آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

تقریر معصوم، ارتباط تنگاتنگی با عدمِ ردع در سیره عقلا دارد؛ این تقریر، گاه بر فعل مکلف و گاه بر سیره عقلایی است. استدلال به سیره در مسائل مختلف اصولی و ابوابی از فقه معاملات کاربرد وسیعی یافته است. اصولیان درباره حجیتِ تقریر وحدتِ نظر یافته اند و رویکرد عدم حجیت تقریر دیدگاه بدیعی محسوب و در برابر این تسالم اصولی شکل گرفته است. در نوشتار حاضر که به منظور بررسی و نقد این رویکرد با روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی تدوین شده، از یک سو گزاره هایی چون قبح القاء در مفسده و تفویت مصلحت و ادله ای مانند لزوم ارشاد جاهل و روایات لزوم تبلیغ شریعت و ازسوی دیگر، روایاتِ عدم وجوبِ جواب بر امام(ع) و دیگر ادله در نظامی هماهنگ، تفسیر شده است.

A Critical Reading of the View on the Non-Authoritativeness of Taqrīr (Approval)

The Taqrīr of Maʿṣūm (approval of infallible) is closely related to the absence of prohibition (ʿadam-i radʿ) in the practices of scholars (Sīra). This approval is sometimes related to obligatory actions, and sometimes to the practices of scholars (Sīra). Reasoning using Sīra has become prominent in various issues of jurisprudential principles (Uṣūl) and chapters of transactional jurisprudence. Scholars of Uṣūlī jurisprudence (Uṣūlīs) have reached a consensus regarding the authority of Taqrīr. The view of non-authority of Taqrīr has been shaped in contrast to this established consensus and is a novel perspective. The present study is conducted using library research and the descriptive-analytical method and aims to analyze and critique this approach. On the one hand, propositions such as the abhorrence of causing corruption (Qubḥ al-ilqāʾ dar mafsada) and neglecting benefits (neglecting maṣlaḥat), and evidences such as the necessity of guiding the ignorant, and the narrations about the necessity of the propagation of the sharīʿa are explored. On the other hand, narrations indicating the non-obligation of responding to Imām (peace be upon him) and other evidences in a coordinated system are studied.

تبلیغات