آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۳

چکیده

متن

از مهم ترین رویدادهاى تاریخ تشیّع، مهاجرت اعراب اشعرى در سال 82 هـ.ق . از کوفه به قم است.1
اعراب اشعرى، طایفه اى از قبیله بنى ذخران بن وائل بن جماهر بن اشعر، از اهل یمن بودند که عده اى از آن ها اسلام آوردند و در مکه به حضرت رسول اکرم(ص) ملحق شدند. اینان در زمان فتح ایران حضور فعالى در سپاه اسلام داشتند2 و بعد از فتوحات، در کوفه مستقر شدند تا زمانى که احوص و عبدالله، از بزرگان اشعرى، از ترس عقوبت حجّاج (به خاطر شرکت و هم کارى در قیام عبدالرحمن بن اشعث) به شهر قم مهاجرت کردند.3 اشعرى هاى مهاجر، از شیعیان امامى بودند و توانستند در مدت کمى موقعیت خود را در قم تثبیت کنند و بر بومیان، غالب و صاحب مکنت و مال شوند. زاد و ولد بسیار آنان روز به روز شوکت و قدرت آن ها را افزایش داد. در «تاریخ قم» آمده است:
«نسل اعراب اشعرى در قم، زیاده بر شش هزار نفر رسید. عبدالله بن سعد، 42 فرزند و حمزة بن البیع 42 فرزند و عامر بن عمران، 41 فرزند و از نسل ابوبکر و الیسع و عمران و آدم، اولاد عبدالله بن سعد، 2400 نفر وجود دارند واز فرزندان برادرش احوص، از دو وجود مالک بن احوص و احوص، 1200 شخص پیدا شده اند.»4
اما آن چه این مقاله درمقام پاسخ گویى به آن است:

الف) احصاى کامل محدّثین خاندان اشعرى در قرون دوم، سوم و چهارم هجرى؛
ب) تبیین روند رشد و گسترش کمى و کیفى این خاندان و میزان پراکندگى آن ها در قرون دوم، سوم و چهارم هجرى؛
ج) تأثیر خاندان اشعرى بر حیات علمى شهر قم در قرون مذکور؛
د) روشن کردن اهمیت و اعتبار اشعریان در تکوین فقه و حدیث امامیه؛
و) یافتن شجره نسب هاى اشعریان در حد مقدور.

1ـ آدم بن اسحق بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعرى:(ق3) (ثقه)برادرزاده زکریا بن آدم. از امامیه5 کتاب او را احمد بن ابى عبدالله برقى و محمد بن عبد الجبار روایت مى کنند.6
2ـ آدم بن عبدالله بن سعد اشعرى:(ق2) (امج)7 پدر زکریا بن آدم و از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است.8
3ـ ابراهیم بن محمد اشعرى :(ق2) (ثقه) از اصحاب امام موسى بن جعفر(ع) و على بن موسى(ع) است.9 او داراى کتابى است که بین او و برادرش فصل مشترک است. 10 (راوى این کتاب حسن بن على بن فضال است11). شیخ طوسى به اشتباه،او و برادرش را جزء کسانى مى آورد که از ائمه(ع) روایت نکرده اند، اما روایات آن ها موجود است. البته این تنها موردى نیست که شیخ طوسى چنین کارى مى کند، موارد بسیار دیگرى هم وجود دارد.12
4ـ ابراهیم بن مفضل بن قیس بن رمانه اشعرى: (ق2) (امج) 13 از اصحاب امام جعفر صادق(ع) است.14
5ـ احمد بن ابى زاهر موسى اشعرى: ابو جعفر(ق3) (ثق) 15 وى از بزرگان قم بوده است ولى احادیثى که از وى روایت شده است (سلسله اسنادش) بى عیب و نقص نیست. از اصحاب خاص وى محمد بن یحیى عطار است.16 وى صاحب کتاب است از آن جمله: البداء، النوادر، صفة الرسل والانبیاء والصالحین، الزکاة، احادیث الشمس والقمر، الجمعه والعیدین، الجبر والتفویض.17
6ـ احمد بن ادریس بن احمد اشعرى: ابو على معلم (ق 3و4) (ثقة)، کثیر الحدیث، فقیه، صحیح الروایه، روایات وى قابل اعتماد است.18 وى از اصحاب امام عسکرى(ع) است، ولى از ایشان روایت نکرده است.19 تلعکبرى از وى بدون اجازه روایت مى کند.20 کتاب وى النوادر است که بزرگ و سودمند است. سرانجام در راه مکه در محلى به نام قرعا (در سال 306هـ.ق.) فوت کرد.21
7ـ احمد بن اسحاق بن عبدالله بن سعد بن مالک بن احوص اشعرى: ابو على (ق3) (ثقة) پسر عموى زکریا بن آدم، از وکلا و سفرا و ابواب ائمه(ع)، شیخ و بزرگ قمى ها، کبیر القدر. 22 وى از اصحاب ابى جعفر الشافى و ابى الحسن الثالث(ع) و از خواص اصحاب ابى محمد(ع) بوده است و از تمامى آن ها روایت نقل مى کند و از کسانى است که امام زمان(ع) را دیده است. 23 توقیعى از سوى امام زمان(ع) در توثیق وى صادر شده است.24
روایات چندى در رجال کشى در علو مرتب و نزد ائمه(ع) وجود دارد از آن جمله: وى قصد حج مى کند و در راه هزار دینار نیاز داشته است، امام زمان(ع) توقیعى صادر مى کند و دستور مى دهند هزار دینار را به وى بدهند و وقتى به شهرش بازگشت باز هم از جانب امام (ع) به اوپرداخت شود. در همین سفر بود که وى در حلوان وفات یافت.25 از کتاب هاى بزرگ وى علل الصوم و مسائل الرجال (مسایلى که از ابى الحسن الثالث ـ ع ـ پرسیده شده است و او آن ها را جمع کرده است) است.26
8ـ احمد بن عبدالله بن عیسى بن مصقلة بن سعد اشعرى:(ق3) (ثقه) 27 از اصحاب ابى جعفر الثانى(ع) و از او داراى نسخه اى است.28
9ـ احمد بن محمد بن عبید اشعرى: (ق3) (امج) 29 از اصحاب ابى جعفر الثانى(ع)30 بوده است. آیة الله خوئى احتمال مى دهد وى همان احمد بن محمد بن عبیدالله باشد.31
10ـ احمد بن محمد بن عبیدالله اشعرى: (ق3) (ثقه) از شیوخ و بزرگان امامیه،32 از اصحاب ابى جعفر الثانى 33 و ابى الحسن الثالث(ع) است. 34 وى صاحب کتاب النوادر است.35
11ـ احمد بن محمد بن عیسى بن عبدالله بن سعد بن مالک اشعرى: ابا جعفر (ق2و3) (ثقه) شیخ و رئیس و فقیه بدون معارض قمى ها است، 36 از اصحاب امام رضا و امام جواد و امام عسکرى(ع)37 بوده است. نفوذ و مقام وى در قم به حدى بوده که حاکم محلى شهر به ملاقات وى مى آمده است. از جمله کتاب هاى ایشان: التوحید، فضل النبى(ص)، المتعه، النوادر، (این کتاب باب بندى نشده بود و داود بن کوره آن را باب بندى کرد) الناسخ و المنسوخ 38، الاظلة، المنسوخ، فضائل العرب. ابن نوح گوید نزد الدبیلى، کتابى از او دیدم در حج.39
12ـ ادریس بن عبدالله بن سعد اشعرى: ابو جریر (ق 2) (ثقه)40 از بزرگان امامیه،41 وى از اصحاب امام صادق 42 و امام کاظم43 و امام رضا(ع)44 بوده است و داراى کتاب است.45
13ـ ادریس بن عیسى اشعرى: (ق2) (ثقه) از اصحاب ابى الحسن الثانى(ع) وى بر امام وارد شد و یک حدیث از ایشان فراگرفت.46
14ـ اسحاق بن آدم بن عبدالله اشعرى: (ق2) (مجهول)47 از اصحاب ابى الحسن الثانى(ع) است48 وى صاحب کتاب است.49
15ـ اسحاق بن عبدالله بن سعد بن مالک اشعرى: (ق2) (ثقه) از اصحاب ابى عبدالله و ابى الحسن(ع) بوده است و پسر او احمد بن اسحاق مشهور است.50
16ـ اسماعیل بن آدم بن عبدالله سعد اشعرى: (ق3) (ثقه) از بزرگان قمى ها و صاحب کتاب است.51
17ـ اسماعیل بن سعد احوص اشعرى: (ق2) (ثقه)52 از اصحاب ابى الحسن الاول53 و ابى الحسن الثانى(ع)54 بوده است.
18ـ بائس مولى حمزة بن یسع اشعرى: (ق2) (ثقه)55از اصحاب ابى الحسن الثانى(ع)56 بوده است.
19ـ بکر بن محمد اشعرى:(ق2)(مجهول) از اصحاب ابى الحسن الاول(ع)57 بوده است.
20ـ جعفر بن محمد بن عبیدالله اشعرى: (ق2) (امم)58 او صاحب کتاب است.59
21ـ حسن بن ابى قتاده على بن عبید بن حفص بن حمید مولى سائب بن مالک اشعرى: ابا محمد (ق3) (حسن)60 وى مردى شاعر و ادیب بوده است. پدرش از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بوده و عده اى از وثاقت پدر حکم بر وثاقت وى کرده اند.61
22ـ حسن بن عبد الصمد بن محمد بن عبیدالله اشعرى: (ق2) (ثقه) شیخ قمى ها، صاحب کتاب النوادر است.62
23ـ حسن بن على زیتونى اشعرى: ابو محمد (ق4) (امم)63. براى اوست کتاب النوادر.64
24ـ حسین بن احمد بن ادریس اشعرى: اباعبدالله (ق4)65 (ثقه)66 از اساتید صدوق67 و شیخ در موارد زیادى از وى اظهار رضایت مى کند.68 تلعکبرى با اجازه از او روایت مى کند.69
25ـ حسین اشعرى: ابوعبدالله (ق3) (ثقه).70
26ـ حسین بن احمد بن عامر (عمران) اشعرى: ابوعبدالله (ق3) (ثقه)71 از مشایخ کلینى72 است، صاحب کتاب النوادر است.73
27ـ حسین بن محمد بن عامر اشعرى: (ق3) (امج)74 از اصحاب ابى الحسن الثانى، ابى محمد و صاحب الدار(ع)75 و از مشایخ کلینى بوده است. کلینى روایات زیادى از وى نقل مى کند.76
28ـ حسین بن محمد بن عمران اشعرى: (ق2) (ثقه)77 از سلسله رواة شیخ طوسى است.78
29ـ حمزة بن یسع اشعرى: (ق2) (حسن)79 از اصحاب امام جعفر صادق80 و امام کاظم(ع)81 بوده است.
30ـ حمزة بن یعلى اشعرى: ابو یعلى (ق 2و3) (ثقه) از بزرگان امامیه82 و از اصحاب ابى الحسن الثانى و ابى جعفر الثانى(ع) مى باشد. او صاحـب کتاب است.83
31ـ داود بن عامر اشعرى: (ق3) (امج)84 از اصحاب ابى محمد(ع) است.85
32ـ ریان بن صلت اشعرى: قمى خراسانى الاصل بغدادى، ابـو على (ق2و3)86 (ثقه) صـدوق، مقبول الحـدیث،87 از اصحاب امام کاظم،88 امام رضا89، امام جواد90 امام هادى91 و امام عسکرى(ع)92 بوده است.
وى احادیث بسیار زیادى در موضوعات مختلف از امام رضا(ع) نقل کرده و صاحب کتابى است که در آن کلام امام رضا(ع) را در فرق بین آل و امت جمع کرده است.93در رجال کشى در وصف وى روایاتى نقل مى کند از آن جمله:
«وى از جانب فضل بن سهل براى مأموریتى به خراسان عازم شد و از معمر بن خلاّ خواست که امام رضا(ع) را ببیند و ایشان برایش دعا کند و لباس و درهم خود را به او بدهد. معمر قبل از این که زبان باز کند امام خواسته هاى ریان را به زبان آورد و در توصیف وى گفت: به درستى که شخص مؤمن، توفیق برآورده شدن خواسته هایشان را مى یابد.»
کشى روایت دیگرى از وى نقل مى کند که وسعت علم او را نشان مى دهد.94
33ـ زکریا به آدم بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2و3) (ثقه) جلیل، عظیم القدر،95 از اصحاب امام صادق،96 امام کاظم،97 امام رضا،98 امام جواد(ع)99 بوده است. وى از خواص و بزرگان امام رضا(ع) بوده است. سخنان کم نظیرى از امام رضا(ع) در علو منزلت ایشان ایراد شده است. کشى نقل مى کند که ایشان به امام رضا(ع) عرض کرد: مى خواهم از میان اهل بیت خود بروم، چرا که انسان هاى احمق در بین آن ها بسیار شده است، امام(ع) فرمودند: چنین کارى را انجام مده، زیرا که با وجود تو، از اهل بیتت بلا دفع مى شود. همان طور که به خاطر امام کاظم(ع) بلا از اهل بغداد دفع مى شد.100
امام (ع) در این روایت شأن زکریا را تا مرز عصمت بالا مى برد.
در روایت دیگر از امام رضا(ع) خواسته مى شود که زمانى که به شما دست رسى نداریم معارف دینمان را از چه کسى فرا بگیریم. امام(ع) مى فرمایند: «من زکریا بن آدم القمى المأمون على الدین والدنیا؛ از زکریا بن آدم که امین در دین و دنیا شما است.»101
او در یکى از سفرهاى حج امام رضا(ع) از مدینه تا مکه هم صحبت ایشان بوده است.102 امام جواد(ع) در اواخر عمر شریفشان براى زکریا بن آدم دعاى خیر کرده است و اظهار کرده است که ایشان به من وفا کرد.103
روایت دیگرى از امام(ع) از منزلت و مقام زکریا نزد خود و پدرش صحبت مى کند و او را مى ستاید.104 بعد از وفات ایشان رقعه اى از جانب معصوم (بایستى امام هادى(ع) باشد) صادر مى شود که امام(ع) در آن مى گوید:
«رحمت خداوند بر او باد روزى که متولد شد و روزى که مُرد و روزى که زنده محشور مى شود. به درستى که عارف و معترف به حق زندگى کرد.» بر آن چه که خدا و رسولش(ص) واجب کرده بودند،عامل بود، وفایت یافت(ره) در حالى که نه عهد شکست و نه تغییر یافت، پس خدا جزاء دهد وى را؛ جزاى نیت پاکش را و بهترین آرزوهایش را برآورده سازد.»105
او صاحب کتاب است.106 وفات یافت در شهر قم و در مقبره معروف به شیخان مدفون است.107
34ـ زکریا بن ادریس بن عبدالله بن سعد اشعرى: ابوجریر108 (ق2) (حسن)109 از بزرگان امامیه110 و از اصحاب ابى عبدالله و ابى الحسن الاول و ابى الحسن الثانى(ع) است.111 زکریا بن آدم نقل مى کند: در زمان حادثه مرگ او، نزد على بن موسى(ع) بودم، ایشان از زکریا بن ادریس پرسیدند و در لحظه مرگ وى، بر او رحمت فرستادند.11 او صاحب کتاب است.113
35ـ سعد بن سعد بن احوص بن سعد بن مالک اشعرى: (ق2و3) (ثقه)114 از اصحاب ابى الحسن الاول115 و ابى الحسن الثانى116 و ابى جعفر الثانى117 بوده است.
