منشور ماندگار /شرح وصیت نامه ی امام خمینی(قدس سره)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«و از همین قماش توطئه ها، و شاید موذیانه تر، شایعه های وسیع در سطح کشور، و در شهرستان ها بیشتر، بر این که جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه ی طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعف تر شدند! زندان ها پر از جوانان، که امید آتیه ی کشور است، می باشد و شکنجه ها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانی تر است! هر روز عده ای را اعدام می کنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمی گذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت و گرانی سرسام آور غوطه می خورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره می شود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا می شود. و دلیل آن که نقشه و توطئه در کار است آن که هرچند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن بر سر زبان ها می افتد؛ در تاکسی ها همین مطلب و در اتوبوس ها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت می شود؛ و یکی که قدری کهنه شد، یکی دیگر معروف می شود. و مع الأسف بعض روحانیون که از حیله های شیطانی بی خبرند با تماس یکی دو نفر از عوامل توطئه گمان می کنند مطلب همان است».
شرح:
موضوع بند سوم وصیت نامه ی حضرت امام(قدس سره) افشای دومین توطئه ی ریشه ای دشمن در مقابله با انقلاب اسلامی است. هدف از این توطئه دل سرد کردن مردم ایران و مستضعفان جهان از انقلاب و ناامید نمودن آنان از دستاوردهای انقلاب اسلامی است. دل سرد کنند تا انگیزه ای جهت حمایت از آن و دفاع از هجمه ی دشمن نسبت به آن نداشته باشند، و نا امید کنند تا چاره ای جز پناه بردن به دامن دشمن نماند و این هر دو آرزوی دیرینه ی دشمن است. حضرت امام در این فراز ضمن افشای این توطئه، شیوه ی عمل استکبار و راه شناسایی آن و عوامل تبلیغاتی بی مزد آن را به اختصار بیان می کنند و با ذکر جمله ای کوتاه، حساسیت موضوع را یادآور می شوند. در توضیح این فراز بیان چند نکته لازم است:
1. جمله ی: «و شاید موذیانه تر» اشاره به این است که دل سرد کردن مردم از انقلاب و ناامید شدن از آن از توطئه ی ناکارآمدی دین و جدایی دین از سیاست خطرناک تر و موذیانه تر است؛ زیرا با دل سردی مردم و ناامیدی آنان، تجربه ی عملی و عینی کارآمدی دین و یگانگی دین و سیاست، تجربه ای ناموفق به حساب آمده و دشمن با توفیق در این توطئه عملاً در توطئه ی قبلی نیز پیروز خواهد شد و این خطری بسیار بزرگ و برای مؤمنان هشداری تکان دهنده است. امروز بر مبنای یک معیار تحمیلی آمریکایی ـ پراگماتیسم ـ هرگونه تفکر و اندیشه و طرح، هر چند معقول و مستدل و برهانی باشد، اگر در مقام عمل، کارآمد و موفق نباشد، ارزشی نخواهد داشت ـ البته این شیوه ی تحلیل فی الجمله مورد قبول می باشد، اما نه به طور مطلق و نه این که ارزش یک طرح علمی، منحصر به کارآمدی آن در عمل باشد ـ .
از ویژگی های شگفت انگیز حضرت امام نبوغ خاص ایشان در شناخت سیاست ها و ترفندهای جهان استکبار بود. او به تعبیر برخی از بزرگان چنان از نظام طاغوت و حرکت ها و اهداف او سخن می گفت که گویا در تمامی تصمیم گیری های آنان حاضر بوده است و چنان از غرب و اهداف پلید آنان خبر می داد و افشاگری می نمود که شگفتی همگان را به دنبال داشت و این ویژگی به دلیل تقوای خاص او بود که: (إنْ تتّقوا الله یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَان)([1]) او با کمال سادگی و آرامش، سرّی ترین سیاست های دشمن را تحلیل و تبیین می نمود و به مردم خویش آگاهی می داد.
