تخریج روایات ثقلین با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما» و تأثیرگذاری آن در معنای حدیث (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث نزد فریقین است که هیچ شبهه ای در صحت صدور آن وجود ندارد. در عین حال می توان متن روایات ثقلین را با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا» به چهار دسته کلی: «ما إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... فلن تضلوا» و «فتمسکوا بهما» تقسیم نمود. این تحقیق نشان می دهد دسته اول روایات مذکور، دارای معنای زائد بر سایر دسته هاست که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در متن حدیث می باشد. بنابراین تلاش شده است تعارض میان این چهار دسته روایات بررسی شود تا تخریج نهایی از متن حدیث حاصل گردد. حاصل تخریج نهایی در معنای حدیث آن است که حدیث ثقلین، شرط هدایت و عدم گمراهی انسان را در ظرف تمسک دائمی به قرآن و عترت (ع) تصویر می کند که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در تخریج نهایی است، در حالی که در صورت نبود این قید، هدایت صرفاً معلّق بر تمسک به آن دو شده که علی الظاهر با صدق مسمّای تمسک به قرآن و عترت، عدم گمراهی همیشگی حاصل می شود.Takhrij of the Saqalein narrations with the focus on the sentence “ Ma En Tamasaktom Behema” and its effect on the meaning of the hadith
The hadith of Saqaleen is one of the most famous hadiths of the two sects, and there is no doubt in its authenticity At the same time, it is possible to divide the text of Saqlain's narrations, focusing on the sentence "Ma En Tamasaktom Behema Lan Tazello " into four general categories: "Ma En Tamasaktom...LanTazello", "En Tamasaktom...LanTazello", "En Tamasaktom...Fa LanTazello" and "Fatamasseko ". This research shows that the first category of the hadiths has a redundant meaning over the other categories which is due to the presence of "Ma Masdariye Zamaniyeh".So it has been tried to examine the conflict between these four categories of narrations in order to obtain the final TAKHRIJ from the text of the hadith.The result of the final TAKHRIJ is that the hadith of Saqaleen depicts the condition of guiding and not misleading man in the context of constant adherence to the Qur'an and Atrat (AS) which is due to the existence of "Ma Masdariah Zamaniah" in the ultimate TAKHRIJ. In the absence of this restriction, the guidance is merely suspended on reliance on the two which apparently results in the constant truth of reliance on the Qur'an and Atrat, the absence of permanent misguidance.