امام جواد در آخر عمرشان او را چنین دعا کردند: «خداوند سعد بن سعد را از جانب من خیر دهد، به درستى که او به من وفا کرد.»118
او صاحب کتاب است.119
36ـ سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى: ابوالقاسم (ق3) (ثقه)120 شیخ و فقیه و مقتداى طایفه امامیه و از اصحاب امام عسکرى(ع) است.121 ولى عده اى ملاقات ایشان را با امام تضعیف مى کنند.122شیخ طوسى گوید: نمى دانم از امام(ع) روایت مى کند یا نمى کند.123 ایشان اشتیاق بسیارى به جمع آورى احادیث داشته است برخلاف پدرش عبدالله که کم حدیث است. در طلب حدیث به سفر پرداخت و احادیث بسیارى از علماى اهل سنت شنید. و بزرگان اهل تسنن چون حسن بن عرفه محمد بن عبدالملک الدقیقى و اباحاتم رازى و عباس ترقفى را ملاقات کرد.124
سعد کتاب هاى بسیار زیادى را تصنیف کرده است که از آن جمله است:
الرحمة که این کتاب شامل چند کتاب است از جمله آن کتاب ها: الطهارة، الصلاة، الزکاة، الصوم، الحج، جوامع الحج، الضیاء فى الامامة، مقالات الامامیة، مناقب رواة الحدیث، مثالب رواة الحدیث، فى فضل قم والکوفة، فى فضل عبدالله و عبدالمطلب و ابى طالب(ع)، بصائرالدرجات، المنتخبات (حدود هزار ورق است)، الضیاء فى فضل الرد على المحمدیة و الجعفریة، فرق الشیعة، الرد على الغلاة، ناسخ القرآن و منسوخه و محکمه و متشابهه، فضل الدعاء و الذکر، المتعة، الرد على بن ابراهیم بن هاشم، فى معنى هشام و یونس، قیام اللیل، الرد على المجبرة، فضل العرب، الامامة، فضل النبى(ص)، الدعاء، الاستطاعة، الاحتجاج الشیعة على زید بن ثابت فى الفرائض، النوادر، المزار، مثالب هشام و یونس، مناقب الشیعة. وى صاحب فهرست کتاب هایش و آن چه روایت کرده است، مى باشد.125
از کل کتاب هاى او پنج کتابش، هر آن چه روایت کرده است، مورد توافق شیعه است و آن الوضوء، الصلاة، الزکاة، الصیام والحج است.126
37ـ سهل بن یسع بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (ثقه ثقه)127 از معدودین بین ثقات اهل حدیث و روایت و مقبول القول نزد فقهاست.128 از اصحاب ابى الحسن الاول و ابى الحسن الثانى(ع) بوده و صاحب کتاب است.129
38ـ شعیب بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (مجهول)130 از اصحاب امام جعفر صادق131 و امام باقر(ع)132 بوده است.
39ـ عباس بن معروف قمى مولى جعفر بن عمران بن عبدالله اشعرى: (ق2و3) (ثقه)133 از اصحاب امام رضا134 و امام هادى(ع)135 بوده است. او صاحب کتاب الآداب و النوادر است.136
40ـ عبد الصمد بن محمد اشعرى: (ق3) (امج)137 از اصحاب ابى الحسن الثالث(ع)138 بوده است.
41ـ عبد العزیز بن مهتدى اشعرى: (ق2و3) (ثقه)139 از بزرگان حدیث [است.] فضل بن شاذان درباره او گفته است: «بهترین قمى است که من دیده ام.140 و قمى را که شبیه او باشد در زمان خودش ندیدم.»141
از اصحاب ابى الحسن الاول(ع)142 و از وکلا و خواص ابى الحسن الثانى(ع)143 است و هم چنین از اصحاب امام جواد(ع) است.144
امام جواد(ع) در حق او چنین دعا کرده است: «خداوند گناهانت را بیامرزد و به ما و شما رحم کند و به رضایتى که من از تو دارم خدا از تو راضى باشد.»145
شخ طوسى به اشتباه او را جز کسانى که از ائمه(ع) روایت نمى کنند آورده است.146 او صاحب کتاب است.147
42ـ عبدالله بن ابى خلف اشعرى: (ق2) (امج)148 وى احادیث کمى روایت کرده است149 و از سلسله روات شیخ طوسى است.150
43ـ عبدالله بن صلت قمى: (ق2و3) (ثقه) (ممدوح) صاحب روایات قابل اعتماد (مسکون الى روایته)،151 از اصحاب امام کاظم152 و امام رضا153 و امام جواد(ع)154 بوده است. امام جواد(ع) به او اذن داده است که مدح و رثاى خود و پدرش(ع) را بگوید و او را چنین دعا کرده است: «آفرین بر تو، خدا تو را جزاى خیر دهد.»155 وى صاحب کتاب است از آن جمله التفسیر مى باشد.156
44ـ عبدالله بن عامر بن عمران بن ابى عمر اشعرى: ابو محمد (ق2) (ثقه) شیخ و از بزرگان اصحاب امامیه است. او صاحب کتاب نیز مى باشد.157
45ـ عبد الملک بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (امج)158 از اصحاب ابى عبدالله(ع)159 مى باشد.
46ـ عبیدالله بن احمد بن محمد بن عبید اشعرى: (ق3) (مجهول)160 محمد بن على بن محبوب از وى نقل مى کند و او از پدرش.161
47ـ عبدالله بن محمد بن عیسى: (ق3) (حسن) احادیث وى قابل اعتماد است.162 وى برادر احمد بن محمد بن عیسى است.163
48ـ على بن اسحاق بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق3) (ثق)164 برقى از وى روایت مى کند165 و از سلسله روات کلینى166 و شیخ طوسى است.167
49ـ على بن حسین بن صلت اشعرى: (ق4) (ممدوح) از اساتید، صدوق است168 و شیخ از او راضى است.
50ـ على بن ریان بن صلت اشعرى: (ق2و3) (ثقه) از وکلاى ابى الحسن الثالث169 و اصحاب امام کاظم(ع) 170 است و صاحب نسخه از ایشان است.171 او صاحب کتاب منشور الاحادیث است172 شیخ طوسى کتاب او را مشترک با برادرش محمد مى داند.173
51ـ على بن عیسى اشعرى طلحى: (ق2) (مجهول)174 از بزرگان قم و از جانب سلطان، امیر قم بوده است.175 پسر او محمد بن على بن عیسى است.
