مقدمه: بافت چربی بافت فعالی است که در تنظیم واکنش های متابولیسمی و سیستمیک دخالت دارد و این عملکرد را به واسطه ترشحات شبه هورمونی خود، به ویژه، آدیپو کاین ها، به انجام می رساند. هدف: تحقیق حاضر در پی شناسایی اثر 12 هفته تمرینات ترکیبی بر تغییرات آدیپوکاین های واسپین، کمرین، ویسفاتین و حساسیت انسولینی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش شناسی: برای دست یابی به هدف فوق، 30 دانشجوی داوطلب غیر فعال و دارای شاخص توده بدنی بین 27 تا 30 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند: الف- تمرینات ترکیبی (استقامتی – مقاومتی ) ب- گروه کنترل. از هر دو گروه در دو مرحله قبل و بعد از تمرین، در حالت 12 ساعت ناشتایی شبانه، نمونه گیری خونی به عمل آمد. گروه آزمایشی 12 هفته، 4 جلسه در هفته، 2 جلسه تمرینات استقامتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر ضربان بیشینه و 2 جلسه تمرین مقاومتی را با شدت 80 -60 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه در 7 ایستگاه (3 ست، 8-12 تکرار) بر روی عضلات دوسر، سه سر، خلفی– فوقانی پشت، تحتانی شکمی، چهار سر رانی، سرینی و همسترینگ، انجام دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه آزمایشی و کنترل و آزمون تی زوجی برای مقایسه میانگین ها در پیش و پس آزمون دوگروه صورت گرفت و سطح معنی داری 05/0P≤ درنظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین ترکیبی، سبب بهبود معناداری در وزن (004/0p=)، شاخص توده بدنی (009/0p=)، اکسیژن مصرفی بیشینه (0001/0p=)، درصد چربی(017/0p=)، نسبت محیط کمر به لگن(014/0p=)، نسبت به گروه کنترل شد، کاهش معناداری در TG (035/0p=) واسپین(05/0p=) و ویسفاتین(012/0p=) ایجاد شد، (024/0p=) HDL و (0006/0p=) GH افزایش معناداری نشان داد، ولی مقادیر کمرین (65/0p=)، گلوکز (98/0p=) انسولین (91/0p=) و حساسیت انسولینی (398/0p=) کاهش معناداری نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت انجام 12 هفته تمرینات ترکیبی، در دختران دارای اضافه وزن سبب کاهش آدیپوکاین های واسپین و ویسفاتین شده و افزایش هورمون رشد را به دنبال داشته، همینطور با بهبود برخی از عوامل نیمرخ لیپیدی همراه بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان