آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

متن

میراث حدیث شیعه، به کوشش: مهدى مهریزى ـ على صدرایى خویى، چاپ اوّل: قم، مؤسسه فرهنگى دارالحدیث، 1377ش، دفتر اوّل، 436ص، وزیرى
حدیث، پس از قرآن کریم، بزرگترین منبع و مصدر معارف اسلامى است و از جهت گستردگى موارد و آثار مترتّب بر آن، از اهمیت ویژه اى برخوردار است.
رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) مسلمانان را به فراگیرى و فهم و نشر و تبعیت از احادیث، ترغیب نموده، از آنان خواسته اند تا به حفظ، تدوین و تبلیغ و نشر آن همّت گمارند.
از این رو، عالمان دینى، کتابت حدیث و صیانت آن از تحریف و تغییر را به روشى علمى و اصولى، وجهه همّت خود ساخته، کتابها و رسائل بسیار و جلسات و محافل درسى فراوانى را به احیاى احادیث اختصاص دادند و به مرور زمان، گسترش مباحث حدیثى سبب شد تا دانش هایى در دامن حدیث زاده شود که رسالت اصلى آنها حفظ و حراست از حدیث بود.
مجموعه علومى که حول محور حدیث نضج یافته و به تدریج کامل تر گشته، از مهمترین و گسترده ترین بخش هاى میراث علمى اسلام است ودین مبین اسلام از این جهت نیز برترى خود را بر سایر ادیان، نشان داده است؛ چرا که چنین مصدر معرفتى گسترده و دقیقى در مذاهب دیگر به چشم نمى خورد و این از ویژگى هاى اسلام عزیز است.
در این میان، مذهب حقه تشیع، حظّ وافر و سهم بسزایى در بسط و نشر مباحث حدیثى داشته است؛ چرا که استمرار دوره عصمت، طبق عقیده شیعه، موجب شد تا تعداد احادیث و روایات شیعه، چند برابر روایاتى باشد که اهل سنّت نقل کرده اند.
دانش هایى چون علم الحدیث ( که متکفّل تدوین و جمع و ضبط حدیث است)، علم مصطلح الحدیث و درایة الحدیث (شامل تاریخ حدیث و تألیف و آداب و شروط حمل و اقسام و انواع حدیث و آنچه مرتبط با متن و سند حدیث است) و علم رجال (که احوال راویان حدیث را بیان مى کند)، همه در بستر حدیث زاده شدند.
تحقیق و تفحص در آثار گذشتگان و تتبّع در منابع کتابشناسى و فهارس نسخ خطى و مصادر تاریخى، نمایانگر آن است که دانشمندان شیعى در حفظ و کتابت، تدوین و تبویب، تبلیغ و تدریس، و شرح و ترجمه حدیث، و نیز در رشته هاى مختلف علوم حدیث (چون رجال و درایه) تلاش هاى ارزنده اى داشته اند.
شیخ حر عاملى مى گوید:
در زمان ائمه(ع) کتب حدیثى بسیارى تألیف شده که تعداد آنها متجاوز از شش هزار و ششصد کتاب است.1
پس از عصر حضور نیز این تلاش ها ادامه یافت و در زمینه هاى مختلف علوم حدیث، صدها کتاب و رساله گرانسنگ، محصول تلاش علمى دانشمندان و محققان شیعه در طى قرون متوالى بوده است؛ اما متأسفانه آمار آنچه به طبع رسیده، بسیار کمتر از تعداد کتب و رسائلى است که در علوم حدیث نگاشته شده است.
بخشى از میراث حدیثى شیعه، گرفتار تندباد حوادث روزگار شده و از میان رفته است و در کنار آن، بخشى از آن به همت دانش دوستان حفظ شده و عالمان فراوانى، سالهاى متمادى از عمر خویش را صرف حفظ آن کرده اند تا این میراث را به دست نسلهاى بعدى برسانند. اکنون شناسایى و نشر این کتابها و رساله ها، رسالتى است بر دوش محققان و مؤسسات فرهنگى. بر اساس این ضرورت، مرکز تحقیقات مؤسسه فرهنگى دارالحدیث، طرحى را براى شناسایى، تحقیق و تصحیح نسخ خطى در حوزه حدیث و علوم حدیث شیعه، تحت عنوان «میراث حدیث شیعه» به اجرا گذاشته است.
همچنین، یکى از برنامه هاى مرکز تحقیقات موسسه فرهنگى دارالحدیث، تدوین «فهرستگان نسخ خطى علوم حدیث» است که در این راستا، تقریبا از تمامى فهارس نسخ خطى کتابخانه هاى ایران، برگه نویسى صورت گرفته و برگه ها در موضوعاتى چون حدیث شیعه و حدیث عامه، دعاى شیعه و دعاى عامه، رجال شیعه و رجال عامه، درایه شیعه و درایه عامه، اجازات شیعه و اجازات عامه و… به ترتیب الفبایى، با لحاظ نمودن تاریخ کتابت نسخه ها تنظیم شده و در آینده اى نزدیک به دانش پژوهان و دوستداران معارف اسلامى تقدیم خواهد شد.
میراث حدیث شیعه، یکى از آثار و برکات ارزشمند این طرح عظیم پژوهشى است که به صورت دفترهاى مستقلى منتشر مى شود.در این دفترها، رساله هاى کوتاه یا بلندى که در حجم یک کتاب نیست، تصحیح و احیا مى گردد.
گردآورندگان فاضل این دفاتر، همراه با همکاران علمى خود، برآنند که هر یک از دفترها را در پنج بخش سامان دهند. بخش هاى پنجگانه (طبق آنچه که در مقدمه دفتر نخست آمده) به قرار زیرند:

