از برجسته ترین محدثان تاریخ حدیث شیعه، شیخ صدوق است که تلاش وافری در گردآوری روایات و عرضه آن ها به جامعه علمی داشته است. شیوه صدوق در گزینش و نقل احادیث، بسان هر محدثی، معلول متغیرهای مختلفی بوده است. به نظر می رسد که از جمله آن ها باورهای کلامی وی است. برای اثبات این گمانه، پژوهش حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی، کیفیت انعکاس زیارت نامه های امام کاظم7 و امامان عسکریین8 را در آثار صدوق بررسی و تحلیل کرده است. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد که صدوق به هنگام گزارش این دو زیارت نامه، فقره ای از آن ها - که بر وقوع بداء در شأن این سه امام معصوم دلالت دارد - انداخته است؛ دلیل آن نیز ظاهراً استنباط رخداد بداء در امامت از فقرات مزبور است. این در حالی است که فقره زیارت نامه امام کاظم7 به وقوع بداء در امامت دلالت نداشته و از آن بداء در تصور مردم را - که اعتقاد آنان به جانشینی اسماعیل و ازاله این تصور و استقرار آن در امامت امام کاظم7 بوده است - می توان فهمید. طلایه دار این فهم نیز خود صدوق بوده که این فقه الحدیث را در خصوص روایات بداء درباره اسماعیل، برادر امام کاظم 7، مطرح کرده است؛ اما آن را به فقره مزبور تعمیم نداده است. فقره زیارت نامه امامان عسکریین 8 نیز محل بحث است. درباره امام حسن عسکری7 بدایی مشابه بدای امام هفتم7 مطرح است، اما بدا در شأن امام هادی7، قابل توجیه نیست. از این رو، احتمالاً صدوق در عدم نقل فقره مذکور، صحیح عمل کرده است.