2. دشمنان برای اجرای توطئه ی خویش نخست با زبان دل سوزانه جلوه نموده و حرکت انقلابی مردم را تأیید می نمایند و با به کار بردن اصطلاحات مورد توجه مردم به تحریک احساسات ملی و دینی مردم می پردازند. با بزرگ نمایی برخی اشتباهات و ضعف ها برای دین و دنیای مردم اشک تمساح می ریزند. با تبلیغات و فضاسازی مقایسه ای ناروا را طراحی نموده و در پوشش آن به اتهام و نیرنگ متوسل می شوند. برخی از عملکردهای اشتباه را بهانه قرار داده و به ضد و نقیض گویی روی می آورند. مستکبرتر شدن مستکبران را ادعا می کنند، اما نمی گویند که دزدان غارت گر و وابسته به امپریالیسم اقتصادی برای به زانو درآوردن انقلاب به چپاول ثروت ملی هجوم نموده اند. برای زندانیان شعار می دهند، اما نمی گویند که آن ها نه برای دفاع از حق و حقوق مردم و دفاع از دین و کشور، که به خاطر خیانت به مردم و همکاری با دشمنان و وطن فروشی گرفتار غضب الهی و کینه ی به حق مسلمانان شده اند.
3. و البته همواره مواردی از ضعف و اشتباه و نقص وجود دارد که حضرت امام(قدس سره) نیز به آن تصریح می کند، اما این موارد نباید بهانه ای برای مقابله با حاکمیت الهی گردد؛ گرچه مشکلات فعلی در مقایسه با موفقیت های بزرگی که در سایه ی انقلاب اسلامی انجام گرفته و می گیرد واقعاً ناچیز است. و همین که انقلاب هنوز توانسته است در برابر این همه توطئه ها و مزاحمت های دشمن دوام آورد به خاطر همان عظمت هاست، ولی همواره و متأسفانه بدی ها و زشتی ها، زود خود نمایی می کند و فراگیر می شود و خوبی ها را مردم در محافل خود نقل نمی کنند. خورشید همیشه نورافشانی می کند و کسی به او توجه نمی کند، اما همین که چند لحظه در کسوف می رود، همه ی انگشت ها به او نشانه می رود و چشم ها به او خیره می شود. عده ای این گونه اند که اگر خوبی ها از صد افزون شود، صدایی بر نمی آورند، ولی اگر لغزشی صورت گیرد، یا اشتباهی از کسی رخ دهد بر سر خدا نیز فریاد می کشند؛ تا چه رسد به انقلاب اسلامی و مخلوقات خدا.
4. و نکته ی مهم این است که بیشتر مشکلاتی که به جمهوری اسلامی نسبت داده می شود و باعث ایجاد یأس و دل سردی می گردد؛ محصول توطئه های خارجی و سیاست های استکبار بین المللی و نیز نفاق داخلی است و این در تاریخ سابقه دارد؛ فرعون مستکبر بنی اسرائیل را شکنجه و تحقیر می نمود و آزار می رسانید و آنان در برابر سخن حضرت موسی(ع) که به آنان می فرمود: (... اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاْصِبروُا إنَّ الأرْضَ للهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ...)([2])؛ «... از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، که زمین از آنِ خداست؛ آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد، می دهد»، می گفتند: (... أوذِینَا مِن قَبْلِ أن تَأتِینَا ومِن بَعْدِ مَاجِئْتَنَ)([3])؛ «... پیش از آن که تو نزد ما بیایی و [حتی] بعد از آن که به سوی ما آمدی مورد آزار قرار گرفتیم. و باز حضرت موسی می فرمود: (...عَسَی رَبُّکُمْ أن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأرضِ)([4])؛ «... امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین [آنان] سازد...»، ولی عده ای همچنان خود را گناهکار می شمردند و خداوند در مورد آنان می فرماید: (فَإذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذهِ وَإن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَی وَمَن مَّعَهُ ...)([5])؛ «پس هنگامی که نیکی [و نعمت] به آنان روی می آورد، می گفتند: این برای [شایستگی] خود ماست و چون گزندی به آنان می رسید، به موسی و همراهانش شگون بد می زدند. ...». در تاریخ اسلام نیز اباذر در اثر طغیان و سرکشی معاویه به شهادت می رسد، ولی دشمن و نفاق داخلی امیرالمؤمنین(ع) را متهم می کنند که او اباذر را به جنگ معاویه فرستاده و قاتل اباذر اوست. و امروز آمریکا ثروت ایران را بلوکه می کند و به هر بهانه ای از رشد و تعالی ایران جلوگیری می کند و عده ای تقصیر را به گردن غیورمردانی می اندازند که تحمل تحقیر و توهین گاوچران ها را نداشته و در برابر ستم های بی شمار او فریاد کشیده اند.