یک. متون حدیث: در این بخش، نسخه ها و رساله هایى که حاوى اربعین هاى حدیثى، کلمات قصار، گزیده هاى موضوعى و… باشد، جاى مى گیرند.

دو. شرح و ترجمه حدیث: رساله هایى که به شرح احادیث اختصاص دارند، یا ترجمه هاى کهنى که از پاره اى روایات صورت پذیرفته ـ چه به صورت نثر یا نظم ـ در این بخش جاى خواهند گرفت.

سه. علوم حدیث: رساله هایى در زمینه رجال، مصطلح الحدیث، غریب الحدیث، اصول و قواعد فقه الحدیث و دیگر شاخه هاى علوم حدیث، در این بخش، مجال نشر مى یابند.

چهار. اجازات: اجازاتى که در میان عالمان شیعى، محدّثان و فقیهان مبادله شده و پشتوانه صحت و درستى نقلهاست ـ و امانتدارى و دقت این بزرگان را در حوزه سنّت معصومان(ع) نشان مى دهد ـ در این قسمت قرار خواهند گرفت.
پنج. معرفى نسخه: نسخه هاى مربوط به رساله هاى حجیم که در حدّ یک کتاب اند، یا نسخه هاى تازه اى از کتب و رساله هاى چاپ شده که انتشار آنها بر اعتبار آن کتاب و رساله مى افزاید، در این بخش معرفى خواهند شد.
پس از این مقدمه، دفتر نخست از این گرامى مجموعه را ورق زده، برگهاى زیباى آن را به تماشا مى نشینیم… بسم اللّه مجریها و مرسیها:
دفتر اول میراث حدیث شیعه، مجموعا دوازده مقاله کوتاه و بلند را دربرگرفته است. طولانى ترین مقاله، «اجازات المحقق الکرکى» است که حدود نود صفحه از مجموعه را به خود اختصاص داده است و کوتاهترین آن، معرّفى «نسخه اى کهن از نهج البلاغه» است که در کمتر از ده صفحه جاى گرفته است. رساله هاى دیگر، همچون «الفوائد الرجالیة»، «ألقاب الرسول وعترته» و «الأربعون حدیثا»، هر کدام در حدود پنجاه صفحه اند.
در ابتداى بعضى از رساله ها تصویرى از صفحات اول و آخر نسخه خطى رساله درج شده است، که شایسته بود این ابتکار درباره همه رساله ها انجام مى شد.
در بخش اوّل (متون حدیثى)، سه رساله، در بخش دوم (شرح و ترجمه حدیث)، پنج رساله، در بخش سوم (علوم حدیث)، تنها یک رساله، در بخش چهارم (اجازات)، دو رساله و در بخش پنجم (معرّفى نسخه) که بخش پایانى این دفتر است، یک مقاله درج شده است.
سر دفتر این مجموعه، رساله اى است به نام ألقاب الرسول و عترته که با تحقیق آقاى سید علیرضا سید کبارى، در صفحات 15 تا 81 به چاپ رسیده است.
رساله مذکور، یکى از بهترین رسائلى است که به روش محدّثان اسلامى، به بیان فضایل و مناقب ائمه اطهار(ع)، با بهره ورى از روایات و احادیث، پرداخته است.
محقق محترم، این رساله را از تألیفات قطب الدین راوندى (م573ق) دانسته و دلایل خود را در اثبات این انتساب، در مقدمه متذکر شده است. همچنین، در مقدمه محقّق، حیات علمى قطب راوندى و مشایخ و شاگردان و تألیفات وى بیان شده و در تصحیح رساله، آیات و روایات در پاورقى به منابع ارجاع داده شده است. تصحیح و تحقیق این رساله، با استفاده از نسخه خطى شماره 2272 کتابخانه آیة اللّه مرعشى و نسخه چاپ شده در «مجموعه نفیسه»، صورت پذیرفته است.
رساله دوم با عنوان التعقیبات والدعوات اثر خامه عارف نامى، ابن فهد حلّى (م841ق) است که با تحقیق محمّد جواد نورمحمدى، در صفحات 83تا 102 آمده است.
مصحّح در مقدمه اى کوتاه به بیان زندگى علمى و عرفانى مؤلف رساله پرداخته و متذکر شده است که رساله مذکور را با استفاده از نسخه هاى خطى، شماره5651 و 8084 کتابخانه آیة اللّه مرعشى و نسخه چاپ سنگى (که در حاشیه «مکارم الأخلاق» طبرسى به چاپ رسیده) تصحیح نموده است.
این رساله، داراى مقدمه اى کوتاه و نه فصل است.
رساله سوم از بخش اوّل (متون حدیثى)، یکى از آثار ارزشمند محدّث شهیر عصر صفوى، ملا محمّد تقى مجلسى (م1070ق) است که الأربعون حدیثا نام دارد؛ این رساله را آقاى على صدرایى خویى تصحیح نموده است که در صفحات 103 تا 140 قرار دارد.
محقّق در مقدمه با دو شیوه کتابشناسى و نسخه شناسى، آثار علمى مجلسى را به اختصار شناسانیده و منابع شرح حال وى را با ذکر نشانى جلد و صفحه آنها، فهرست نموده است.
حدیث شریف «من حفظ عن أمّتى أربعین حدیثا…» موجب شده است که از دیر زمان، دانشمندان مسلمان کتابها و رساله هاى بسیارى به نام «اربعین» یا «الأربعون حدیثا» یا «شرح اربعین» مرقوم دارند که بخش مهمى از کتب حدیث فریقین را به خود اختصاص داده است. شایسته بود مصحح محترم در مقدمه، در این باره اطلاعاتى ارائه دهد تا جایگاه این رساله در میان نوشته هاى همنوع آن، بیشتر مشخص گردد.
در این رساله، چهل حدیث از احادیث نبوى و علوى و احادیث صادقین و دیگر ائمه معصوم(ع)، با ذکر شماره، و هر حدیث در موضوعى خاص، جمع آورى شده است.
تصحیح این رساله از روى نسخه خطى شماره 9764 کتابخانه آیة اللّه مرعشى صورت گرفته است.
بخش دوم (شرح و ترجمه حدیث) با شرح حدیث من عرف نفسه، اثر خامه سید محمد مهدى تنکابنى (م1280ق) شروع مى شود. تحقیق این رساله را آقاى مهدى مهریزى به عهده داشته و رساله در صفحات 141 تا 172 آمده است.
حدیث شریف «من عرف نفسه…» از غرر احادیث است که مورد توجه بسیارى از دانشمندان شیعه و سنى قرار گرفته و دهها شرح بر آن نگاشته شده و وجوه مختلفى در معناى آن بیان گردیده است. مصحح در مقدمه، نام 25 رساله مستقل را در شرح حدیث مذکور آورده است.
تنکابنى در شرح حدیث شریف، هفده وجه از وجوه و معانى این حدیث را بر شمرده است.
تصحیح این رساله براساس نسخه شماره 5695 کتابخانه آیة اللّه مرعشى انجام شده است.
رساله پنجم، به نام شرح حدیث نقطه، از آثار صائن الدین ابن ترکه اصفهانى، از دانشمندان مشهور قرن هشتم و نهم هجرى است که با تحقیق آقاى على فرّخ، در صفحات 173 تا 190 جاى گرفته است.
جمله معروفى به امام على(ع) نسبت داده شده که آن حضرت فرموده است: «أنا النقطة التى تحت الباء». در معنى این جمله، مطالب مختلف و شروح متعددى به رشیه تحریر درآمده است که یکى از مهمترین آنها ـ که به فارسى و به سبک عرفانى نگاشته شده ـ رساله مذکور است.
مصحح محترم، نسخه خطى شماره 3035 کتابخانه آیة اللّه مرعشى را اصل قرارداده و از دو نسخه دیگر (نسخه خطى شماره 1012کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران و نسخه خطى شماره326 دانشکده ادبیات دانشگاه تهران) نیز در تصحیح رساله استفاده نموده است.
رساله ششم و هفتم، دو ترجمه منظوم از احادیث است که هر دو از آثار شاعر خوش ذوق قرن دهم هجرى، عادل بن على بن عادل خراسانى است.این دو رساله، یکى با نام زبدة الأخبار در صفحات 191 تا 211 و دیگرى با عنوان ستّین عادلى در صفحات 212 تا 230 آمده است.
تصحیح هر دو رساله یاد شده، با استفاده از نسخه خطى شماره 1003 کتابخانه آیة اللّه مرعشى، انجام یافته است.
«زبدة الأخبار» که تصحیح آن توسط ابوالفضل حافظیان صورت پذیرفته، شامل نظم 41 حدیث از احادیث نبوى است. مصحّح، در مقدمه، بحثى راجع به تدوین صد کلمه ها و چهل حدیث ها و نیز نظم احادیث به میان آورده و در ضمن شمارش آثار عادل خراسانى، به کتابشناسى و نسخه شناسى رساله هایى که در نظم «صد کلمه» جاحظ و «نثراللئالى» بوده، پرداخته است.