52ـ على بن محمد بن حفض اشعرى: مولى سائب بن مالک اشعرى176 ابوقتاده (ق2) (ثقه)177 از ابى عبدالله و امام کاظم(ع) روایت مى کند. وى عمر طولانى کرد و صاحب کتاب است.178
53ـ على بن محمد بن سعد اشعرى: (ق4) (ثقه)179 از مشایخ محمد بن حسن بن ولید180 و صاحب کتاب است.181
54ـ عمران بن عبدالله بن (سعد) اشعرى: (ق2) (ثقه)182 وى از بزرگان اصحاب ابى عبدالله(ع) است.183 ابى عبدالله(ع) در حق وى چنین دعا کرده است: «از خدا مى خواهم که درود فرستد بر محمد(ص) و خاندان او و تو را (عمران) و خاندانت را در سایه رحمت خودش قرار دهد در روزى که هیچ سایه و پناهى جز خدا نیست.»184
هم چنین امام فرموده است: «عمران، نجیبى است از طایفه نجبا، هیچ جبارى قصد آن ها را نمى کند مگر این که خداوند او را هلاک کند.»185
وى برادر عیسى و یعقوب است.
55ـ عمران بن محمد بن عمران بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2و3) (ثقه) از اصحاب ابى الحسن الثانى186 و ابى جعفر الثانى(ع)187 است. او صاحب کتاب است.188
56ـ عمران بن موسى بن حسن بن عامرى بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق3) (مهمل)189 محمد بن یحیى از او و او از حسن بن موسى خشاب، روایت مى کند.190
57ـ عمران بن موسى زیتونى اشعرى: (ق2) (ثقه)191 صاحب کتاب النوادر است.192
58ـ عیسى بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (امج)193 وى و برادرانش موسى و شعیب از اصحاب امام جعفر صادق و امام باقر(ع) هستند.194
59ـ عیسى بن عبدالله بن سعد بن مالک اشعرى: (ق2) (ثقه) از کبار اصحاب امام جعفر صادق(ع) که جایگاهش نزد ایشان، مختص به او بود.195 هم چنین از اصحاب امام کاظم و امام رضا(ع) است.196
یونس بن یعقوب نقل مى کند: در مدینه خدمت ابى عبدالله(ع) بودیم که امام فرمود: یونس ! برو درب را باز کن، پشت درب مردى از ما اهل بیت است. یونس وقتى عیسى بن عبدالله را پشت درب مى بیند این عظمت را نمى تواند براى او تصور کند، لذا امام در برابر حالت ناباورانه وى مى گوید: اى یونس! عیسى بن عبدالله از ماست زنده او، از ماست مرده او.197 در روایت دیگر آمده است که امام (ابى عبدالله ـ ع ـ) از فرط علاقه به وى، میان دو چشم او را بوسید و گفت: تو از ما اهل بیت هستى.198 داراى مسائل است که از امام رضا(ع) سؤال کرده است.199
60ـ فضل بن عامر اشعرى: (ق3) (مجهول) از او سعد بن عبدالله روایت مى کند.200
61ـ فضل بن محمد اشعرى: (ق2) (حسن)201 وى و برادرش ابراهیم صاحب کتاب مشترک هستند.202 ایشان از اصحاب امام صادق(ع) مى باشند.203
62ـ محمد اشعرى: (ق3) (مجهول) از اصحاب ابى جعفر الثانى(ع) است.204
63ـ محمد بن احمد بن على بن صلت قمى: (ق4) از کسانى است که با امام زمان(ع) مکاتبه داشته است.205 شیخ صدوق از قول پدرش که شاگرد وى بوده است، علم و عمل و زهد و فضل و عبادتش را وصف مى کند.206 وى از مشایخ کلینى بوده است و عموى او عبدالله بن صلت از وى روایت مى کند.207
64ـ محمد بن احمد بن یحیى بن عمران اشعرى: (ق4) (ثقه) جلیل القدر، کثیر الروایة، جز این که اصحاب امامیه او را متهم مى کنند که به روایت بى سند اعتماد مى کرده و اهمیت نمى داده که از چه کسى روایت مى کند. (با این که در راست بودن اعتقاد او هیچ شکى نیست).208 او صاحب کتاب بزرگ و نیکو نوادرالحکمة است. قمى ها این کتاب را به دبّه شبیب لقب داده اند.
شبیب ،مردى بوده به قم که داراى دبه شبکه بندى شده اى بوده که هر چه طلب مى کردند از آن دبه بیرون مى آورد. شباهت کتاب به این دبهه سبب چنین نام گذارى شده است.209
این کتاب شامل کتاب هاى: التوحید، الوضوء، الصلاة، الزکاة، الصوم، الحج، النکاح، الطلاق، الانبیاء، مناقب الرجال، فضل العرب، فضل العربیة والعجمیة، الوصایا والصدقة، النخل والهبات، السکنى، الاوقات، الفرائض، الایمان والنذور والکفارات، عتق والتدبیر والولاء والمکاتب والامهات الاولاد، الحدود والدیات، الشهادات، القضایا والاحکام،210 الملاحم، الطب، مقتل الحسین(ع)، الامامة، المزار است.211
65ـ محمد بن احمد بن على ابى قتاده بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید: ابا جعفر (ق2و3) (ثقه) صدوق، از بزرگان امیه (عین)212 و صاحب کتاب ما یجب على العبد عند مضى الایام است.213
66. محمد بن حسن بن ابى خالد اشعرى: (ق2و3) (حسن)214 از اصحاب امام کاظم،215 امام رضا216 و امام جواد(ع).217
67ـ محمد بن حسن بن فروخ صفار مولى عیسى بن موسى بن طلحه بن عبیدالله بن سائب بن مالک بن عامر اشعرى: ابو جعفر اعرج (ق3) (ثقه) عظیم القدر، قلیل السقط فى الروایة (راویاتش داراى افتادگى کمى است) از بزرگان اصحاب امامیه218 در قم و از اصحاب امام عسکرى(ع)219 بوده است. وى صاحب مسائلى است که از ابى محمد(ع) پرسیده است.220 او داراى کتاب هاى متعددى است که برخى از آن ها عبارتند از:
الصلاة، الوضوء، الخبائز، الصیام، الحج، النکاح، الطلاق، العتق والتدبیر والمکاتبة، التجارات، المکاسب، الصید والذبائح، الحدود، الدیات، الفرائض، المواریث، الدعاء، المزار، الرد على الفلاة، الاشربة، المروءه (المروة)، الزهد، الخمس، الزکاة، الشهادات، الملاحم، التقیة، المؤمن، الایمان والنذور والکفارات، المناقب، المثالب، بصائرالدرجات، ماروى فى اولاد الائمه(ع)، ماروى فى شعبان، الجهاد، فضل القرآن.221
وفات وى در قم به سال (290هـ.ق.) بوده است.222
68ـ محمد بن حسین اشعرى: (ق3) (مجهول) از اصحاب ابى جعفر الثانى(ع)223 مى باشد.
69ـ محمد بن خالد اشعرى: (ق3) (حسن)224 قریب الامر.225 او داراى کتاب النوادر است.226
70ـ محمد بن ریان بن صلت اشعرى: (ق3) (ثقه)227 از اصحاب امام جواد228 و امام هادى229 و امام عسکرى(ع) است. او صاحب مسائلى است از امام عسکرى(ع).230 او کتابش را با برادرش على، مشترک است.231
71ـ محمد بن سهل بن یسع بن عبدالله بن سعد بن مالک اشعرى: (ق2و3) (حسن)232 ممدوح233 از اصحاب امام کاظم234 و امام رضا و امام جواد(ع)235 مى باشد. او صاحب مسائل است که از امام رضا(ع) پرسیده و هم چنین صاحب کتاب مى باشد.236
72ـ محمد بن عبدالله اشعرى: (ق2) (ثقه)237 از اصحاب امام کاظم238 و امام رضا(ع)239 بوده است.