5 . و نکته دیگر این که نباید اصرار و تلاش دشمن در تحریف اندیشه های حضرت امام(قدس سره) و اشتباه و ناکارآمد جلوه دادن آن و دشمنی حضرت امام(قدس سره) با استکبار و اصول گرایی او را با نمونه هایی چون صدام و بن لادن و القاعده و ... در یک ردیف قرار دادن و ... نادیده گرفت. بخشی از تلاش امروز دشمن این است که سخنان حضرت امام(قدس سره) در تأکید بر اسلام و هویت تاریخی خود و مردمی بودن انقلاب و متکی بودن آن بر مستضعفان و پابرهنه ها و ستم ستیزی آن و ساده زیستی مسؤولان آن و دلسوزی آن ها نسبت به محرومین و ده ها از این قبیل امتیازاتی را که حضرت امام(قدس سره) برای انقلاب شمرده و مشخص نموده اند، تکذیب نموده و تحریف نماید و وارونه جلوه دهد. او با سیاست ویژه ای که به کار گرفته حتی در فیلم ها و سریال های داخلی بیشتر کسانی را که در مبارزات پیش از انقلاب حضور داشته، یا در دفاع مقدس هشت ساله در جبهه ها بوده اند از خانواده ی اشراف و غرب زده و خانه های مجلل نشان می دهد در صورتی که چنین نبود و حضور استثنایی این گونه افراد در برابر حضور میلیونی پا برهنه ها و جنوب شهری ها و ...، رقم قابل توجهی نبود. ما فراموش نکرده ایم که پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) شخصیت های پلیدی چون حکم بن ابی العاص ـ پدر مروان و تبعیدی پیامبر ـ و ابوسفیان و ... آن چنان محترم شمرده شدند که مردم نیز باور کردند که پیامبر(ص) آنان را دعا کرده و تکریم ویژه نموده و برای شخصیت های فداکاری چون ابوطالب عذاب الهی را وعده داده است.
6 . و نکته آخر که حساسیت توطئه را نشان می دهد، هماهنگی و هم صدایی برخی از خودی ها و به ویژه روحانیون بی خبر از حیله های شیطانی با توطئه دشمن است. آنان به سادگی تحت تأثیر تبلیغات و فضاسازی های مرموز شیطان قرار گرفته و بدون توجه به جایگاه دینی، تاریخی، ملی و اجتماعی خود، تحلیل های دشمن را با زبان خودی تفسیر می کنند و غافلانه، سخن گو و مبلغ بی مزد دشمن می شوند. اینان به تعبیر مقام معظم رهبری همان خواصی هستند که از نقش خود یا بی خبرند و یا در اثر کج اندیشی در جبهه ی باطل قرار گرفته و دروازه ی خودی را هدف قرار داده اند.
در پایان این بخش با استناد به حدیثی از حضرت امام صادق(ع) می توان مجموعه ی انگیزه ها و عواملی را که برای ناکارآمدی انقلاب اسلامی در تکاپو می باشند، به چهار دسته تقسیم نمود. از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «مَا مِنْ مُؤمن إلاّ وقد وکلّ الله به أربعة، شیطاناً یغویه یریدُ أنْ یضلّه و کافراً یغتالَه و مؤمناً یَحْسُده و هو أشدُّهم علیه و منافقاً یَتَّبِعُ عثراته([6])؛ مؤمنی نیست؛ مگر این که خداوند او را از چهارسو گرفتار نموده است: از یک سو شیطان در پی گمراهی اوست و از سوی دیگر کافران در پی شبیخون زدن (و حمله) به اویند و از دیگر سو مؤمنانی هستند که از روی حسادت با او دشمنی می ورزند و اینان در دشمنی خود سخت گیرترند، چهارم نیز منافقانی هستند که در پی شمارش لغزش ها و اشتباهات او برآمده اند».
کارآمدی انقلاب اسلامی و خدمت گزاران به او از فردای پیروزی توسط این چهار جبهه مورد هجوم بوده و هست و تا زمانی که مدافع اسلام ناب محمدی(ص) باشد در این چهار دیواری ابتلا و امتحان الهی خواهد بود.
