کرونا، زیست کره و زیست جهان: مطالعه ای جامعه شناختی در باب روابط متقابل انسان و محیط زیست (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اندیشه محوری این پژوهش پرورش این ایده است که رشد سرمایه داری در نیمه دوم قرن بیستم همراه با عملکرد نئولیبرالیسم اقتصادی، رابطه مطلوب انسان با محیط طبیعی اش را برهم زده است، به طوری که اپیدمی های اخیر از جمله انتشار ویروس کرونا به نوعی بازتاب دهنده رابطه نامتوازن انسان با محیط است. این مقاله با اتکا به دیدگاه نظری یورگن هابرماس(سیستم- زیست جهان) و روش اسنادی و تحلیلی تدوین شده است. یافته ها نشان می دهد که انتشار ویروس کرونا تابعی از شرایط محیطی ایجاد شده به دست انسان ها است. انتشار اپیدمی ها و جهش کرونا ویروس ها با شرایط زیست محیطی، نظام های تولید انبوه توسط شرکت های چندملیتی و استفاده بدون نظارت از آفت کش ها و دخل و تصرف های ژنتیکی در گیاهان و جانواران است. بینش اقتصادی نئولیبرال نسبت به کشاورزی تجاری سودمحور، ریسک انتشار ویروس های همه گیر را می پذیرد. با شیوع ویروس کرونا و پیامدهای ناخواسته آن از قبیل محدودشدن فعالیت های اقتصادی تخریبگر در زمین، هوا، دریا و کلان شهرها زیست کره فرصتی برای خوداحیاگری یافته است. همچنین انتشار این ویروس فرصتی پدید آورده است که انسان ها در زیست جهان پیامدهای مخرب سیستم(سرمایه و دولت) را مورد بازاندیشی قرار دهند، به متابولیسم سیاره ای اتصال یابند و فرهنگ و طبیعت را هستی هایی مکمل یکدیگر در نظر گیرند. این بینش پرتوی نو را از زاویه زیست جهان به رابطه متعامل انسان و محیط زیست، می افکند.Corona, biosphere and the Life World: A sociological study about the mutual relations between man and the environment
The central idea of this research is to develop the idea that the growth of capitalism in the second half of the 20th century, along with the performance of economic neoliberalism, has disrupted the desirable relationship between man and his natural environment. So that the recent epidemics, including the spread of the corona virus, are a kind of reflection of the unbalanced relationship between humans and the environment. This article is compiled based on the theoretical perspective of Jürgen Habermas (system-life-world) and documentary and analytical method. The findings show that the spread of the corona virus is a function of the environmental conditions created by humans. The spread of epidemics and the mutation of coronaviruses is due to environmental conditions, mass production systems by multinational companies, unsupervised use of pesticides, and genetic interference in plants and animals. The neoliberal economic vision of profit-oriented commercial agriculture accepts the risk of spreading epidemic viruses. With the spread of the corona virus and its unwanted consequences, such as the restriction of destructive economic activities in the land, air, sea and metropolises, the biosphere has found an opportunity for self-revival. Also, the spread of this virus has created an opportunity for humans to reconsider the destructive consequences of the system (capital and government) in the bio-world, to connect to the planetary metabolism, and consider culture and nature as complementary entities. This insight sheds a new light on the interactive relationship between humans and the environment from the perspective of the world's biology.