بررسی رویکردهایِ به حدیث در جهان اسلام، ما را با دو رویکردِ کلیِ تقابلی و تعاملی، از سوی مخالفان و موافقان حدیث آشنا می کند. این پژوهشِ توصیفی تحلیلی، بر این است رویکردهای به حدیث را در حوزه علمیه قم، مشخصاً در سده اخیر، احصاء، برشماری و تحلیل نماید. در رویکرد تعاملی با سه گرایش افراطی، تفریطی و اعتدالی گونه ها و نمونه های متنوعِ در هر یک، شناسایی و تحلیل می شوند. در گرایش اعتدالی، ضمن دو نگره تعاملِ متعادل و هوشمندانه «قرآن محوری و حدیث مداریِ» و «دوگانه محوری» که اولی بر جامعیت قرآن و دومی بر اصالت و استقلالِ حدیث در جنب قرآن تأکید دارد، نقش های تقریری و تبیینی و به ویژه نوگستریِ سنّت مورد تأمل است. این نوشتار مدعی است، جریان رو به رشد شکوفایی روشمند حدیث از یک/دو دهه گذشته به این سوی، ریشه در نگاه اخیر دارد. در رویکرد تعاملِ حداکثری، جریان ها و خرده جریان هایی که به نحو افراطی یا به جذب حداکثری از حدیث می اندیشند، مورد تحلیل قرار می گیرند؛ یعنی: فرهنگستان علوم اسلامی، دغدغه مندانِ احیای نهج البلاغه، گروه باطنی عرفانیِ متساهل، نصّ گرایان معاصر، نونصّ گرایانِ تفکیکی، و مدعیان طبّ اسلامی. جریان قرآن بسندگانِ در تفسیر یا خرده جریان هایِ عرضه به قرآن،