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. الأنفال (8) : 29.
[2]. الأعراف (7) : 128.
[3]. الأعراف (7) : 129.
[4]. الأعراف (7) : 129.
[5]. الأعراف (7) : 131.
[6] . اصول کافی، ج 2، ص 251، ح 9 و بحارالانوار، ج 65 ، ص 222.
شرح:
موضوع بند سوم وصیت نامه ی حضرت امام(قدس سره) افشای دومین توطئه ی ریشه ای دشمن در مقابله با انقلاب اسلامی است. هدف از این توطئه دل سرد کردن مردم ایران و مستضعفان جهان از انقلاب و ناامید نمودن آنان از دستاوردهای انقلاب اسلامی است. دل سرد کنند تا انگیزه ای جهت حمایت از آن و دفاع از هجمه ی دشمن نسبت به آن نداشته باشند، و نا امید کنند تا چاره ای جز پناه بردن به دامن دشمن نماند و این هر دو آرزوی دیرینه ی دشمن است. حضرت امام در این فراز ضمن افشای این توطئه، شیوه ی عمل استکبار و راه شناسایی آن و عوامل تبلیغاتی بی مزد آن را به اختصار بیان می کنند و با ذکر جمله ای کوتاه، حساسیت موضوع را یادآور می شوند. در توضیح این فراز بیان چند نکته لازم است:
1. جمله ی: «و شاید موذیانه تر» اشاره به این است که دل سرد کردن مردم از انقلاب و ناامید شدن از آن از توطئه ی ناکارآمدی دین و جدایی دین از سیاست خطرناک تر و موذیانه تر است؛ زیرا با دل سردی مردم و ناامیدی آنان، تجربه ی عملی و عینی کارآمدی دین و یگانگی دین و سیاست، تجربه ای ناموفق به حساب آمده و دشمن با توفیق در این توطئه عملاً در توطئه ی قبلی نیز پیروز خواهد شد و این خطری بسیار بزرگ و برای مؤمنان هشداری تکان دهنده است. امروز بر مبنای یک معیار تحمیلی آمریکایی ـ پراگماتیسم ـ هرگونه تفکر و اندیشه و طرح، هر چند معقول و مستدل و برهانی باشد، اگر در مقام عمل، کارآمد و موفق نباشد، ارزشی نخواهد داشت ـ البته این شیوه ی تحلیل فی الجمله مورد قبول می باشد، اما نه به طور مطلق و نه این که ارزش یک طرح علمی، منحصر به کارآمدی آن در عمل باشد ـ .
از ویژگی های شگفت انگیز حضرت امام نبوغ خاص ایشان در شناخت سیاست ها و ترفندهای جهان استکبار بود. او به تعبیر برخی از بزرگان چنان از نظام طاغوت و حرکت ها و اهداف او سخن می گفت که گویا در تمامی تصمیم گیری های آنان حاضر بوده است و چنان از غرب و اهداف پلید آنان خبر می داد و افشاگری می نمود که شگفتی همگان را به دنبال داشت و این ویژگی به دلیل تقوای خاص او بود که: (إنْ تتّقوا الله یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَان)([1]) او با کمال سادگی و آرامش، سرّی ترین سیاست های دشمن را تحلیل و تبیین می نمود و به مردم خویش آگاهی می داد.
2. دشمنان برای اجرای توطئه ی خویش نخست با زبان دل سوزانه جلوه نموده و حرکت انقلابی مردم را تأیید می نمایند و با به کار بردن اصطلاحات مورد توجه مردم به تحریک احساسات ملی و دینی مردم می پردازند. با بزرگ نمایی برخی اشتباهات و ضعف ها برای دین و دنیای مردم اشک تمساح می ریزند. با تبلیغات و فضاسازی مقایسه ای ناروا را طراحی نموده و در پوشش آن به اتهام و نیرنگ متوسل می شوند. برخی از عملکردهای اشتباه را بهانه قرار داده و به ضد و نقیض گویی روی می آورند. مستکبرتر شدن مستکبران را ادعا می کنند، اما نمی گویند که دزدان غارت گر و وابسته به امپریالیسم اقتصادی برای به زانو درآوردن انقلاب به چپاول ثروت ملی هجوم نموده اند. برای زندانیان شعار می دهند، اما نمی گویند که آن ها نه برای دفاع از حق و حقوق مردم و دفاع از دین و کشور، که به خاطر خیانت به مردم و همکاری با دشمنان و وطن فروشی گرفتار غضب الهی و کینه ی به حق مسلمانان شده اند.
