گفتگو با استاد «برهان بخارى»
آرشیو
چکیده
متن
علوم حدیث: خدمت شما استاد گرامى، به خاطر سفر به جمهورى اسلامى ایران، خیرمقدم عرض مى کنیم. خوشحالیم که شما را در قم زیارت مى کنیم و سپاسگزاریم که دعوت ما را براى این گفتگو پذیرفتید. در ابتدا، لطفا خودتان و تلاشها و آثار علمى تان را به خوانندگان «علوم حدیث» معرّفى بفرمایید.
برهان بخارى: برهان بخارى1 هستم؛ متولّد 1941 دمشق. در پاسخ دقیق به سؤال شما باید به انواع مختلفى از کار علمى که در دوره هاى متفاوت زندگى داشته ام، اشاره کنم. تا پایان جوانى، من تقریبا در تمامى صحنه هاى فکرى ـ فرهنگى و وقایع سیاسى ـ اجتماعى جامعه ام حاضر بودم و انجام وظیفه کردم و سعى کردم که تأثیرگذار باشم و به فضل خداوند توفیقاتى هم داشتم … در تعلیم و تربیت، در گسترش آموزش و سواد، در ادبیات و هنر. از جمله موفقیتهاى من در این دوره، ابتکاراتى در مورد وسایل کمک آموزشى مدارس، شیوه هاى سوادآموزى بزرگسالان، روشهاى نوین در تعلیم زبان عربى به غیرعرب زبانان (و بالعکس) بود که آثار متنوّعى در این زمینه ها منتشر کردم. همزمان، در حوزه ادب و اندیشه، مقالات مطبوعاتى، نقدهاى ادبى، تعداد نسبتا زیادى داستان کوتاه، رمان، شعر، نمایش و… را از طریق رادیو، تلویزیون، مجلاّت و موسّسات نشر، به جامعه عرب زبان تقدیم کردم.
علوم حدیث: استاد شما امروز به عنوان یک شخصیّت دانشگاهى جهان اسلام شناخته شده اید. لطفا از ورودتان به عرصه پژوهشهاى دانشگاهى و تحقیقات و آثارتان در این زمینه هم براى ما بگویید.
برهان بخارى: به سال 1979 بود که براى شرکت در کنگره هزاره ابن سینا به تاشکند (پایتخت ازبکستان) دعوت شدم و این، بعد از ورود من به مباحث دانشگاهى زبان و ادبیات بود. از طرفى من توانسته بودم براى اوّلین بار، بدون بهره گیرى از زبان واسطه (که تا آن هنگام، زبان روسى بود)، قطعاتى ادبى را از زبان ازبکى، مستقیما به عربى ترجمه کنم.
پس از سفر به تاشکند، بخش بزرگى از وقت من، صرف پى ریزى نخستین فرهنگ «عربى ـ ازبکى و ازبکى ـ عربى» شد و تحقیقاتى را هم در زمینه ساختار زبان ازبکى و روابط تاریخى میان زبانهاى ازبکى و عربى، به انجام رسانیدم که مورد تأیید و تقدیر مجامع علمى جهان قرارگرفت و عناوین دانشگاهى متعدّدى را براى من به همراه داشت.
علوم حدیث: موسوعه بزرگ حدیثى شما، درواقع، تحقیقى است گسترده که با بهره گیرى از فن آورى رایانه به ثمر رسیده است و همچنین، یک اثر نرم افزارى است. بفرمایید که پژوهش در این زمینه، چگونه و از چه زمان براى شما میسر شد؟
برهان بخارى: آشنایى با رایانه، از آغاز ورود این پدیده به مراکز علمى و عمدتا در سفرهاى پژوهشى و مطالعاتى براى من حاصل شد؛ تا آنجا که در سال 1983 به عنوان استاد میهمان و جهت تدریس «رایانه» و «آواشناسى زبان عربى» به دانشگاه کویت دعوت شدم. این سلسله دروس، مرا در شناخت جنبه هاى کاربردى این ابزار پیشرفته و خلاّقیتهایى در این عرصه، عمیقا یارى کرد. از همان ایّام، کارها و طرحهاى من، نظر بعضى شرکتهاى جهانى تولیدکننده تجهیزات رایانه و نرم افزار را به خود جلب کرد؛ تا حدّى که طرحم در زمینه ساخت دستگاهى رایانه اى که قادر به حروفچینى (تایپ) تمامى الفباهاى جهان باشد، از سوى شرکت انگلیسى «مونو تایپ» با اقبال مواجه گردید و درنهایت، صفحه کلیدى (که امروزه به صفحه کلید بخارى مشهور است،) با همین هدف و کاربرد، تولید و عرضه شد.
سالهاى 86 ـ1984 را هم در مراکز علمى و دانشگاههاى اروپا سپرى کردم و در بسیارى از کنگره ها و نمایشگاههاى بین المللى (در موضوع دستگاههاى ترجمه) شرکت کردم و نتایج مطالعاتم را به عربى و انگلیسى ارائه دادم.
و در همین سالها بود که نظریه ام (نظریّه زبان برتر) را در موضوع ترجمه هاى دستگاهى، مطرح کردم و به معرض نقد پژوهشگران گذاشتم. در این نظریّه، از زبانى سخن گفته مى شود که مى تواند به فوریّت، به تمامى زبانهاى دنیا ترجمه شود.
علوم حدیث: گویا «برهان بخارى» را در جهان عرب، به عنوان دایرةالمعارف نویس و تدوینگر «دانشنامه هاى رایانه اى میراث عربى ـ اسلامى» مى شناسند.
برهان بخارى: ظاهرا همین طور است که گفتید؛ امّا این گونه کارها، یک تنه به سامان نمى رسند. من هم همکاران و یارانى داشته ام که در جاى خودش از آنها یادکرده ام و خواهم کرد. از 1986 که بنده به دمشق برگشتم تا اکنون، عمده وقت و تقریبا تمام توان و تجربه و امکانات من، صرف یک هدف شده است و آن، «بازسازى میراث عربى ـ اسلامى به کمک رایانه» است. در طرح گسترده اى که براى رسیدن به این آرمان دارم، ده دایرةالمعارف پیش بینى شده، که مهمترین آنها «موسوعة الحدیث النبوىّ الشریف» است. این دایرةالمعارف حدیث نبوى، بالغ بر صد مجلّد خواهد بود که تاکنون تنها یک جلد از آن به طبع رسیده و مابقى مجلّدات و همچنین نرم افزار آن، در دست انتشار است. باید اضافه کنم که من به این «موسوعه» که سنّت رسول اکرم(ص) را روشن مى سازد، از جهت تألیف بین فرقه هاى اسلامى، امیدها دارم همکاران من در این مجموعه، شصت نفر هستند؛ شامل محقّقان، نویسندگان، مهندسان و… که زیر نظر یک کمیته علمى ـ فنّى به کار و تحقیق مشغول اند. این مجموعه، یک مؤسسه مستقل است که از جهت بودجه نیز به هیچ یک از مراکز سیاسى و دولتى وابسته نیست. این، نظر شخص رئیس جمهور سوریه بود، تا ملاحظات مختلف، در کار پژوهش، تأثیر منفى نگذارد.
علوم حدیث: آیا از بازگشتتان به عرصه مطبوعات سخنى نمى گویید؟
برهان بخارى: بله؛ این هم یک ضرورت بود و پاسخى بود به یک نیاز اجتماعى. از پاییز 1995، نوشتن مقالاتى هفتگى را در نشریه پرتیراژ سورى «تشرین» آغاز کردم. در این مقالات، سعیم این است که روش تحقیق، دقّت نظر، نقد و تحلیل علمى را با انصاف و شهامتى که لازمه کار تحقیق است، همراه کنم. نمى دانم چقدر موفق بوده ام، امّا همین قدر بگویم که این مقالات، موضعگیرى هاى شدید بسیارى را از سوى دوست و دشمن، در سوریه و جهان عرب، در پى داشته است. مقاله هاى «چرا تاریخ را باز مى نویسیم؟»، «تاریخنگار بزرگ دمشق، مورّخ نیست»، «دموکراسى و پارقى»، «پریدن در آب سرد»، «آیا با شیطان همپیمان مى شویم؟»، «نامه اى سرگشاده به بیل کلینتون»2 و… «الصّادق»3، از این قبیل اند.
هدفى که در مقالات «تشرین» دنبال مى کنم، پرتوافکندن بر نقاط تاریک تاریخ و پرده برداشتن از حقایق پنهان یا ناشناخته است و مخاطبانم را در میان محقّقان، طبقه تحصیل کرده و سپس عموم مردم یافته ام.4
علوم حدیث: لطفا از پژوهش عظیم و گسترده تان (الموسوعة الشاملة للحدیث النبوىّ الشریف) و ویژگیهاى آن بگویید.
برهان بخارى: وقتى در اروپا بودم، کار ترجمه قرآن به دوازده زبان را آغاز کردم و هدفم آن بود که ترجمه هاى سست، از میان برداشته شود. این کار، مرا بر آن داشت تا در میراث اسلامى و عربى، به دقّت بنگرم. در این جستجوى علمى، به این نتیجه رسیدم که بازبینى میراث اسلامى ـ عربى را باید از حدیث پیامبر(ص) آغاز کرد؛ زیرا تفسیر قرآن، بلاغت، شناخت تاریخ، ناسخ و منسوخ، اسباب نزول و… همه وهمه، با سنّت شناخته مى شوند. اگر بخواهیم بدانیم یک آیه در کجا نازل شده و یا درباره چه کسى نازل شده، سخت به حدیث محتاجیم.
انگیزه قوى دیگرى که مرا به این کار واداشت، وضعیّت اسلام و مسلمانان در جهان امروز بود؛ بویژه در غرب که چهره نادرستى از ما براى خود ترسیم کرده است.
موسوعة الحدیث النبوى الشریف، مى کوشد تمامى ابعاد مربوط به حدیث را نشان دهد. مى دانیم که «بخارى» (صاحب صحیح) از 600000روایت، تنها 7124حدیث را در کتاب خود گرد آورده است. این نحوه گزینش، پس از وى، متروک شده و دیگران به استدراک و شرح رو کرده اند. ما در این مجموعه سعى مى کنیم بر اساس سه اصطلاح جدید «روایت»، «حدیث صحابى» و «حدیث رسول(ص)»، با بررسى و تحقیق، از جمع آورى روایات، به حدیث صحابى و از گردآورى حدیث صحابى، به حدیث رسول(ص) برسیم.
در این موسوعه، درباره هر حدیث، پنج مرحله پژوهش صورت مى گیرد:
1ـ استخراج روایات از کتب تسعه (صحیح بخارى، صحیح مسلم، سنن ابى داود، سنن ترمذى، سنن ابن ماجه، مسند احمد، مسند مالک و سنن دارمى).
2ـ بررسى ابواب فقهى: بدین معنا که روشن شود هریک از مؤلّفان کتب نه گانه، حدیث را در چه بابى قرارداده اند. از این طریق، دلالتهاى مختلف یک حدیث، آشکار مى شود، سبک و روش هریک از مؤلّفان به دست مى آید و حتّى مى توان به یک تبویب جدید رسید؛ چنانکه در نمونه (ضمیمه شماره یک) مشاهده مى کنید.
3ـ بررسى اسناد: اسناد را بر اساس پنجره هاى درختى تنظیم کرده ایم. سعى شده است که سال ولادت و وفات هر راوى، ولو به صورت تخمینى نشان داده شود. براى هر راوى، کد تعیین شده است تا مشترکات، مشکلى ایجاد نکنند. در این بررسى، طرق ضعیف از قوى بازشناسى مى شوند و خللى که در اسناد است، روشن مى شود. (نمودار ضمیمه شماره دو را بنگرید. این نمودار، از صاحب کتاب، شروع و به صحابى ختم مى شود.)
4ـ بررسى اختلاف الفاظ حدیث: در این بررسى، اشتراک و افتراق در نقلها، به روش مقایسه روشن مى شود. (جدول ضمیمه شماره سه را بنگرید)
5ـ تعقیب: در پایان، تأمّلى در حدیث، از زوایاى مختلف تاریخى، فقهى و لغوى و شبهات مربوط به آن، صورت مى گیرد.
علوم حدیث: اگر ممکن است، به حجم این اثر و عناوین عمده آن نیز اشاره بفرمایید.
برهان بخارى: همانطور که پیشتر گفتم، این موسوعه، در یکصدجلد تنظیم شده و مجلّدات در دست چاپ، حجمى برابر با نمونه چاپ شده (جلد اوّل) دارند. عناوین اصلى این کتاب، تا جلد صدم، همانهاست که در نمودار مقدّمه جلد اول آمده و به اجمال، شرح داده شده است. (ضمیمه شماره چهار)
علوم حدیث: ممکن است بفرمایید دیدگاههاى اساسى شما در مسئله فهم حدیث چیست؟
برهان بخارى: اجازه بدهید در جواب شما به دو قاعده اشاره کنم:
1) اینکه من حدیث رسول(ص) را مانند قرآن، یک مجموعه واحد مى بینم. کتب ستّه و تسعه و… نباید منظور باشد. تلاش ما باید این باشد که به آن «متن مشترک» دست پیدا کنیم.
2) در فهم احادیث، نباید جمود به خرج داد. مثلا در حدیث آمده: «کلّ ما تحت العقب فى النار»، بر این اساس، فقیهان گفته اند که نباید لباس بلندى که به زمین کشیده شود پوشید. ولى باید دانست این سخن، از آن رو بود که امرا و اشراف و اهل کبر و تفاخر چنین مى کردند. حال اگر امروز در عربستان مى بینیم لباس را کوتاه مى پوشند، امّا «بنز ـ600» سوار مى شوند، باید دانست که همین، تفاخر است. چنین بسته اندیشى ها سبب مى شود که دین در جهان امروز، با مشکلاتى مواجه شود، یا رو در روى علم قرارگیرد.
علوم حدیث: گفتگوى سودمندى بود. براى شما در تدوین دانشنامه هایى که یادکردید، توفیق مى طلبیم و (بویژه) در انتظار طبع و نشر گسترده «موسوعة الحدیث النبوى الشریف» و «موسوعة القرآن الکریم وترجمته» روزشمارى مى کنیم.
برهان بخارى: اجازه بدهید من هم از توجه و محبّت شما (مجلّه علوم حدیث و مجموعه دار الحدیث) و از مسئولان مراکز علمى و موسسات فرهنگى این کشور عزیز که در دیدارها و بازدیدهاى علمى، شاهد لطف و همراهى شان بودم، عمیقا سپاسگزارى کنم. خداوند به شما و کشورتان، توفیق و سربلندى عنایت کند؛ ان شاءالله
شرح ما ورد فی المخطط
أولاـ دراسات حدیثیة:
تعالج کل دراسة موضوعا واحدا بشکل تفصیلی ومتعمّق مدعما بمختلف أنواع الأدلة والوثائق اللازمة، وتشکل بمجموعها النظریة الحدیثیة التی تقوم علیها الموسوعة، وهذه المواضیع هی:
1ـ فی المصطلح.
2ـ فی المنهج.
3ـ فی العلوم المساعدة.
4ـ نشوء المدارس الحدیثیة وتطورها.
5ـ المتن بین التفسیر اللغوی والتأویل الفقهی.
6ـ الجرح والتعدیل بین المعیاریة والموقف الشخصی.
7ـ المعجم التاریخی للحدیث النبوی الشریف.
(أسباب الروایة فی الحدیث کمواز جدید لأسباب النزول فی القرآن)
8 ـ الصحابی.
9ـ الأبواب الفقهیة بین القدیم والجدید.
10ـ التراث الحدیثی بین القیمة التاریخیة والفعل المعاصر.
11ـ التراث الحدیثی بین صحة الروایة ومصداقیتها.
12ـ هل المحدث فی خدمة الحدیث أم الحدیث فی خدمة المحدث؟
13ـ فهارس الکتب التسعة، وبیانات حول عدد الصحابة وعدد الأحادیث.
14ـ المسانید الجامعة کخطوة نحو السنن الجامعة
(مسند سعدبن أبی وقاص رضى اللّه عنه کنموذج تطبیقی).
15ـ الأحادیث المبهمة والمرسلة والمعضلة فی الکتب التسعة
(طرق التعرف على المبهم ووصل المرسل والمعضل).
16ـ ملف الخمر فی الکتب التسعة (خلاصة 760روایة لـ 35صحابیا).
17ـ قصة «مسند أحمد».
ثانیا ـ المتن:
1ـ النصوص:
أ ـ الأشکال المختلفة التی ورد فیها نص الحدیث:
تضم النصوص الأصلیة منقولة طبق الأصل عن الکتب التسعة، مما یوفر على الدراس مشقة العودة إلیها عند اختلاف الطبعات بخاصة.
ب ـ الشکل الذی تم اختیاره:
هو النص النهائی المستخلص من التقاطعات، وقد أطلقنا علیه اسم (الحدیث المجرد)، ویتم اعتماده کنص وحید یتکرر بشکل ثابت مجردا من الأسانید، فی کل موضع یقتضی وروده.
2ـ المعاجم:
أ ـ المعجم الفقهی:
یشتمل على عدد من المعاجم، یعالج کل معجم منها موضوعا مستقلا ومحددا (الطهارة، الصلاة، الصیام، الخ …)، ویتبع تبویبا سهلا ودقیقا، یعتمد على مخططات تظهر الأبواب الفقهیة التی یشتمل علیها الموضوع. فـ(المسح) مثلا یدخل فی باب (الوضوء) الذی یشکل أحد الأبواب الفقهیة لمعجم (الطهارة)، إلا أن (المسح) نفسه ینقسم إلى أبواب فرعیة مثل 1ـ المسح على العمامة 2ـ المسح على الجبیرة 3ـ المسح على الخفین، وواضح أن الغرض هو إشباع الموضوع الفرعی بشکل کامل وفی مکان محدد، دون الانتقال إلى مواضیع أخرى مختلفة.
ب ـ المعاجم اللغویة:
معجم مفردات الصحابی:
یساعد هذا المعجم على استشفاف أسلوب الصحابی، کما یساعد على إجراء التقاطعات للکشف عن أنواع الخلل (تصحیف، وضع، الخ …).
معجم مفردات المجموعات:
ویقصد بالمجموعة عدد من الصحابة یجمعهم قاسم مشترک (معجم القرشیین، معجم الأوسیین، معجم المهاجرین، معجم الأنصار، معجم العشرة المبشرین بالجنة، معجم المدنیین، معجم الکوفیین، الخ …) وواضح أن تکرار ورود أحادیث صحابی واحد فی أکثر من معجم مجموعات واحد أمر طبیعی، ویهدف هذا النوع من المعاجم إلى التعرف على الأحادیث بشکل بنیوی، ففی حال عدم ورود حدیث ما أو مفردة ما فی (معجم العشرة المبشرین) مثلا یتابع الحدیث بدقة وحذر للتأکد من صحته، کما یکشف هذا النوع من المعاجم عن نمط الأحادیث الذی تتمیز به مجموعة من المجموعات سواء من حیث الموضوع أو من حیث الأسلوب واللغة.
معجم الحدیث العام:
یشتمل على مفردات الأحادیث جمیعها، وحسب مختلف الروایات التی جاءت فی الکتب التسعة.
المعجم المقارن:
وهو معجم یشتمل على التقاطعات بین معجم الحدیث العام وبین معجم القرآن الکریم والمعجم العام للغة، ویهدف هذا المعجم إلى التوسع فی شرح المفردات بالاستعانة بالشواهد من القرآن الکریم والمصادر التراثیة المختلفة.
معجم المعانی:
تصنف فیه مفردات الحدیث، حسب المواضیع (جغرافیا، قبائل، أعلام، نبات، حیوان … الخ …).
ج ـ الدراسات:
جداول تخریج الأحادیث:
تظهر هذه الجداول تقاطع الأحادیث فی الکتب التسعة وأرقام ورودها فی هذه الکتب.
جداول اختیار نص الحدیث:
ترسم هذه الجداول حدود الحدیث الواحد بتحدید الفقرات المکونة له. کما تفصل الأحادیث المختلفة التی تأتی أحیانا بإسناد واحد، وتعرض أخیرا الصیغة النموذجیة التی تقاطعت عندها أغلب الروایات.
ثالثا ـ الإسناد:
1ـ سلاسل الإسناد:
أ ـ مشجرات أسانید الحدیث الواحد:
تظهر هذه المشجرات الطرق المختلفة التی تمر منها سلاسل الأسانید فتصل الأحادیث المرسلة، والمعضلة، والمقطوعة.
ب ـ مشجرات أسانید الصحابی الواحد:
وهو نوع من المشجرات العامة تظهر الطرق المختلفة تمر منها سلاسل الأسانید الخاصة بصحابی معین مرتبة حسب أحرف الهجاء لأسماء التابعین نزولا إلى أصحاب الکتب التسعة.
2ـ الرجال:
أ ـ المعاجم:
معجم الصحابة:
یحدد بدقة الصحابة ذوی الروایة عن النبی ـ ص ـ، مع عدد أحادیثهم المجردة وأشکال تقاطعها فی الکتب التسعة.
معجم التابعین:
یضم کافة أسماء التابعین الذین رووا عن النبی ـ ص ـ، بواسطة أحد الصحابة.
معجم شیوخ الأئمة التسعة:
یرتب هذا المعجم حسب الإجماع، أی الشیوخ المشترکین ویتسلسل حتى یصل إلى الشیوخ الذین تفرّد بالروایة عنهم إمام واحد مع بیان الأحادیث التی رویت لکل شیخ، بحیث یمکن فرز الشیوخ الذین تفرّدوا بروایة حدیث ما عن الشیوخ الذین اشترکوا معا فی روایة حدیث ما، وتساعد هذه الطریقة على الترکیز على الشیوخ الثقات وفرز الشیوخ المجهولین أو الضعفاء، الذین ترد أسانیدهم مقرونة على شکل متابعات.
معجم الضعفاء:
یشتمل على أسماء الرواة الذین رووا الأحادیث الضعیفة وأسماء المجهولین (أو غیر المنسوبین)
ب ـ الفهارس:
فهرس مرتب على أحرف الهجاء:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة على أحرف الهجاء مع تعریف کل فئة (صحابی، تابعی … الخ …). لتسهیل العودة إلى الاسم فی الکتب المختلفة.
فهرس مرتب حسب تسلسل الولادات:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة حسب الولادة تساعد على تحدید طبقة کل رجل بدقة.
فهرس مرتب حسب تسلسل الوفیات:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة حسب الوفاة تساعد على تحدید عمر کل رجل من ضمن علاقته بشیوخه.
ج ـ الأنساب:
l مشجرات لعوائل الرواة وقبائلهم:
تظهر هذه المشجرات القرابة بین الرواة والأحادیث المشترکة داخل العائلة الواحدة أو القبیلة.
رابعا ـ ملف الإشکال:
ترد فیه ملفات کل إشکال على حدة ویحتوی على کافة الآراء المتضاربة حول … رجل، حدیث، ولادة، وفاة … الخ … کما یشرح الطریقة التی تم بها حسم الإشکال.
خامسا ـ البیبلوغرافیا:
1ـ المصادر المطبوعة:
وهو عبارة عن ملف شامل یتضمن کافة المصادر المطبوعة والتی لها علاقة بالحدیث النبوی الشریف.
2ـ المخطوطات:
ویقصد بها المخطوطات التی لم یجر تحقیقها حتى الآن ولم تتحول إلى مصدر مطبوع.
3ـ المؤلفات الواردة فی مصادر التراث:
وهی المؤلفات التی وردت فی بطون المصادر التراثیة، والتی لانعلم عنها شیئا سواء فی عالم المطبوعات أو فی عالم المخطوطات.
ویقصد به تقییم مشروعنا بالنسبة للمشاریع المعروفة فی مختلف أنحاء العالم.
________________________________________
1 . برهان بخارى، فرزند محمد تاش بخارایى، از مردمان بخارا ـ شهر فارسى زبان کشور ازبکستان ـ است.
2ـ عناوین عربى این مقالات، چنین است: «لماذا نعید کتابة التاریخ؟»، «مؤرخ دمشق الکبیر، لیس مؤرّخا»، «الدّیمقراطیّة ورقعة الهوامش»، «القفز فى الماء البارد»، «هل نحالف الشیطان؟» و«رسالة مفتوحة الى بل کلینتون».
3ـ «الصادق»، تشرین، العدد6420، دمشق، الأحد 7/1/1996.
