آرش مانی

آرش مانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و احساس شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی برون گرایی شادکامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت نظریات محدود طیف شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
تعداد بازدید : ۵۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۵۲
در دو دهه گذشته پژوهش پیرامون شادکامی افزایش چشـمگیر یافته است و محققان به بررسی شادکامی با متغیرهای گوناگون از جمله ویژگی های شخصیتی پرداخته اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط پنج عامل ویژگی های شخصیتی با احساس شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. آزمودنی های پژوهش حاضر 396 دانشجو را شامل می شود که با میانگین سنی 21.73 به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. کلیه آزمودنی ها به پرسشنامه های نئو فرم کوتاه و احساس شادکامی مونش پاسخ دادند. نتایج نشان داد که کلیه آزمودنی ها عواطف مثبت را نسبت به عواطف منفی در سطح معنی داری بالاتر و بهتر ارزیابی کرده اند و تفاوت معنی داری در میزان شادکامی به تفکیک جنسیت و رشته تحصیلی وجود ندارد. به علاوه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که شادکامی با ویژگی های شخصیتی برون گرایی، دلپذیر بودن و با وجدان بودن رابطه مثبت و معنی دار و با بعد روان نژندگرایی رابطه منفی و معنی دار دارد، هم چنین با بعد انعطاف پذیری نیز ارتباط معنی دار به دست نیامد. نهایتا با استفاده از روش رگرسیون گام به گام مشخص شد که دو ویژگی روان نژندگرایی و برون گرایی 0.417 درصد از واریانس شادکامی را تبیین می کنند.
۲.

رضایت مندی از زندگی و بهداشت روان در خانواده بیماران افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی سلامت عمومی رضایت مندی از زندگی مراقب بیمار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان رضایت از زندگی
تعداد بازدید : ۲۵۵۵
مطالعات مربوط به عواقب مراقبت از بیماران روان­پزشکی بیشتر به اسکیزوفرنی محدود بوده است. بر اساس شواهد، زندگی­کردن با بیمار افسرده نیز می­تواند مشکلات روان­پزشکی در افراد مراقب ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان سلامت روان و رضایت­مندی از زندگی در مراقبان افراد افسرده و اعضای خانواده­های غیرافسرده انجام شد. روش­: این مطالعه ؟؟ مقطعی در سال 1386 روی 70 فرد از مراقبان بیماران افسرده و 70 فرد از خانواده­های بدون بیمار افسرده انجام شد. مراقبان بیماران افسرده با نمونه­گیری تصادفی ساده از بین مراجعه­کنندگان مراکز اعصاب و روان بیمارستان­های حافظ و ابن­سینای شهر شیراز و گروه کنترل از بین کارکنان و دانشجویان بیمارستان­های فوق­الذکر انتخاب شدند. داده­ها با مقیاس رضایت­مندی ادواری از زندگی و پرسش­نامه سلامت عمومی که روایی و پایایی هردو مورد تایید بود، جمع­آوری و با آزمون­های همبستگی پیرسون، T وابسته و تحلیل واریانس طرح­های تکراری با تصحیح بنفرونی با استفاده از نرم­افزار SPSS 10 تحلیل شد. یافته­ها: همبستگی معنی­داری بین میزان رضایت­مندی از زندگی و سلامت روان خانواده­های افسرده و غیرافسرده وجود داشت. خانواده­های افراد افسرده رضایت­مندی بیشتری از زندگی گزارش کردند. تفاوت معنی­داری بین سلامت عمومی در دو گروه وجود نداشت. مراقبان افراد افسرده علایم افسردگی بیشتری نشان دادند. بیشترین رضایت­مندی مربوط به آینده و کمترین مقدار مربوط به گذشته بود. نتیجه­گیری: مراقبت از فرد افسرده می­تواند باعث افزایش رضایت­مندی از زندگی شود، ضمن آن که علایم افسردگی را درمیان مراقبان افزایش می­دهد. مراقبت از بیمار افسرده دارای جنبه­های مثبت و منفی است و به­طور هم­زمان طاقت­فرسا و رضایت­بخش است.
۳.

بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی علوم اعصاب شناختی کارکردهای اجرایی حافظه فعال ناتوانی یادگیری ریاضیات دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۶۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001  و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارت های اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان