از میان نامهها
آرشیو
چکیده
متن
سردبیر محترم فصلنامه علوم حدیث با عرض سلام و آرزوى توفیق بیشتر شما و همکاران با احترام، به استحضار مىرسانم: مقاله این جانب با عنوان پژوهشى در باره اصولاربعمائه در شماره ششم (زمستان 76) آن فصلنامه به چاپ رسیده است اما از آنجاکه پس از ویراستارى و حروفچینى، مقاله به رؤیت این جانب رسیده، داراى پارهاىاغلاط چاپى است. خواهشمندم جهت رفع آن اشکالات و جلوگیرى از به خطا افتادنخوانندگان، این نامه را در اولین شماره چاپ فرمایید. 1- منابع اصلى در تهیه این مقاله، مقدمه المعجم المفهرس لالفاظ احادیثبحار الانوار به قلم حجت الاسلام مهدوىراد; کتاب الذریعه (جلد 2) اثر آقابزرگتهرانى; کتاب پژوهشى در تاریخ حدیثشیعه اثر دکتر معارف و مقاله آقاى جلالى دردائره المعارف الاسلامیه الشیعیه مىباشد. البته به تمامى منابعى نیز که درپىنوشتها ارجاع داده شده است، به عنوان منابع فرعى، مستقیما مراجعه شده است. 2- بر خود فرض مىدانم که از آقاى دکتر مجید معارف× نیز به طور ویژه قدردانىنمایم و از این که نام ایشان در ىنوشتشماره یک، در صفحه 187 نیامده است،پوزش مىطلبم. چنانچه در بخش (امتیازات اصول-الف.صحتحدیث) نیز اثر ایشان بهطور ویژه مورد استفاده قرار گرفته است ولى در اثر خطاى مؤلف، ذکرى از کتابایشان نشده است. 3- در ارائه فهرستبرخى از اصول اربعمائه بین کتاب الذریعه و مقدمهالمعجم المفهرس لالفاظ احادیثبحار الانوار، مقایسه صورت گرفته و به طور خاص ازهمین دو منبع استفاده شده است. 4- مقاله، داراى اغلاط چاپى به شرح زیر مىباشد: 1) ص189، پىنوشت 6، مجمع الرجال علامه قهپایى، به غلط، معجم الرجال چاپ شده است. 2) ص195، پىنوشت 36، مؤسسه فرهنگى و هنرى ضریح درست است. 3) ص198، در جدول، اصحاب اصول به غلط، اصحاب اجماع نوشته شده است. 4) ص199، سطر 3، مشخصات نوشته احمد بن حسن بن سعید بن عثمان در رجال نجاشى،فهرست طوسى و معالم العلماء، به ترتیب به این صورت اصلاح مىشود: نوادر -نوادرهاصل-نوادره اصل. 5) ص208، پىنوشت 71، الفهرست، شیخ طوسى، 168. 6) ص209، سطر آخر و ص 210 ابتداى صفحه، نقل قول مستقیم از رساله دکتراى دکترمعارف است که باید در تطبیق با کتاب ایشان تصحیح شود. 7) ص 25 ، پىنوشت 92، توسط مصحح ارائه شده است و در اصل مقاله موجود نیست. درواقع، این بخش، از کتاب پژوهشى در تاریخ حدیثشیعه (ص191) نقل شده و ایشان ازمقاله ایتان کوهلبرگ در دائره المعارف اسلامى (ص141 و ص144) نقل نموده است. 8) ص219، سطر 7، البجلى صحیح است. 9) ص225، 5سطر مانده به آخر، شریح صحیح است. 10) ص227، سطر 7 ، ذریح صحیح است. 11) ص227، سطر آخر، النرسى صحیح است. 12) ص228، سطر11 ، الضبیعى صحیح است. 13) ص229، سطر 9، العصفرى صحیح است. 14) ص230، سطر2 ، على بن اسباط صحیح است. 15) ص230، سطر16، الولید صحیح است. 16) ص231، سطر11 ، فرج الهموم صحیح است. با تشکر،سهیلا جلالى کندرى
توضیح مجله:
لحن نویسنده محترم به گونهاى است که گویا بىدقتى دستاندرکاران مجله، سبب بهخطا افتادن خوانندگان شده است. از این رو، یادآورى چند نکته را لازم مىبینیم: 1- نویسنده مىبایست در ارجاع به مآخذ، وسواس بیشترى به خرج مىداد تا زمینهتضییع حقوق معنوى دیگران فراهم نشود. 2- مقاله در زمستان 1376 چاپ شد و حال آنکه نامه در تاریخ 7/9/77 پستشده و درتاریخ 9/9/77 به مجله رسیده است. 3- از شانزده مورد غلط که برشمردهاند، هشت مورد، در دستخط نویسنده بههمین گونه بوده استیعنى شمارههاى 3، 4، < «dgv dـf یدµ :lـغd× lـo¾c وdgozc éf pث،çقtj عdتlـغcکh éئ pvc وkکgغêcéغکت éf rىغ p@ث@ëk kocک@× ق 12 ,11 ,10 ,9 ,7
على بن اسباط. دفتر فصلنامه علوم حدیث
× البته هنگام تهیه مقاله، از رساله دکتراى ایشان (موجود در دانشگاه تربیتمدرس) استفاده شده بود. مصحح محترم، خود، مقابلهاى بین نقل اقوال از ایشان وکتاب مورد نظر نموده و به صفحات کتاب، ارجاع دادهاند. البته این خالى از اشکالنیست چون در صفحات 209 و 210، این جانب از رساله نقل قول کردهام ولى همین مطالبدر کتاب با نگارش دیگرى آمده است. بهتر بود این قسمت نیز دقیقا مطابق با کتاب ایشان نقل مىشد.
توضیح مجله:
لحن نویسنده محترم به گونهاى است که گویا بىدقتى دستاندرکاران مجله، سبب بهخطا افتادن خوانندگان شده است. از این رو، یادآورى چند نکته را لازم مىبینیم: 1- نویسنده مىبایست در ارجاع به مآخذ، وسواس بیشترى به خرج مىداد تا زمینهتضییع حقوق معنوى دیگران فراهم نشود. 2- مقاله در زمستان 1376 چاپ شد و حال آنکه نامه در تاریخ 7/9/77 پستشده و درتاریخ 9/9/77 به مجله رسیده است. 3- از شانزده مورد غلط که برشمردهاند، هشت مورد، در دستخط نویسنده بههمین گونه بوده استیعنى شمارههاى 3، 4، < «dgv dـf یدµ :lـغd× lـo¾c وdgozc éf pث،çقtj عdتlـغcکh éئ pvc وkکgغêcéغکت éf rىغ p@ث@ëk kocک@× ق 12 ,11 ,10 ,9 ,7
على بن اسباط. دفتر فصلنامه علوم حدیث
× البته هنگام تهیه مقاله، از رساله دکتراى ایشان (موجود در دانشگاه تربیتمدرس) استفاده شده بود. مصحح محترم، خود، مقابلهاى بین نقل اقوال از ایشان وکتاب مورد نظر نموده و به صفحات کتاب، ارجاع دادهاند. البته این خالى از اشکالنیست چون در صفحات 209 و 210، این جانب از رساله نقل قول کردهام ولى همین مطالبدر کتاب با نگارش دیگرى آمده است. بهتر بود این قسمت نیز دقیقا مطابق با کتاب ایشان نقل مىشد.