عامی بودن حفص بن غیاث دیدگاهی مقبول نزد شیخ طوسی(460ق) است. مسئله اصلی این پژوهه تحلیل و ارزیابی روایت عبد الله بن إدریس (192ق) – از معاصران و راویان حفص بن غیاث- به مثابه نظریه رقیب شیخ طوسی است که با جمله «فوالله إنه[حفص] لشیعی وإن شریکا لشیعی» بر تشیّع حفص بن غیاث تاکید داشت. این پژوهش با استناد به شواهد و تحلیل های جریان شناسانه اثبات می کند گزارش ابن ادریس از تشیّع اعتدالی حفص بن غیاث استوار می نماید و قطعیت و فراگیری نظریه شیخ طوسی مخدوش است و عامی دانستن مذهب حفص بن غیاث در همه ادوار حیات وی نادرست می نماید. البته هر چند شیخ طوسی در کتاب رجال و الفهرست خود به عامی بودن حفص بن غیاث تصریح دارد ولی در کتاب العده فی اصول الفقه با لحاظ مجموعه ای از شرایط, روایات حفص بن غیاث از ائمه شیعه را در فقه امامیه شایسته استناد -دانست و به نوعی به صحت و اعتبار احادیث حفص بن غیاث می گرود؛ از این رو از نظریه رجالی تا رویکرد فقهی شیخ طوسی تفاوت وجود دارد.