73ـ محمد بن على بن عیسى اشعرى: (ق3) (حسن)240 از بزرگان قم و امیر قم از جانب سلطان هم چنین پدر وى،241 از اصحاب امام هادى242 و امام عسکرى(ع) و صاحب مسائل از آن امام (امام عسکرى ـ ع ـ) مى باشد.243
74ـ محمد بن على بن محبوب اشعرى: ابو جعفر (ق3) (ثقه) شیخ و بزرگ قمى ها در زمان خود بوده است. و هم چنین صحیح المذهب، فقیه، و از بزرگان امامیه244 و از اصحاب امام عسکرى(ع)245 مى باشد. وى از صاحبان کتاب مى باشد که از جمله آن ها عبارتنداز:
النوادر، الصلاة، الجنائز، الزکاة، الصوم، الحج، النکاح، الرضاع، الطلاق، الحدود، الدیات، الثواب، الضیاء، النور فى الحکومات، الزمردة، الزبرجدة، التولد کبیر، الاحکام.246
75ـ محمد بن عیسى بن عبدالله بن سعد بن مالک اشعرى: ابو على (ق2و3) (ثقه)247 شیخ و بزرگ قمى ها و بزرگ اشعریان و از متقدمین نزد سلطان بوده است.248 وى بر امام رضا(ع) داخل شده از او استماع حدیث کرده و هم چنین از اصحاب ابى جعفر الثانى(ع) است. او داراى کتاب الخطب است.249
76ـ مرزبان بن عمران بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (حسن)250 از اصحاب امام کاظم251 و امام رضا(ع)252 بوده است.
از وى روایت است که از امام رضا(ع) سؤال کردم: آیا از مهم ترین مسائل خود بپرسم آیا من از شیعیان شما هستم؟
امام فرمود: بله.
باز گفتم: آیا اسم من نزد شما نوشته شده است؟
امام فرمود: بله.253
وى از جمله صاحبان کتاب مى باشد.
77ـ مصقلة بن اسحاق اشعرى: (ق3) (امج)254 از اصحاب ابى الحسن الثالث(ع)255 بوده است.
78ـ موسى اشعرى: (ق2) (مجهول) از اصحـاب امام باقر(ع)256 بوده است.257
79ـ موسى بن حسن بن عامر بن عمران بن عبدالله بن سعد اشعرى: ابوالحسن (ق3) (ثقه) از بزرگان امامیه، جلیل، از اصحاب عبد الصالح(ع)258 است. وى سى جلد کتاب تصنیف کرده است259که برخى از آن ها عبارتنداز:
الطلاق، الوصایا، الفرائض، الفضائل، الحج، الرحمة، الوضوء، الصلاة، الزکاة، الحج، الصیام، یوم ولیله والطب.260
80ـ موسى بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (امج)261 از اصحاب امام صادق و امام باقر(ع)262 بوده است.
81ـ موسى بن محمد اشعرى مودب: (ق4) (ثقه) از اصحاب امامیه و ساکن شیراز بوده است و هم چنین نوه دخترى سعد بن عبدالله است.263 کتاب او الکمال فى ابواب الشریعة است.264
82ـ یاسر خادم رضا(ع) مولى حمزة بن یسع اشعرى قمى:265 (ق2و3) (حسن)266 از اصحاب امام کاظم267 و امام رضا268 و امام جواد(ع)269 مى باشد. وى صاحب مسائلى از امام رضا(ع)270 است.
83ـ یعقوب بن عبدالله بن سعد اشعرى: (ق2) (مجهول) از اصحاب ابى عبدالله جعفر بن محمد(ع) است.271

نتیجه
با توجه به اطلاعات ارائه شده روند گسترش، تکوین و تکامل علماى امامى272 در خاندان اشعرى بدین شرح است:
از مجموع 27 نفر علماى اشعرى، 7نفر(9/26درصد) در قرن دوم، 12 نفر (1/46درصد) در قرن سوم و 7 نفر (9/26درصد) متعلق به قرن چهارم مى باشند. اما مجموع علما وصحابى اشعرى 82 نفر است که 38 نفر (3/46درصد) در قرن دوم، 33 نفر (2/40درصد) در قرن سوم و 7 نفر (5/8درصد) در قرن چهارم مى زیستند.
آمار، نشان دهنده پیوند مستحکم و ارتباط وسیع اشعریان با ائمه امامیه(ع) است. فقط 12 نفر از فرزندان عبدالله بن سعد از صحابه امام صادق(ع)273 هستند و از 82 نفر مجموع علما و محدثان این خاندان، بیش از 6/66 درصد صحابى ائمه(ع) مى باشند.
با شروع غیبت کبرا، دوران عظمت و آوازه بلند اشعریان رو به خاموشى نهاد. آمار ارائه شده در بالا به خوبى سیر شکوفایى و افول این خاندان را ترسیم کرده است.
قرن دوم و سوم که اوج شکوفایى علمى این خاندان است، حوزه علمى قم به قدرى اعتبار مى یابد که علماى بزرگى چون حسین بن سعید و برادرش 274 براى کسب علم روى بدین دیار مى آورند.
اما در قرن چهارم نه تنها خاندان اشعرى، بلکه مجموعه علما و محدثان این شهر (قم) از 135 نفر در قرن سوم به 72 نفر در قرن چهارم تنزل پیدا مى کند.275 این در حالى است که قرن چهارم اوج قدرت یابى تشیّع است و آل بویه شهر قم را در چتر حمایت خود دارند. با این اوصاف تنزل سطح کمى و کیفى این شهر (از لحاظ علمى) نشان دهنده تاثیر عمیق این خاندان در حیات علمى شهر مى باشد. صاحب تاریخ قم، افول شوکت و اعتبار اشعریان را بدون ذکر محدوده زمانى چنین توصیف مى کند:
«تا آن گاه که کلمه ایشان مستقرق شد و بر یک دیگرحسد بردند و اهویه مختلفه در میان ایشان پیدا شد و… لاجرم پایه دولت ایشان بلغزید و دشمن بر ایشان ظفر یافت. بعضى هلاک شدند و برخى جلاى وطن کردند مگر اندکى از ایشان که بماندند. بعضى بر اندک معاشى که ایشان را بود قناعت کردند و بعضى دیگر قافله ها را بدرقه مى کردند و حق السعى مى گرفتند.»276
اما بُعد اعتبار علمى و سطح کیفى این خاندان که مهم ترین و روشن ترین ادله در نشان دادن میزان تاثیر و سطح نفوذ علمى این خاندان در فقه و حدیث امامیه است، این تحقیق با اصل قرار دادن کتاب تنقیح المقال مامقانى و نظر داشتن به کتب اربعه رجالى امامیه تنظیم یافته است که بدین شرح است: از مجموع 27 نفر علماى این خاندان، 15 نفر (5/55درصد) ثقه، 4 نفر (8/14درصد) حسن، 1 نفر (7/3درصد) امامى مجهول، 3 نفر (1/11درصد) امام ممدوح و 4 نفر (8/14درصد) مجهول هستند. و از مجموع 82 نفر علما و صحابى این خاندان 47 نفر،(2/57درصد) ثقه، 11 نفر (4/13درصد) حسن، 8 نفر (7/9 درصد) امامى مجهول، 4 نفر (8/4درصد) امامى ممدوح و 11 نفر (4/13درصد) مجهول هستند. از امتیازات اشعریان کثرت ثقات در بین آن هاست؛ ثقاتى که بیش تر آن ها چون زکریا بن آدم در اعلى درجه این رتبه بودند. همین ویژگى سبب شده است که سهم اشعریان در احادیث جمع آورى شده در کتب اربعه برجسته باشد و نام آن ها در جاى جاى این کتب به عنوان راوى ذکر شده است.