3. و البته همواره مواردی از ضعف و اشتباه و نقص وجود دارد که حضرت امام(قدس سره) نیز به آن تصریح می کند، اما این موارد نباید بهانه ای برای مقابله با حاکمیت الهی گردد؛ گرچه مشکلات فعلی در مقایسه با موفقیت های بزرگی که در سایه ی انقلاب اسلامی انجام گرفته و می گیرد واقعاً ناچیز است. و همین که انقلاب هنوز توانسته است در برابر این همه توطئه ها و مزاحمت های دشمن دوام آورد به خاطر همان عظمت هاست، ولی همواره و متأسفانه بدی ها و زشتی ها، زود خود نمایی می کند و فراگیر می شود و خوبی ها را مردم در محافل خود نقل نمی کنند. خورشید همیشه نورافشانی می کند و کسی به او توجه نمی کند، اما همین که چند لحظه در کسوف می رود، همه ی انگشت ها به او نشانه می رود و چشم ها به او خیره می شود. عده ای این گونه اند که اگر خوبی ها از صد افزون شود، صدایی بر نمی آورند، ولی اگر لغزشی صورت گیرد، یا اشتباهی از کسی رخ دهد بر سر خدا نیز فریاد می کشند؛ تا چه رسد به انقلاب اسلامی و مخلوقات خدا.
4. و نکته ی مهم این است که بیشتر مشکلاتی که به جمهوری اسلامی نسبت داده می شود و باعث ایجاد یأس و دل سردی می گردد؛ محصول توطئه های خارجی و سیاست های استکبار بین المللی و نیز نفاق داخلی است و این در تاریخ سابقه دارد؛ فرعون مستکبر بنی اسرائیل را شکنجه و تحقیر می نمود و آزار می رسانید و آنان در برابر سخن حضرت موسی(ع) که به آنان می فرمود: (... اسْتَعِینُوا بِاللهِ وَاْصِبروُا إنَّ الأرْضَ للهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ...)([2])؛ «... از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، که زمین از آنِ خداست؛ آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد، می دهد»، می گفتند: (... أوذِینَا مِن قَبْلِ أن تَأتِینَا ومِن بَعْدِ مَاجِئْتَنَ)([3])؛ «... پیش از آن که تو نزد ما بیایی و [حتی] بعد از آن که به سوی ما آمدی مورد آزار قرار گرفتیم. و باز حضرت موسی می فرمود: (...عَسَی رَبُّکُمْ أن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأرضِ)([4])؛ «... امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین [آنان] سازد...»، ولی عده ای همچنان خود را گناهکار می شمردند و خداوند در مورد آنان می فرماید: (فَإذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذهِ وَإن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَی وَمَن مَّعَهُ ...)([5])؛ «پس هنگامی که نیکی [و نعمت] به آنان روی می آورد، می گفتند: این برای [شایستگی] خود ماست و چون گزندی به آنان می رسید، به موسی و همراهانش شگون بد می زدند. ...». در تاریخ اسلام نیز اباذر در اثر طغیان و سرکشی معاویه به شهادت می رسد، ولی دشمن و نفاق داخلی امیرالمؤمنین(ع) را متهم می کنند که او اباذر را به جنگ معاویه فرستاده و قاتل اباذر اوست. و امروز آمریکا ثروت ایران را بلوکه می کند و به هر بهانه ای از رشد و تعالی ایران جلوگیری می کند و عده ای تقصیر را به گردن غیورمردانی می اندازند که تحمل تحقیر و توهین گاوچران ها را نداشته و در برابر ستم های بی شمار او فریاد کشیده اند.