4ـ از میان مقاله هاى اخیر استاد برهان بخارى، تنها «الصادق» مستقّلا در ایران طبع و همزمان با دیدار وى از مراکز فرهنگى جمهورى اسلامى ایران، با مشخصات زیر، منتشر شده است:
ـ الامام الصادق(ع)، الاستاذ برهان بخارى، تعلیق الدکتور عبدالجبار شرارة، مؤسسة الامام على(ع)، قم، 1417 (خریف1996م).
برهان بخارى: برهان بخارى1 هستم؛ متولّد 1941 دمشق. در پاسخ دقیق به سؤال شما باید به انواع مختلفى از کار علمى که در دوره هاى متفاوت زندگى داشته ام، اشاره کنم. تا پایان جوانى، من تقریبا در تمامى صحنه هاى فکرى ـ فرهنگى و وقایع سیاسى ـ اجتماعى جامعه ام حاضر بودم و انجام وظیفه کردم و سعى کردم که تأثیرگذار باشم و به فضل خداوند توفیقاتى هم داشتم … در تعلیم و تربیت، در گسترش آموزش و سواد، در ادبیات و هنر. از جمله موفقیتهاى من در این دوره، ابتکاراتى در مورد وسایل کمک آموزشى مدارس، شیوه هاى سوادآموزى بزرگسالان، روشهاى نوین در تعلیم زبان عربى به غیرعرب زبانان (و بالعکس) بود که آثار متنوّعى در این زمینه ها منتشر کردم. همزمان، در حوزه ادب و اندیشه، مقالات مطبوعاتى، نقدهاى ادبى، تعداد نسبتا زیادى داستان کوتاه، رمان، شعر، نمایش و… را از طریق رادیو، تلویزیون، مجلاّت و موسّسات نشر، به جامعه عرب زبان تقدیم کردم.
علوم حدیث: استاد شما امروز به عنوان یک شخصیّت دانشگاهى جهان اسلام شناخته شده اید. لطفا از ورودتان به عرصه پژوهشهاى دانشگاهى و تحقیقات و آثارتان در این زمینه هم براى ما بگویید.
برهان بخارى: به سال 1979 بود که براى شرکت در کنگره هزاره ابن سینا به تاشکند (پایتخت ازبکستان) دعوت شدم و این، بعد از ورود من به مباحث دانشگاهى زبان و ادبیات بود. از طرفى من توانسته بودم براى اوّلین بار، بدون بهره گیرى از زبان واسطه (که تا آن هنگام، زبان روسى بود)، قطعاتى ادبى را از زبان ازبکى، مستقیما به عربى ترجمه کنم.
پس از سفر به تاشکند، بخش بزرگى از وقت من، صرف پى ریزى نخستین فرهنگ «عربى ـ ازبکى و ازبکى ـ عربى» شد و تحقیقاتى را هم در زمینه ساختار زبان ازبکى و روابط تاریخى میان زبانهاى ازبکى و عربى، به انجام رسانیدم که مورد تأیید و تقدیر مجامع علمى جهان قرارگرفت و عناوین دانشگاهى متعدّدى را براى من به همراه داشت.
علوم حدیث: موسوعه بزرگ حدیثى شما، درواقع، تحقیقى است گسترده که با بهره گیرى از فن آورى رایانه به ثمر رسیده است و همچنین، یک اثر نرم افزارى است. بفرمایید که پژوهش در این زمینه، چگونه و از چه زمان براى شما میسر شد؟
برهان بخارى: آشنایى با رایانه، از آغاز ورود این پدیده به مراکز علمى و عمدتا در سفرهاى پژوهشى و مطالعاتى براى من حاصل شد؛ تا آنجا که در سال 1983 به عنوان استاد میهمان و جهت تدریس «رایانه» و «آواشناسى زبان عربى» به دانشگاه کویت دعوت شدم. این سلسله دروس، مرا در شناخت جنبه هاى کاربردى این ابزار پیشرفته و خلاّقیتهایى در این عرصه، عمیقا یارى کرد. از همان ایّام، کارها و طرحهاى من، نظر بعضى شرکتهاى جهانى تولیدکننده تجهیزات رایانه و نرم افزار را به خود جلب کرد؛ تا حدّى که طرحم در زمینه ساخت دستگاهى رایانه اى که قادر به حروفچینى (تایپ) تمامى الفباهاى جهان باشد، از سوى شرکت انگلیسى «مونو تایپ» با اقبال مواجه گردید و درنهایت، صفحه کلیدى (که امروزه به صفحه کلید بخارى مشهور است،) با همین هدف و کاربرد، تولید و عرضه شد.
سالهاى 86 ـ1984 را هم در مراکز علمى و دانشگاههاى اروپا سپرى کردم و در بسیارى از کنگره ها و نمایشگاههاى بین المللى (در موضوع دستگاههاى ترجمه) شرکت کردم و نتایج مطالعاتم را به عربى و انگلیسى ارائه دادم.
و در همین سالها بود که نظریه ام (نظریّه زبان برتر) را در موضوع ترجمه هاى دستگاهى، مطرح کردم و به معرض نقد پژوهشگران گذاشتم. در این نظریّه، از زبانى سخن گفته مى شود که مى تواند به فوریّت، به تمامى زبانهاى دنیا ترجمه شود.
علوم حدیث: گویا «برهان بخارى» را در جهان عرب، به عنوان دایرةالمعارف نویس و تدوینگر «دانشنامه هاى رایانه اى میراث عربى ـ اسلامى» مى شناسند.
برهان بخارى: ظاهرا همین طور است که گفتید؛ امّا این گونه کارها، یک تنه به سامان نمى رسند. من هم همکاران و یارانى داشته ام که در جاى خودش از آنها یادکرده ام و خواهم کرد. از 1986 که بنده به دمشق برگشتم تا اکنون، عمده وقت و تقریبا تمام توان و تجربه و امکانات من، صرف یک هدف شده است و آن، «بازسازى میراث عربى ـ اسلامى به کمک رایانه» است. در طرح گسترده اى که براى رسیدن به این آرمان دارم، ده دایرةالمعارف پیش بینى شده، که مهمترین آنها «موسوعة الحدیث النبوىّ الشریف» است. این دایرةالمعارف حدیث نبوى، بالغ بر صد مجلّد خواهد بود که تاکنون تنها یک جلد از آن به طبع رسیده و مابقى مجلّدات و همچنین نرم افزار آن، در دست انتشار است. باید اضافه کنم که من به این «موسوعه» که سنّت رسول اکرم(ص) را روشن مى سازد، از جهت تألیف بین فرقه هاى اسلامى، امیدها دارم همکاران من در این مجموعه، شصت نفر هستند؛ شامل محقّقان، نویسندگان، مهندسان و… که زیر نظر یک کمیته علمى ـ فنّى به کار و تحقیق مشغول اند. این مجموعه، یک مؤسسه مستقل است که از جهت بودجه نیز به هیچ یک از مراکز سیاسى و دولتى وابسته نیست. این، نظر شخص رئیس جمهور سوریه بود، تا ملاحظات مختلف، در کار پژوهش، تأثیر منفى نگذارد.
