آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۳

چکیده

حداقل نُه گزاره در مساله فتنه بودن زنان در جوامع حدیثی شیعه و سنّی گزارش شده است. این احادیث، به دو گونه کلی، انتساب صریح فتنه به زنان و همنشینی با دیگر فتنه ها قابل تقسیم هستند. تلقی به قبول این متون به عنوان روایت و گزارش آنها در جوامع حدیثی مشهور فریقین، نشانگر یک باور تاریخی به محتوای این روایات در فرهنگ و اندیشه اسلامی است که تاثیرات جدی در نوع نگرش به شخصیت و کارآمدی زن از نگاه اسلامی داشته و در دوره معاصر نزد مستشرقان و فیمینیسم، شبهاتی چون شوم بودن و تحقیر زن را دامن زده است. هر چند از منظر امامیه انتساب قطعی همه این روایات به معصوم، با توجه به نتایج ارزیابی سندی و مبانی کلامی در حجیت سنّت، با موانعی روبروست، اما فی الجمله صدور برخی از آنها، قوت دارد. برابر تاریخ گزاری اسنادی، زمان شناسی صدور اکثر این روایات به قرن اول هجری و به طور خاص دوره بعثت رسول خدا (ص) بر می گردد. شاخص گفتمان این دوره، گذار از فرهنگ جاهلی به فرهنگ اسلامی بوده و شارع اسلامی با رویکردی اصلاحی و احیایی به ترمیم و تصحیح شخصیت زن و تعدیل مناسبات مردان با زنان پرداخته است. این پژوهه با روش تحلیلی انتقادی روایات فتنه بودن زنان را از منظر فراوانی، تاریخ گزاری، گفتمان شناسی صدور، اعتبار سنجی مصادر و اسناد، نقد دلالی، تعارض با دیگر روایات به بوته سنجش سپرده است. دستاورد این پژوهه آن است که فتنه دانستن زنان در روایات مساوی با تحقیر یا شوم بودن شخصیت زن نیست و احادیث صرفاً به حساسیت تعامل با زنان و ضریب تاثیرپذیری مردان از آنان اشاره دارند.

تبلیغات