5 . و نکته دیگر این که نباید اصرار و تلاش دشمن در تحریف اندیشه های حضرت امام(قدس سره) و اشتباه و ناکارآمد جلوه دادن آن و دشمنی حضرت امام(قدس سره) با استکبار و اصول گرایی او را با نمونه هایی چون صدام و بن لادن و القاعده و ... در یک ردیف قرار دادن و ... نادیده گرفت. بخشی از تلاش امروز دشمن این است که سخنان حضرت امام(قدس سره) در تأکید بر اسلام و هویت تاریخی خود و مردمی بودن انقلاب و متکی بودن آن بر مستضعفان و پابرهنه ها و ستم ستیزی آن و ساده زیستی مسؤولان آن و دلسوزی آن ها نسبت به محرومین و ده ها از این قبیل امتیازاتی را که حضرت امام(قدس سره) برای انقلاب شمرده و مشخص نموده اند، تکذیب نموده و تحریف نماید و وارونه جلوه دهد. او با سیاست ویژه ای که به کار گرفته حتی در فیلم ها و سریال های داخلی بیشتر کسانی را که در مبارزات پیش از انقلاب حضور داشته، یا در دفاع مقدس هشت ساله در جبهه ها بوده اند از خانواده ی اشراف و غرب زده و خانه های مجلل نشان می دهد در صورتی که چنین نبود و حضور استثنایی این گونه افراد در برابر حضور میلیونی پا برهنه ها و جنوب شهری ها و ...، رقم قابل توجهی نبود. ما فراموش نکرده ایم که پس از رحلت پیامبر گرامی(ص) شخصیت های پلیدی چون حکم بن ابی العاص ـ پدر مروان و تبعیدی پیامبر ـ و ابوسفیان و ... آن چنان محترم شمرده شدند که مردم نیز باور کردند که پیامبر(ص) آنان را دعا کرده و تکریم ویژه نموده و برای شخصیت های فداکاری چون ابوطالب عذاب الهی را وعده داده است.
6 . و نکته آخر که حساسیت توطئه را نشان می دهد، هماهنگی و هم صدایی برخی از خودی ها و به ویژه روحانیون بی خبر از حیله های شیطانی با توطئه دشمن است. آنان به سادگی تحت تأثیر تبلیغات و فضاسازی های مرموز شیطان قرار گرفته و بدون توجه به جایگاه دینی، تاریخی، ملی و اجتماعی خود، تحلیل های دشمن را با زبان خودی تفسیر می کنند و غافلانه، سخن گو و مبلغ بی مزد دشمن می شوند. اینان به تعبیر مقام معظم رهبری همان خواصی هستند که از نقش خود یا بی خبرند و یا در اثر کج اندیشی در جبهه ی باطل قرار گرفته و دروازه ی خودی را هدف قرار داده اند.
در پایان این بخش با استناد به حدیثی از حضرت امام صادق(ع) می توان مجموعه ی انگیزه ها و عواملی را که برای ناکارآمدی انقلاب اسلامی در تکاپو می باشند، به چهار دسته تقسیم نمود. از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «مَا مِنْ مُؤمن إلاّ وقد وکلّ الله به أربعة، شیطاناً یغویه یریدُ أنْ یضلّه و کافراً یغتالَه و مؤمناً یَحْسُده و هو أشدُّهم علیه و منافقاً یَتَّبِعُ عثراته([6])؛ مؤمنی نیست؛ مگر این که خداوند او را از چهارسو گرفتار نموده است: از یک سو شیطان در پی گمراهی اوست و از سوی دیگر کافران در پی شبیخون زدن (و حمله) به اویند و از دیگر سو مؤمنانی هستند که از روی حسادت با او دشمنی می ورزند و اینان در دشمنی خود سخت گیرترند، چهارم نیز منافقانی هستند که در پی شمارش لغزش ها و اشتباهات او برآمده اند».
کارآمدی انقلاب اسلامی و خدمت گزاران به او از فردای پیروزی توسط این چهار جبهه مورد هجوم بوده و هست و تا زمانی که مدافع اسلام ناب محمدی(ص) باشد در این چهار دیواری ابتلا و امتحان الهی خواهد بود.
--------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. الأنفال (8) : 29.
[2]. الأعراف (7) : 128.
[3]. الأعراف (7) : 129.
[4]. الأعراف (7) : 129.
[5]. الأعراف (7) : 131.
[6] . اصول کافی، ج 2، ص 251، ح 9 و بحارالانوار، ج 65 ، ص 222.