اصطلاح شناسی «قضیة في واقعة» و شبهه زدایی از آن (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
یکی از تعابیر استنادشده در کتب فقهی در دلالت سنجی روایات، اصطلاح «قضیه فی واقعه» است که فقها با تکیه بر آن برخی از احادیث خاص را برای استنباط حکم کلی غیرقابل استدلال دانسته اند. در لابه لای کتب فقهی متقدمان به برخی از زوایای این اصطلاح اشاراتی شده است. در نوشته حاضر، که به روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نخست مفهوم و کاربرد و ثمره «قضیّه فی واقعه» بررسی و سپس اشتباهات مرتبط با این اصطلاح تبیین شده است. دلالت حدیث بر فعل معصوم یا حکایت فعل توسط معصوم، عدم قصد تشریع از فعل و حکایت فعل و عدم قابلیت جمع عرفی، ازجمله مقوّمات «قضیّه فی واقعه» است. صدور فعل در پاسخ به سؤال راوی و اشاره راوی به استمرار فعل توسط معصوم، ازجمله قراینی است که دلالت می کند فعل یا حکایت فعل در مقام تشریع و تبیین حکم شرعی صادر شده است.Understanding the Expression of “Qażīya fī Wāqiʿa” and Debunking Related Doubts
One of the expressions cited in jurisprudential books for understanding and validity of hadiths is the term “Qażīya fī Wāqiʿa”, based on which the jurists consider some specific hadiths as Unathority for deriving general rulings. A number of references are made in the works of early jurisconsults that refer to some aspects of this term. The present study, carried out using the descriptive-analytical method and through library research, will first analyze the meaning, application, and implications of “Qażīya fī Wāqiʿa”, and then debunk the errors related to the term. The components of “Qażīya fī Wāqiʿa” include the indication of a ḥadīth regarding the actions of the Maʿṣūm (infallible), the narration of action by the Maʿṣūm (infallible), the lack of intent for legalization and the narration of action, and the inability to reconcile with common understanding. The issuance of Actual Sunnah in response to a narrator’s question, and the narrator mentioning the continuation of Actual Sunnah by the Maʿṣūm (infallible) are some of the indications revealing that the Actual Sunnah was made with the intent of legalizing (Tashrīʿ) and clarifying a legal ruling.