هدف این بررسی آن است که روشن سازد در احادیث پیشوایان دین، برای اصلاح رذایل و تقویت فضایل اخلاقی، از چه نوع شناخت هایی استفاده شده است. روش بررسی کتابخانه ای و توصیفی است. بدین منظور، احادیث فضایل و رذایل اخلاقی مورد مطالعه قرار گرفته، روش های شناختی آنها شناسایی و سپس طبقه بندی شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شش دسته شناخت در اصلاح و مدیریت اخلاق مورد استفاده قرار گرفته اند که عبارت اند از: شناخت انسان، شناخت دنیا، شناخت مرگ، شناخت آخرت، شناخت خداوند و شناخت پیامد خلق ها و اعمال. هر کدام از این موضوعات شش گانه ابعاد مختلفی دارند و به تناسب صفات اخلاقی، هر کدام موجب اصلاح یا تقویت یک یا چند ویژگی اخلاقی می شوند. نتیجه این پژوهش، آن است که: یکم، مدل شناختی اسلام در اخلاق، یک مدل شش وجهی است؛ دوم، برای تغییر اخلاق در انسان، می توان از یک یا ترکیبی از چند عنصر از شناخت های شش گانه یاد شده استفاده نمود.