علوم حدیث: آیا از بازگشتتان به عرصه مطبوعات سخنى نمى گویید؟
برهان بخارى: بله؛ این هم یک ضرورت بود و پاسخى بود به یک نیاز اجتماعى. از پاییز 1995، نوشتن مقالاتى هفتگى را در نشریه پرتیراژ سورى «تشرین» آغاز کردم. در این مقالات، سعیم این است که روش تحقیق، دقّت نظر، نقد و تحلیل علمى را با انصاف و شهامتى که لازمه کار تحقیق است، همراه کنم. نمى دانم چقدر موفق بوده ام، امّا همین قدر بگویم که این مقالات، موضعگیرى هاى شدید بسیارى را از سوى دوست و دشمن، در سوریه و جهان عرب، در پى داشته است. مقاله هاى «چرا تاریخ را باز مى نویسیم؟»، «تاریخنگار بزرگ دمشق، مورّخ نیست»، «دموکراسى و پارقى»، «پریدن در آب سرد»، «آیا با شیطان همپیمان مى شویم؟»، «نامه اى سرگشاده به بیل کلینتون»2 و… «الصّادق»3، از این قبیل اند.
هدفى که در مقالات «تشرین» دنبال مى کنم، پرتوافکندن بر نقاط تاریک تاریخ و پرده برداشتن از حقایق پنهان یا ناشناخته است و مخاطبانم را در میان محقّقان، طبقه تحصیل کرده و سپس عموم مردم یافته ام.4
علوم حدیث: لطفا از پژوهش عظیم و گسترده تان (الموسوعة الشاملة للحدیث النبوىّ الشریف) و ویژگیهاى آن بگویید.
برهان بخارى: وقتى در اروپا بودم، کار ترجمه قرآن به دوازده زبان را آغاز کردم و هدفم آن بود که ترجمه هاى سست، از میان برداشته شود. این کار، مرا بر آن داشت تا در میراث اسلامى و عربى، به دقّت بنگرم. در این جستجوى علمى، به این نتیجه رسیدم که بازبینى میراث اسلامى ـ عربى را باید از حدیث پیامبر(ص) آغاز کرد؛ زیرا تفسیر قرآن، بلاغت، شناخت تاریخ، ناسخ و منسوخ، اسباب نزول و… همه وهمه، با سنّت شناخته مى شوند. اگر بخواهیم بدانیم یک آیه در کجا نازل شده و یا درباره چه کسى نازل شده، سخت به حدیث محتاجیم.
انگیزه قوى دیگرى که مرا به این کار واداشت، وضعیّت اسلام و مسلمانان در جهان امروز بود؛ بویژه در غرب که چهره نادرستى از ما براى خود ترسیم کرده است.
موسوعة الحدیث النبوى الشریف، مى کوشد تمامى ابعاد مربوط به حدیث را نشان دهد. مى دانیم که «بخارى» (صاحب صحیح) از 600000روایت، تنها 7124حدیث را در کتاب خود گرد آورده است. این نحوه گزینش، پس از وى، متروک شده و دیگران به استدراک و شرح رو کرده اند. ما در این مجموعه سعى مى کنیم بر اساس سه اصطلاح جدید «روایت»، «حدیث صحابى» و «حدیث رسول(ص)»، با بررسى و تحقیق، از جمع آورى روایات، به حدیث صحابى و از گردآورى حدیث صحابى، به حدیث رسول(ص) برسیم.
در این موسوعه، درباره هر حدیث، پنج مرحله پژوهش صورت مى گیرد:
1ـ استخراج روایات از کتب تسعه (صحیح بخارى، صحیح مسلم، سنن ابى داود، سنن ترمذى، سنن ابن ماجه، مسند احمد، مسند مالک و سنن دارمى).
2ـ بررسى ابواب فقهى: بدین معنا که روشن شود هریک از مؤلّفان کتب نه گانه، حدیث را در چه بابى قرارداده اند. از این طریق، دلالتهاى مختلف یک حدیث، آشکار مى شود، سبک و روش هریک از مؤلّفان به دست مى آید و حتّى مى توان به یک تبویب جدید رسید؛ چنانکه در نمونه (ضمیمه شماره یک) مشاهده مى کنید.
3ـ بررسى اسناد: اسناد را بر اساس پنجره هاى درختى تنظیم کرده ایم. سعى شده است که سال ولادت و وفات هر راوى، ولو به صورت تخمینى نشان داده شود. براى هر راوى، کد تعیین شده است تا مشترکات، مشکلى ایجاد نکنند. در این بررسى، طرق ضعیف از قوى بازشناسى مى شوند و خللى که در اسناد است، روشن مى شود. (نمودار ضمیمه شماره دو را بنگرید. این نمودار، از صاحب کتاب، شروع و به صحابى ختم مى شود.)
4ـ بررسى اختلاف الفاظ حدیث: در این بررسى، اشتراک و افتراق در نقلها، به روش مقایسه روشن مى شود. (جدول ضمیمه شماره سه را بنگرید)
5ـ تعقیب: در پایان، تأمّلى در حدیث، از زوایاى مختلف تاریخى، فقهى و لغوى و شبهات مربوط به آن، صورت مى گیرد.
علوم حدیث: اگر ممکن است، به حجم این اثر و عناوین عمده آن نیز اشاره بفرمایید.
