روایات تأویلی آیات قرآن، در دو کتاب بحار الانوار و مرآه العقول اثر علامه مجلسی، به قدری فراوان است که نیازمند سبک شناسی تحلیل این روایات از منظر ایشان است. مسأله نوشتار حاضر، کشف روشمند الگوی علامه مجلسی در تحلیل روایات تأویلی آیات قرآن است. در نگاه اول، علامه مجلسی به عنوان شخصیتی اخباری بایسته است از همان شیوه اخباریان در روایات تأویلی بهره برد، ولی آن چه در این دو اثر مشهود است، تمایز روش ایشان با شیوه شناخته شده اخباریان است. با توجه به عدم کفایت تحقیقات پیشین، این مسأله به روش توصیفی- تحلیلی واکاوی گردید و نتیجه آن شد که نظرگاه علامه مجلسی به روایات تأویل قرآن، نگاه یک اخباری صِرف نبوده، بلکه ایشان در دوره نزاع اصولی و اخباری، در قامت یک اخبارگرایِ اصولیِ معتدل، با اتخاذ رویکرد معنایی به مقوله تأویل، موفق به ارائه اصول و ضوابطی برای پذیرش تأویل صحیح قرآن، همچون تطابق با ظاهر آیات، مناسبت میان ظاهر و باطن، مطابقت تأویل با ضرورت عقلیه و اضطرار و ملاک بودن عموم لفظ و نیز مؤیِّداتی مثل معاضدت سیاق، معاضدت دیگر روایات و موافقت با قرائت صحیح گردیده است.