________________________________________
1. تاریخ قم، حسن بن محمد قمى، ترجمه حسن بن على قمى، به تصحیح سید جلال الدین تهرانى(انتشارات توس، 1361ش.) ص 240
2. همان، ص 266 ـ 270
3. همان، ص 245 و 246
4. همان، ص 240 و 241
5. فهرست اسماء مصنفى الشیعة، احمد بن على نجاشى، (قم، انتشارات اسلامى) ص 105؛ الرجال، ابن داود، (انتشارات دانشگاه تهران، 1342ش.) ص 9؛ الرجال، حسن بن یوسف حلى (علامه)، به تصحیح سید محمد صادق بحرالعلوم (چاپ دوم: نجف، انتشارات حیدریه، 1381هـ./1961م.) ص 13
6. اعیان الشیعة، محسن امین، به تحقیق حسن امین (بیروت، دارالتعارف، 1403هـ.1983/م.).
* امج : امامى مجهول؛ امم : امامى ممدوح.
7. تنقیح المقال فى علم الرجال، مامقانى، (چاپ سنگى، 1349هـ.) ج 1، ص 4
8. الرجال، محمد بن حسن طوسى، (قم، انتشارات رضى، 1380هـ./1961م.) ص 143؛ اعیان الشیعة، ج 2، ص 68
9. رجال النجاشى، ص 24؛ الرجال، ابن داود، ص 17؛ الرجال، علامه، ص 6؛ مسند الامام الکاظم(ع)، عزیز الله عطاردى، (چاپ اوّل: کنگره امام رضا ـ ع ـ 1409هـ.) ج3، ص 287
10. الفهرست، طوسى، (قم، انتشارات رضى) ص 8 و 125
11. همان، ص 5؛ الرجال، طوسى، ص 451 و 489؛ اعیان الشیعه، ج2، ص 203
12. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص 287
13. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج1، ص 7
14. الرجال، طوسى، ص 47؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ابوالقاسم خویى (چاپ سوم: بیروت، 1403هـ./1983م.) ج1، ص 298
15. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج 1، ص 8
16. الرجال، طوسى، ص 453؛الرجال، ابن داود، ص22، 387، 417؛ الرجال، علامه، ص203
17. الفهرست، طوسى، ص25؛ رجال النجاشى، ص88
18. همان، ص26؛ همان، ص92؛ الرجال، ابن داود، ص23 و 390
19. الرجال، طوسى، ص428؛ کتاب الرجال، احمد بن ابى عبدالله برقى، (انتشارات دانشگاه تهران، 1342هـ.) ص60
20. همان، ص444
21. الفهرست، طوسى، ص26؛ رجال النجاشى، ص92، اعیان الشیعه، ج 2، ص477 و 478
22. همان، ص26؛ همان، ص91؛ همان، ج2، ص478 و 479
23. الرجال، طوسى، ص398 و 427؛ کتاب الرجال، برقى، ص56، 59 و 60؛ الرجال، ابن داود، ص24؛ الرجال، علامه، ص15 و 275
24. اختیار معرفة الرجال (رجال الکشى)، طوسى، به تصحیح حسن مصطفوى (انتشارات دانشگاه تهران، 1341 هـ.) ص557 و 558
25. همان، ص557؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمد باقر مجلسى، (چاپ دوم: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403هـ.) ج 51، ص306
26. الفهرست، طوسى، ص26؛ رجال النجاشى، ص91
27. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج 1، ص9
28. رجال النجاشى، ص101؛ الرجال، ابن داود، ص31؛ الرجال، علامه، ص20
29. تنقیح المقال، ج 1، ص88
30. الرجال، طوسى، ص399
31. معجم رجال الحدیث، ج 2، ص287
32. الرجال، ابن داود، ص42
33. الرجال، طوسى، ص397؛ کتاب الرجال، برقى، ص57
34. رجال النجاشى، ص79
35. همان.
36. الفهرست، طوسى، ص25؛ الرجال، علامه، ص13 و14
37. الرجال، طوسى، ص336، 397، 409؛ رجال الکشى، طوسى، ص512؛ کتاب الرجال، برقى، ص59.
38. الفهرست، طو سى، ص25
39. رجال النجاشى، ص81
40. الرجال، ابن داود، ص49؛ کتاب الرجال، برقى، ص52؛ تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص105 و 106
41. رجال النجاشى، ص104
42. الرجال، طوسى، ص150
43. کتاب الرجال، برقى، ص52
44. رجال النجاشى، ص104؛ الرجال، علامه، ص13؛ الرجال، ابن داود، ص389
45. همان؛ همان.