تحقیق رساله «ستین عادلى» را آقاى حسین گودرزى به انجام رسانده و در پاورقى، به منابع احادیث نبوى که در رساله مذکورآمده، اشاره نموده است.
رساله هشتم که آخرین رساله از بخش دوم (شرح و ترجمه حدیث) است، ترجمه دعاى صباح از سید محمود جامى است که با تحقیق سید محمد رضا حسینى در صفحات 231 تا 252 به چاپ رسیده است.
محقق، این رساله را از روى نسخه هاى خطى شماره 386 و 6543 کتابخانه آیة اللّه مرعشى تصحیح نموده و در مقدمه، ضمن برشمردن یازده شرح و ترجمه دعاى صباح، گفته است که از مؤلف این رساله، شرح حالى در کتب تراجم به دست نیاورده است.
مترجم، دعاى صباح را به 78 عبارت تقسیم نموده و ابتدا کلمات هر عبارت را معنا کرده و سپس معناى کامل آن عبارت را آورده است.
در بخش سوم میراث حدیث که به علوم حدیث اختصاص دارد، رساله الفوائد الرجالیة از مؤلفى ناشناخته ارائه شده است. این رساله به زبان عربى و مؤلف آن از تلامذه ملاّ على کنى است. محقق و مصحح این اثر، آقاى محمد حسین مولوى است که با تصحیحى دقیق، این رساله را در صفحات 253 تا 308 آورده است.
این رساله از روى نسخه شماره 4216 کتابخانه آیة اللّه مرعشى تصحیح شده و محقق محترم در مقدمه اى کوتاه به اهمیت علم رجال و بیان موضوعات «الفوائد الرجالیة» پرداخته است. این رساله از پنج مقدمه تشکیل یافته و برخى مقدمات، شامل تنبیهات و فصولى چند مى باشند.
مصحح، فهرستى از کتب منابع خویش را ـ که در تصحیح رساله بدانها رجوع نموده ـ نیز ارائه داده است.
رساله نهم إجازات المحقّق الکرکى است که با تحقیق آقاى محمد حسّون، در بخش چهارم میراث حدیث (اجازات)، در صفحات 311 تا 400 جاى گرفته است. آقاى حسون، پیش از این، آثار محقق کرکى را تصحیح نموده و در چند مجلد به چاپ رسانده است و در اینجا دو اجازه به محقق کرکى و پانزده اجازه کوتاه وبلند از محقق کرکى را آورده است و به گفته ایشان، شمار اجازاتى که محقق کرکى از اساتید خود دریافت داشته و اجازاتى که به تلامذه خود داده است، بیش از این مى باشد. محقق در مقدمه، اطلاعات خود را راجع بدین موضوع درج کرده است.
رساله دهم، زندگى نامه خود نوشت شیخ آقا بزرگ تهرانى است که با تصحیح و تحقیق استاد سیّد احمد حسینى اشکورى، در صفحات 401 تا 428 به چاپ رسیده است.
علامه بزرگوار و پژوهشگر پر تلاش، شیخ آقا بزرگ تهرانى، از چهره هاى بسیار مشهورى است که با آثار گرانقدر خود، خدمات شایانى به محققان و دانشمندان تقدیم داشته و سالهاى پر برکت عمر طولانى خود را صرف معرّفى آثار علما و فضلاى مسلمان و شیعى عصرهاى مختلف نموده است. ایشان در امر اجازه نیز بزرگترین شیخ اجازه معاصر است؛ به طورى که گفته مى شود چهار هزار طالب علم از او اجازه روایت دریافت کرده اند.2
پایان بخش این دفتر، معرّفى نسخه اى کهن از نهج البلاغه است، که به قلم آقاى ابوالفضل عرب زاده در صفحات 431 تا 436 به انجام رسیده است. با این مقاله، بخش پنجم (معرّفى نسخه) و نیز دفتر نخست به پایان مى رسد. نسخه مورد بحث، نسخه اى نفیس از نهج البلاغه است که در قرن ششم هجرى تحریر شده و به شماره 36/65 در کتابخانه آیة اللّه گلپایگانى نگهدارى مى شود.
در خاتمه، نکاتى را که به خاطر راقم سطور رسیده است، متذکر مى شوم:

