بررسی انتقادی «نظریه قلمروی اجتماعی۔شناختی» در باب رشد اخلاقی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
بخش قابل توجهی از مطالعات روان شناسی به مطالعه پدیده های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و ...) اختصاص دارند. از جمله نظریه های متأخر در این حوزه، «نظریه قلمروی اجتماعی۔ شناختی» است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می شود. در این پژوهش، پس از مرور اصلی ترین ادعاهای این نظریه، در خصوص شناخت اخلاقی و رشد اخلاقی، به نقاط ابهام یا کاستی های آن - بر اساس دیدگاه های تجربی و ملاحظات نظری - پرداخته شده است . ادعای اصلی این نظریه این است که سه قلمرو «اخلاق، قراردادی و شخصی» از سنین پایین کودکی متمایز می شوند و هر کدام مسیر رشد خود را طی می کنند. در این نظریه بر تجربه های زیسته کودکان برای رشد اخلاقی تأکید می شود و به عواملی همچون تعامل با همسالان، تعامل با والدین، تعاملات میان قلمروی اشاره می شود. فرایند تعامل کودک با محیط (از جمله والدین) به شکل دیالکتیک دیده می شود. این نظریه به رغم نقاط قوّتی که دارد، از کاستی های نظری رنج می برد که از جمله آنها، می توان به «برداشت عقلی از اخلاق و قضاوت اخلاقی»، «نابسندگی معیارهای تمایز میان قلمروها»، «تلقی ناکافی از هنجارهای دینی» اشاره کرد.A Critical Assessment of “Social-Cognitive Domain Theory” concerning Moral Development
There are a considerable number of psychological research studies which explore moral phenomena (moral judgment, moral behavior, and so forth). Among the recent theories in this field is the "social-cognitive domain theory". While this theory is developed by some unsympathetic responses to Lawrence Kelberg's views, it is now supported by a wide range of empirical enquiries. In the present paper, reviewing its central claims about moral knowledge and moral development, the ambiguities or drawbacks of the theory are examined and explained based on empirical views and theoretical considerations. The basic claim of this theory is that the three domains of "morality, contract, and personality" are set apart in infancy, and each goes through its own growth path. This theory emphasizes the lived experiences of children for moral development, and it refers to the factors such as interaction with peers, interaction with parents, and interactions between the domains. The process of the child's interaction with the environment (including parents) is seen dialectically. Despite its strengths, this theory suffers from serious disadvantages which include "rational understanding of morality and moral judgment", "inadequacy of criteria for distinguishing between realms", and "insufficient conception of religious norms".