46. الرجال، طوسى، ص367؛ الرجال، ابن داود، ص49؛ الرجال، علامه، ص12؛ تنقیح المقال، ج 1، ص106
47. الرجال، ابن داود، ص51؛ تنقیح المقال، ج1، ص110
48. رجال النجاشى، ص73
49. الفهرست، طوسى، ص15؛ رجال النجاشى، ص73؛ الرجال، ابن داود، ص51
50. الرجال، طوسى، ص149؛ کتاب الرجال، برقى، ص28؛ ابن داود، ص52؛ رجال النجاشى، ص73؛ الرجال، علامه، ص11؛ تنقیح المقال، ج 1، ص114 و 115
51. الرجال، ابن داود، ص54؛ رجال النجاشى، ص27؛ الرجال، علامه، ص9؛ تنقیح المقال، ج1، ص126
52. الرجال، طوسى، ص367؛الرجال، ابن داود، ص56؛ الرجال، علامه، ص8
53. کتاب الرجال، برقى، ص51
54. الرجال، طوسى، ص367؛ الرجال، علامه، ص8
55. الرجال، ابن داود، ص64
56. الرجال، طوسى، ص370؛ تنقیح المقال، ج1، ص160
57. مسند الامام الکاظم(ع)،ج 3، ص337؛ معجم رجال الحدیث، ج3، ص351
58. الرجال، ابن داود، ص88؛ تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص27
59. الفهرست، طوسى، ص43؛ الرجال، ابن داود، ص88
60. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج1، ص35
61. معجم رجال الحدیث، ج4، ص281
62. رجال النجاشى، ص62؛ الرجال، ابن داود، ص109؛ الرجال، علامه، ص44
63. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص37
64. رجال النجاشى، ص62؛ الرجال، ابن داود، ص113
65. الرجال، طوسى، ص467
66. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص41
67. الرجال، طوسى، ص470
68. معجم رجال الحدیث، ج5، ص189و 190
69. الرجال، طوسى، همان، ص467
70. الرجال، علامه، ص52
71. رجال النجاشى، ص66
72. الرجال، طوسى، ص469
73. رجال النجاشى، ص66
74. تنقیح المقال، ج1، ص39
75. معجم رجال الحدیث، ج6، ص72 و 73
76. الکافى، کلینى، به تصحیح على اکبر غفارى(بیروت، دارالاضواء، 1405هـ./1985م.) ج1، ص46، 205، 468، 537
77. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح) ج1، ص42
78. الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، طوسى، به تحقیق سید حسن خرسان (چاپ دوم: بیروت، دارالاضواء، 1406هـ./1985م.) ج2، ص137
79. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح) ج1، ص46
80. الرجال، طوسى، ص178؛ الرجال، ابن داود، ص134
81 . همان، ص347؛ کتاب الرجال، برقى، ص48
82. الرجال، ابن داود، ص134
83. رجال النجاشى، ص141؛ الرجال، علامه، ص53
84. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح) ج1، ص52
85. الرجال، طوسى، ص431؛ کتاب الرجال، برقى، ص61
86. الرجال، ابن داود، ص154؛ الرجال، طوسى، ص376؛ الرجال، علامه، ص70
87. الرجال، طوسى، ص376؛ رجال النجاشى، ص165؛ الرجال، علامه، ص70؛ مسند الامام الجواد(ع)،عزیز الله عطاردى(چاپ کنگره امام رضاـ ع ـ ،1410هـ.) ص281
88. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص390
89. الرجال، طوسى، ص376؛ کتاب الرجال، برقى، ص54 و 59
90. مسند الامام الجواد(ع)، ص281 و 282
91. الرجال، طوسى، ص415
92. مسند الامام العسکرى(ع)، عزیزالله عطاردى (چاپ کنگره امام رضا ـ ع ـ 1410هـ.) ص315 و 316
93. رجال النجاشى، ص165
94. رجال الکشى، طوسى، ص546، 547، 548
95. رجال النجاشى، ص174
96. الرجال، طوسى، ص200
97. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص392
98. الرجال، طوسى، ص337؛ رجال النجاشى، ص174؛ مسند الامام الرضا(ع)، عزیزالله عطاردى، (چاپ کنگره امام رضا ـ ع ـ، 1406هـ.) ج2، ص435، 436
99. الرجال، طوسى، ص401
100. رجال الکشى، ص594؛ الرجال، ابن داود، ص158؛ الرجال، علامه، ص75
101. همان، ص595؛ همان؛همان؛الاختصاص، محمدبن نعمان (شیخ مفید)، (چاپ اول: کنگره هزاره شیخ مفید، 1413هـ.) ص78
102. الرجال، ابن داود، ص158؛ الرجال، علامه، ص75
103. رجال الکشى، طوسى، ص503؛ الرجال، علامه، ص189
104. همان، ص596، الاختصاص، ص87
105. همان، ص595
106. الفهرست، طوسى، ص73؛ رجال النجاشى، ص174
107. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص283 و 284
108. رجال النجاشى، ص 173؛ الرجال، ابن داود، ص390
109. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص57
110. رجال النجاشى، ص104
111. الرجال، طوسى، ص365 و 367؛ رجال النجاشى، ص173؛ الرجال، علامه، ص76
112. رجال الکشى، طوسى، ص616
113. الفهرست، طوسى، ص74
114. الرجال، طوسى، ص378؛ الرجال، ابن داود، ص167؛ رجال النجاشى، ص179
115. کتاب الرجال، برقى، ص51؛ مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص399
116. الرجال، طوسى، ص378
117. رجال الکشى، طوسى، ص503؛الرجال، علامه، ص78؛ رجال النجاشى، ص179
118. همان؛ همان.
119. الفهرست، طوسى، ص76
120. همان، ص75
121. الرجال، طوسى، ص431
122. الفهرست، طوسى، ص75؛ رجال النجاشى، ص177؛ الرجال، ابن داود، ص168 و 457؛ الرجال، علامه، ص78
123. الرجال، طوسى، ص431
124. رجال النجاشى، ص177
125. الفهرست، طوسى، ص75
126. رجال النجاشى، ص177 و 178
127. الرجال، ابن داود، ص181 و 381
128. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص409
129. الرجال، طوسى، ص377؛ رجال النجاشى، ص186؛ الرجال، علامه، ص81
130. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج1، ص73
131. الرجال، طوسى، ص266؛ کتاب الرجال، برقى، ص29
132. همان؛ معجم رجال الحدیث، ج9، ص30 و 31
133. همان، ص382؛ رجال النجاشى، ص120
134. همان.
135. همان، ص419
136. رجال النجاشى، ص120؛ معجم رجال الحدیث، ج9، ص239 و 240
137. تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج1، ص86
138. الرجال، طوسى، ص419
139. الرجال، ابن داود، ص225
140. رجال الکشى، طوسى، ص483 و 506؛ مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص435؛ رجال النجاشى، ص447؛ الرجال، علامه، ص116 و 185
141. همان، ص506؛ همان.
142. کتاب الرجال، برقى، ص51؛ همان.
143. الرجال، طوسى، ص380؛ رجال الکشى، طوسى، ص483 و 506؛ رجال النجاشى، ص447؛ الرجال، علامه، ص116
144. مسند الامام الجواد(ع)، ص298
145. رجال الکشى، طوسى، ص506؛ الرجال، ابن داود، ص225؛ الرجال، علامه، ص116، بحارالانوار، ج50، ص104
146. الرجال، طوسى، ص119
147. الفهرست، طوسى، ص119
148. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح) ج1، ص88
149. همان، ج2، ص162
150. تهذیب الاحکام فى شرح المقنعة، طوسى، به تحقیق سید حسن خرسان(چاپ دوم: بیروت، دارالأضواء، 1406هـ./1985م.) ج4، ص224 و ج6، ص20 و ج8، ص106؛ الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، طوسى، به تحقیق سید حسن خرسان (چاپ دوم: بیروت، دارالأضواء، 1406هـ./1985م.) ج1، ص226
151. الرجال، طوسى، ص380؛ رجال النجاشى، ص217؛ الرجال، ابن داود، ص207 و 400؛ الرجال، علامه، ص105
152. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص443
153. الرجال، طوسى، ص380؛ رجال النجاشى، ص217؛ کتاب الرجال، برقى، ص54 و 55؛ الرجال، علامه، ص105
154. همان، ص403؛ کتاب الرجال، برقى، ص55؛ مسند الامام الجواد(ع)، ص308 و 309
155. رجال الکشى، طوسى، ص567؛ الرجال، علامه، ص189؛ مسند الامام الجواد(ع)، ص145 و146
156. الفهرست، طوسى، ص104؛ رجال النجاشى، ص217
157. رجال النجاشى، ص218؛ الرجال، علامه، ص111
158. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص97
159. الرجال، طوسى، ص234، کتاب الرجال، برقى، ص24
160. تنقیح المقال، ج1، ص99
161. معجم رجال الحدیث، ج11، ص65
162. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص92؛ تنقیح المقال، ج1، ص184
163. رجال الکشى، طوسى، ص512؛ الرجال، ابن داود، ص74؛ معجم رجال الحدیث، ج10، ص311 و 312
164. رجال النجاشى، ص279؛ الرجال، ابن داود، ص237؛ الرجال، علامه، ص102
165.الفهرست، طوسى، ص94؛ الرجال، همو، ص486
166. الکافى، ج6، ص487
167. التهذیب، ج3، ص210
168. التوحید، محمد بن على صدوق، به تصحیح سید هاشم حسینى طهرانى(چاپ پنجم: قم، انتشارات اسلامى، 1416هـ.) ص174
169. الرجال، طوسى، ص419 و 433؛ الرجال، ابن داود، ص244؛ کتاب الرجال، برقى، ص58
170. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص466
171. رجال النجاشى، ص278؛ الرجال، علامه، ص99
172. همان.