برهان بخارى: همانطور که پیشتر گفتم، این موسوعه، در یکصدجلد تنظیم شده و مجلّدات در دست چاپ، حجمى برابر با نمونه چاپ شده (جلد اوّل) دارند. عناوین اصلى این کتاب، تا جلد صدم، همانهاست که در نمودار مقدّمه جلد اول آمده و به اجمال، شرح داده شده است. (ضمیمه شماره چهار)
علوم حدیث: ممکن است بفرمایید دیدگاههاى اساسى شما در مسئله فهم حدیث چیست؟
برهان بخارى: اجازه بدهید در جواب شما به دو قاعده اشاره کنم:
1) اینکه من حدیث رسول(ص) را مانند قرآن، یک مجموعه واحد مى بینم. کتب ستّه و تسعه و… نباید منظور باشد. تلاش ما باید این باشد که به آن «متن مشترک» دست پیدا کنیم.
2) در فهم احادیث، نباید جمود به خرج داد. مثلا در حدیث آمده: «کلّ ما تحت العقب فى النار»، بر این اساس، فقیهان گفته اند که نباید لباس بلندى که به زمین کشیده شود پوشید. ولى باید دانست این سخن، از آن رو بود که امرا و اشراف و اهل کبر و تفاخر چنین مى کردند. حال اگر امروز در عربستان مى بینیم لباس را کوتاه مى پوشند، امّا «بنز ـ600» سوار مى شوند، باید دانست که همین، تفاخر است. چنین بسته اندیشى ها سبب مى شود که دین در جهان امروز، با مشکلاتى مواجه شود، یا رو در روى علم قرارگیرد.
علوم حدیث: گفتگوى سودمندى بود. براى شما در تدوین دانشنامه هایى که یادکردید، توفیق مى طلبیم و (بویژه) در انتظار طبع و نشر گسترده «موسوعة الحدیث النبوى الشریف» و «موسوعة القرآن الکریم وترجمته» روزشمارى مى کنیم.
برهان بخارى: اجازه بدهید من هم از توجه و محبّت شما (مجلّه علوم حدیث و مجموعه دار الحدیث) و از مسئولان مراکز علمى و موسسات فرهنگى این کشور عزیز که در دیدارها و بازدیدهاى علمى، شاهد لطف و همراهى شان بودم، عمیقا سپاسگزارى کنم. خداوند به شما و کشورتان، توفیق و سربلندى عنایت کند؛ ان شاءالله
شرح ما ورد فی المخطط
أولاـ دراسات حدیثیة:
تعالج کل دراسة موضوعا واحدا بشکل تفصیلی ومتعمّق مدعما بمختلف أنواع الأدلة والوثائق اللازمة، وتشکل بمجموعها النظریة الحدیثیة التی تقوم علیها الموسوعة، وهذه المواضیع هی:
1ـ فی المصطلح.
2ـ فی المنهج.
3ـ فی العلوم المساعدة.
4ـ نشوء المدارس الحدیثیة وتطورها.
5ـ المتن بین التفسیر اللغوی والتأویل الفقهی.
6ـ الجرح والتعدیل بین المعیاریة والموقف الشخصی.
7ـ المعجم التاریخی للحدیث النبوی الشریف.
(أسباب الروایة فی الحدیث کمواز جدید لأسباب النزول فی القرآن)
8 ـ الصحابی.
9ـ الأبواب الفقهیة بین القدیم والجدید.
10ـ التراث الحدیثی بین القیمة التاریخیة والفعل المعاصر.
11ـ التراث الحدیثی بین صحة الروایة ومصداقیتها.
12ـ هل المحدث فی خدمة الحدیث أم الحدیث فی خدمة المحدث؟
13ـ فهارس الکتب التسعة، وبیانات حول عدد الصحابة وعدد الأحادیث.
14ـ المسانید الجامعة کخطوة نحو السنن الجامعة
(مسند سعدبن أبی وقاص رضى اللّه عنه کنموذج تطبیقی).
15ـ الأحادیث المبهمة والمرسلة والمعضلة فی الکتب التسعة
(طرق التعرف على المبهم ووصل المرسل والمعضل).
16ـ ملف الخمر فی الکتب التسعة (خلاصة 760روایة لـ 35صحابیا).
17ـ قصة «مسند أحمد».
ثانیا ـ المتن:
1ـ النصوص:
أ ـ الأشکال المختلفة التی ورد فیها نص الحدیث:
تضم النصوص الأصلیة منقولة طبق الأصل عن الکتب التسعة، مما یوفر على الدراس مشقة العودة إلیها عند اختلاف الطبعات بخاصة.
ب ـ الشکل الذی تم اختیاره:
هو النص النهائی المستخلص من التقاطعات، وقد أطلقنا علیه اسم (الحدیث المجرد)، ویتم اعتماده کنص وحید یتکرر بشکل ثابت مجردا من الأسانید، فی کل موضع یقتضی وروده.
2ـ المعاجم:
أ ـ المعجم الفقهی:
یشتمل على عدد من المعاجم، یعالج کل معجم منها موضوعا مستقلا ومحددا (الطهارة، الصلاة، الصیام، الخ …)، ویتبع تبویبا سهلا ودقیقا، یعتمد على مخططات تظهر الأبواب الفقهیة التی یشتمل علیها الموضوع. فـ(المسح) مثلا یدخل فی باب (الوضوء) الذی یشکل أحد الأبواب الفقهیة لمعجم (الطهارة)، إلا أن (المسح) نفسه ینقسم إلى أبواب فرعیة مثل 1ـ المسح على العمامة 2ـ المسح على الجبیرة 3ـ المسح على الخفین، وواضح أن الغرض هو إشباع الموضوع الفرعی بشکل کامل وفی مکان محدد، دون الانتقال إلى مواضیع أخرى مختلفة.
ب ـ المعاجم اللغویة:
معجم مفردات الصحابی:
یساعد هذا المعجم على استشفاف أسلوب الصحابی، کما یساعد على إجراء التقاطعات للکشف عن أنواع الخلل (تصحیف، وضع، الخ …).
معجم مفردات المجموعات:
ویقصد بالمجموعة عدد من الصحابة یجمعهم قاسم مشترک (معجم القرشیین، معجم الأوسیین، معجم المهاجرین، معجم الأنصار، معجم العشرة المبشرین بالجنة، معجم المدنیین، معجم الکوفیین، الخ …) وواضح أن تکرار ورود أحادیث صحابی واحد فی أکثر من معجم مجموعات واحد أمر طبیعی، ویهدف هذا النوع من المعاجم إلى التعرف على الأحادیث بشکل بنیوی، ففی حال عدم ورود حدیث ما أو مفردة ما فی (معجم العشرة المبشرین) مثلا یتابع الحدیث بدقة وحذر للتأکد من صحته، کما یکشف هذا النوع من المعاجم عن نمط الأحادیث الذی تتمیز به مجموعة من المجموعات سواء من حیث الموضوع أو من حیث الأسلوب واللغة.
