آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

یکی از مهم ترین مفاهیم در اندیشه سیاسی امام خمینی، استقلال فرهنگی است. نوشتار پیش رو درصدد پاسخ بدین پرسش است که در آرا و اندیشه های امام خمینی استقلال فرهنگی چگونه تبیین شده و چه جایگاهی دارد؟ فرضیه پژوهش حاضر عبارت است از اینکه: «در اندیشه امام خمینی استقلال فرهنگی در راستای تمایز سازی برجسته فرهنگ خودی (با دو محتوای ایرانی- اسلامی) با فرهنگ غرب تعریف می گردد؛ اما این تمایز سازی به معنای نفی کلیت فرهنگی غرب به شکلی مطلق و کورکورانه نیست». برای اثبات فرضیه موردنظر از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده و با استفاده از رویکرد جامعه شناختی هویت محور به بازشناسی مفهوم استقلال فرهنگی با تأکید بر بُعد ملی- هویتی آن (هویت ملی - فرهنگی) که در خود ویژگی تجانس فرهنگی معطوف به تمایز با فرهنگِ غیر به همراه دارد، پرداخته شده است. دراین راستا، سه شاخصه هویت ملی - فرهنگی (حفظ میراث فرهنگی، ارزش گذاری نسبت به آن و ارزش گذاری نسبت به زبان فارسی) در اندیشه امام انطباق داده شده است. این انطباق گویای پذیرش شاخصه های مورد اشاره نه به شکل مطلق و کورکورانه، بلکه در جهت ایجاد یک ساخت هویتی مستقل و دارای استقلال از فرهنگ بیرونی و نفی نگرش غرب گرایی مطلق حکومت پهلوی است. امری که نتیجه اش نه طرد مطلق و نه پذیرش مطلق فرهنگ غرب بوده، بلکه ضمن شناسایی دستاوردهای مثبتش با ایجاد مرزبندی هویتی با آن، استقلال فرهنگی را در این اندیشه به ثمر می نشاند.

Re-understanding the Concept of Cultural Independence in Imam Khomeini’s Thought (An Identity-centered Approach)

One of the most important concepts in Imam Khomeini's political thought is cultural independence. The present article is an attempt to answer the following question: How cultural independence is explained in Imam Khomeini's viewpoints and thoughts and what is its status? The hypothesis of the present study is as follows: "In Imam Khomeini's thought, cultural independence is defined in order to distinguish the indigenous culture (with two components, i.e., Iranian and Islamic) from the Western culture, but this differentiation does not mean the total negation of Western cultural in an absolute and blind way. To substantiate the above-mentioned hypothesis, descriptive-analytical method has been used and identity-centered sociological approach has been employed to re-understand the concept of cultural independence with emphasis on the national dimension of identity (national cultural identity) which in itself contains cultural homogeneity vis-à-vis the differentiation with the other culture. In this regard, three characteristics of national cultural identity (preservation of cultural heritage, valuation in relation to it, and valuation in relation to the Persian language) have been comparatively studied in Imam Khomeini's thought. This comparison indicates the acceptance of the mentioned indicators not in an absolute and blind way, but in order to create an identification construct independent of the external culture and to negate the absolutist Westernist attitude of the Pahlavi government. The result is neither absolute rejection nor absolute acceptance of the Western culture, but while recognizing its positive achievements, through setting up an identity boundary with it, leads to cultural independence in this idea.

تبلیغات