173. الفهرست، طوسى، ص90
174. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص108
175. معجم رجال الحدیث، ج2، ص109
176.رجال النجاشى، ص272
177. الرجال، ابن داود، ص248
178. رجال النجاشى، ص272؛ الرجال، علامه، ص102
179. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج 1،ص109
180. الرجال، طوسى، ص484
181. الفهرست، همو، ص89
182. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص117
183. الرجال، طوسى، ص256
184. رجال الکشى، ص331؛ الرجال، علامه، ص124؛ الاختصاص، ص69؛ الرجال، ابن داود، ص262
185. همان، ص333؛ همان؛ همان
186. الرجال، طوسى، ص381؛ الرجال، ابن داود، ص263؛ الرجال، علامه، ص124
187. مسند الامام الجواد(ع)، ص316 و 317
188. الفهرست، طوسى، ص119؛ رجال النجاشى، ص292
189. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص17
190. معجم رجال الحدیث، ج13، ص149
191. رجال النجاشى، ص291؛ الرجال، ابن داود، ص263؛ الرجال، علامه، ص125
192. همان.
193. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص119
194. الرجال، طوسى، ص266؛ معجم رجال الحدیث، ج 13، ص181
195. همان، ص258؛ الرجال، ابن داود، ص268؛ کتاب الرجال، برقى، ص30؛الرجال، علامه، ص123
196. رجال النجاشى، ص296
197. رجال الکشى، ص332؛ الاختصاص، 68
198. الرجال، ابن داود، ص268؛ الرجال، علامه، ص122؛ الاختصاص، ص195
199. الفهرست، طوسى، ص116؛ رجال النجاشى، ص296
200. الرجال، همو، ص489
201. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص121
202. الفهرست، طوسى، ص8 و 125؛ الرجال،همو، ص489؛ رجال النجاشى، ص309
203. معجم رجال الحدیث، ج13، ص315
204. مسند الامام الجواد(ع)، ص319؛ معجم رجال الحدیث، ج14، ص208
205. الرجال، ابن داود، ص291؛ الرجال، علامه، ص154
206. رجال النجاشى، ص337
207. معجم رجال الحدیث، ج14، ص336
208. کمال الدین و تمام النعمة، محمد بن على صدوق (چاپ سوم: قم، انتشارات اسلامى، 1416هـ.)، ص3؛ معجم رجال الحدیث، ج15، ص15
209. معجم رجال الحدیث، ج15، ص13، 14، 58
210. رجال النجاشى، ص349؛ الرجال، ابن داود، ص297؛ الرجال، علامه، ص146
211. الرجال، طوسى، ص493؛ رجال النجاشى، ص348
212. الفهرست، همو، ص144؛ معجم رجال الحدیث، ج15، ص46 و 47
213. رجال النجاشى، ص349؛ معجم رجال الحدیث، ج15، ص45 و46
214. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص134
215. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص508
216. جامع الرواة، محمد بن على اردبیلى (انتشارات کتاب خانه آیة الله مرعشى، 1403هـ.) ج2، ص89
217. مسند الامام الجواد(ع)، ص320
218. رجال النجاشى، ص354؛ الرجال، ابن داود، ص307؛ الرجال، علامه، ص157
219. مسند الامام العسکرى(ع)، ص48 و 332
220. الفهرست، طوسى، ص143؛ الرجال، همو، ص436
221. رجال النجاشى، ص354
222. همان؛ الرجال، ابن داود، ص307؛ الرجال، علامه، ص157
223. جامع الرواة، ج2، ص99؛ مسند الامام الجواد(ع)، ص321
224. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص136
225. الرجال، ابن داود، ص310 و 388؛ الرجال، علامه، ص155
226. رجال النجاشى، ص343؛ معجم رجال الحدیث، ج16، ص62
227. الرجال، طوسى، ص423
228. مسند الامام الجواد(ع)،عزیزالله عطاردى، ص322
229. الرجال، طوسى، ص423؛ الرجال، علامه، ص142
230. رجال النجاشى، ص370؛ الرجال، ابن داود، ص310
231. الفهرست، طوسى، ص90
232. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص138
233. الرجال، ابن داود، ص316
234. مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص516
235. الرجال، طوسى، ص388؛ رجال النجاشى، ص367
236. الفهرست، طوسى، ص147
237. الرجال، همو، ص389
238. کتاب الرجال، برقى، ص51
239. الرجال، طوسى، ص388، 389، 393؛ معجم رجال الحدیث، ج16، ص242
240. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص142
241. معجم رجال الحدیث، ج16، ص334
242. الرجال، طوسى، ص422؛ کتاب الرجال، برقى، ص59
243. الفهرست، طوسى، ص155
244. الرجال، ابن داود، ص326؛ رجال النجاشى، ص349؛ الرجال، علامه، ص156
245. مسند الامام العسکرى(ع)، ص340
246. الفهرست، طوسى، ص145؛ رجال النجاشى، ص349
247. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص143
248. الرجال، ابن داود، ص330؛ الرجال، علامه، ص154 و 270
249. رجال النجاشى، ص338؛ الرجال، علامه، ص154
250. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص148
251. کتاب الرجال، برقى، ص51؛ مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص531
252. الرجال، طوسى، ص391
253. رجال الکشى، طوسى، ص505؛ الرجال، ابن داود، ص343؛ الرجال، علامه، ص172؛ مسند الامام الرضا(ع)، ج2، ص448؛ الاختصاص، ص88
254. رجال النجاشى، ص423
255. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص150
256. الرجال، طوسى،ص423؛ کتاب الرجال، برقى، ص59
257. همان، ص57؛ معجم رجال الحدیث، ج19، ص13
258. معجم رجال الحدیث، ج19، ص49
259. الرجال، ابن داود، ص354؛ الرجال، علامه، ص166
260. رجال النجاشى، ص406
261.تنقیح المقال (من نتائج التنقیح)، ج1، ص155
262. الرجال، طوسى، ص307؛ معجم رجال الحدیث، ج19، ص28
263.رجال النجاشى، ص407؛ الرجال، ابن داود، ص356؛ الرجال، علامه، ص166
264. همان.
265. همان، ص453؛ کتاب الرجال، برقى، ص51
266. تنقیح المقال(من نتائج التنقیح)، ج1، ص164؛ الرجال، ابن داود، ص370
267. کتاب الرجال، برقى، ص51؛ مسند الامام الکاظم(ع)، ج3، ص561
268. الرجال، طوسى، ص395
269. مسند الامام الجواد(ع)، ص331
270. الفهرست، طوسى، ص183
271. کتاب الرجال، برقى، ص28
272. منظور از علما، محدثینى است که ائمه(ع) را درک نکرده اند.
273. ر.ک: شجره خاندان اشعرى.
274.علما و خاندان هاى امامى جبال و خراسان، محمد حاج تقى (پایان نامه)، 1375ش.، ص194
275. همان، ص102
276. تاریخ قم، حسن بن محمد قمى، ص241

تبلیغات