معجم الحدیث العام:
یشتمل على مفردات الأحادیث جمیعها، وحسب مختلف الروایات التی جاءت فی الکتب التسعة.
المعجم المقارن:
وهو معجم یشتمل على التقاطعات بین معجم الحدیث العام وبین معجم القرآن الکریم والمعجم العام للغة، ویهدف هذا المعجم إلى التوسع فی شرح المفردات بالاستعانة بالشواهد من القرآن الکریم والمصادر التراثیة المختلفة.
معجم المعانی:
تصنف فیه مفردات الحدیث، حسب المواضیع (جغرافیا، قبائل، أعلام، نبات، حیوان … الخ …).
ج ـ الدراسات:
جداول تخریج الأحادیث:
تظهر هذه الجداول تقاطع الأحادیث فی الکتب التسعة وأرقام ورودها فی هذه الکتب.
جداول اختیار نص الحدیث:
ترسم هذه الجداول حدود الحدیث الواحد بتحدید الفقرات المکونة له. کما تفصل الأحادیث المختلفة التی تأتی أحیانا بإسناد واحد، وتعرض أخیرا الصیغة النموذجیة التی تقاطعت عندها أغلب الروایات.
ثالثا ـ الإسناد:
1ـ سلاسل الإسناد:
أ ـ مشجرات أسانید الحدیث الواحد:
تظهر هذه المشجرات الطرق المختلفة التی تمر منها سلاسل الأسانید فتصل الأحادیث المرسلة، والمعضلة، والمقطوعة.
ب ـ مشجرات أسانید الصحابی الواحد:
وهو نوع من المشجرات العامة تظهر الطرق المختلفة تمر منها سلاسل الأسانید الخاصة بصحابی معین مرتبة حسب أحرف الهجاء لأسماء التابعین نزولا إلى أصحاب الکتب التسعة.
2ـ الرجال:
أ ـ المعاجم:
معجم الصحابة:
یحدد بدقة الصحابة ذوی الروایة عن النبی ـ ص ـ، مع عدد أحادیثهم المجردة وأشکال تقاطعها فی الکتب التسعة.
معجم التابعین:
یضم کافة أسماء التابعین الذین رووا عن النبی ـ ص ـ، بواسطة أحد الصحابة.
معجم شیوخ الأئمة التسعة:
یرتب هذا المعجم حسب الإجماع، أی الشیوخ المشترکین ویتسلسل حتى یصل إلى الشیوخ الذین تفرّد بالروایة عنهم إمام واحد مع بیان الأحادیث التی رویت لکل شیخ، بحیث یمکن فرز الشیوخ الذین تفرّدوا بروایة حدیث ما عن الشیوخ الذین اشترکوا معا فی روایة حدیث ما، وتساعد هذه الطریقة على الترکیز على الشیوخ الثقات وفرز الشیوخ المجهولین أو الضعفاء، الذین ترد أسانیدهم مقرونة على شکل متابعات.
معجم الضعفاء:
یشتمل على أسماء الرواة الذین رووا الأحادیث الضعیفة وأسماء المجهولین (أو غیر المنسوبین)
ب ـ الفهارس:
فهرس مرتب على أحرف الهجاء:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة على أحرف الهجاء مع تعریف کل فئة (صحابی، تابعی … الخ …). لتسهیل العودة إلى الاسم فی الکتب المختلفة.
فهرس مرتب حسب تسلسل الولادات:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة حسب الولادة تساعد على تحدید طبقة کل رجل بدقة.
فهرس مرتب حسب تسلسل الوفیات:
یتضمن أسماء الرجال مرتبة حسب الوفاة تساعد على تحدید عمر کل رجل من ضمن علاقته بشیوخه.
ج ـ الأنساب:
l مشجرات لعوائل الرواة وقبائلهم:
تظهر هذه المشجرات القرابة بین الرواة والأحادیث المشترکة داخل العائلة الواحدة أو القبیلة.
رابعا ـ ملف الإشکال:
ترد فیه ملفات کل إشکال على حدة ویحتوی على کافة الآراء المتضاربة حول … رجل، حدیث، ولادة، وفاة … الخ … کما یشرح الطریقة التی تم بها حسم الإشکال.
خامسا ـ البیبلوغرافیا:
1ـ المصادر المطبوعة:
وهو عبارة عن ملف شامل یتضمن کافة المصادر المطبوعة والتی لها علاقة بالحدیث النبوی الشریف.
2ـ المخطوطات:
ویقصد بها المخطوطات التی لم یجر تحقیقها حتى الآن ولم تتحول إلى مصدر مطبوع.
3ـ المؤلفات الواردة فی مصادر التراث:
وهی المؤلفات التی وردت فی بطون المصادر التراثیة، والتی لانعلم عنها شیئا سواء فی عالم المطبوعات أو فی عالم المخطوطات.
ویقصد به تقییم مشروعنا بالنسبة للمشاریع المعروفة فی مختلف أنحاء العالم.
________________________________________
1 . برهان بخارى، فرزند محمد تاش بخارایى، از مردمان بخارا ـ شهر فارسى زبان کشور ازبکستان ـ است.
2ـ عناوین عربى این مقالات، چنین است: «لماذا نعید کتابة التاریخ؟»، «مؤرخ دمشق الکبیر، لیس مؤرّخا»، «الدّیمقراطیّة ورقعة الهوامش»، «القفز فى الماء البارد»، «هل نحالف الشیطان؟» و«رسالة مفتوحة الى بل کلینتون».
3ـ «الصادق»، تشرین، العدد6420، دمشق، الأحد 7/1/1996.
4ـ از میان مقاله هاى اخیر استاد برهان بخارى، تنها «الصادق» مستقّلا در ایران طبع و همزمان با دیدار وى از مراکز فرهنگى جمهورى اسلامى ایران، با مشخصات زیر، منتشر شده است:
ـ الامام الصادق(ع)، الاستاذ برهان بخارى، تعلیق الدکتور عبدالجبار شرارة، مؤسسة الامام على(ع)، قم، 1417 (خریف1996م).