1ـ لازم است در تصحیح و تحقیق و ویرایش رساله ها و مقالات، از یک روش صحیح و متقن و یکسان پیروى گردد تا تعدّد مصححان، موجب اختلاف فاحش در چگونگى تصحیح و تحقیق رساله ها نگردد.

2ـ اکثر رساله هایى که در دفتر اول احیا گردیده اند، متعلّق به یکى از کتابخانه هاى قم اند؛ امّا ضرورى به نظر مى رسد که براى غناى بیشتر مجموعه، از سایر گنجینه هاى کتب خطى نیز استفاده گردد.
3ـ غالبا رساله ها از روى یک نسخه خطى تصحیح شده اند؛ در حالى که در تصحیح ،حداقل باید دو نسخه خطى از یک رساله مورد استفاده قرار گیرد؛ البته در مواردى که نسخه اى منحصر به فرد باشد، چاره اى نیست.

4ـ با توجه به تعداد زیاد رساله هاى حدیثى چاپ نشده و امکانات محدود چاپ و نشر، به نظر مى رسد رساله ها و کتابهایى که از جهت محتوا و قدمت و دیگر جهات، داراى مزیت بیشترى هستند، باید در اولویت قرار گیرند.

5ـ لازم است فهرست تفصیلى ابواب و فصول رساله ها در اوّل یا آخر مجموعه درج شود. مثلا رساله اول این دفتر (ألقاب الرسول و عترته)، داراى ابواب و فصولى است که درج فهرست آن، در یافتن سریع تر مطالب مؤثر مى بود.

6ـ در بخش معرّفى نسخه هاى خطى، مى توان نسخه هاى بیشترى (از کتب مربوط به علوم حدیث) را گزارش نمود؛ مثلا این امکان وجود داشت که در همین شماره، نسخه هاى مهم نهج البلاغه موجود در کتابخانه آیة اللّه گلپایگانى معرّفى شود و یا تعداد مقالات ارائه شده در این بخش، افزایش یابد.
امید است این گرامى دفتر، با استفاده از اندیشه کارشناسان و دانایان علوم حدیث، روز به روز پربارتر گردد و دیر پاید و عددش از اربعین ها درگذرد و گردآورندگان و مصححان فرزانه آن، مصداق حدیث شریف نبوى «من حفظ عن امّتى أربعین حدیثا…» قرار گیرند.
________________________________________
1. وسائل الشیعه، ج3، ص165
2.یکى از اجازه گیرندگان از علامه تهرانى، شیخ اجازه ما، مرحوم علامه سید عبدالعزیز طباطبایى است که همچون علامه تهرانى در حوزه کتابشناسى و تراجم شیعه، زبانزد عام و خاص است.

تبلیغات