چکیده

مسئله ی اصلیِ این پژوهش، بررسیِ دیدگاه سازگارگروانه ی موریتس شلیک دربابِ مسئولیّت اخلاقی و هدف از آن، نشان دادنِ ناکارآمدی و پارادوکسیکال بودنِ نظریّه ی وی در این باب است. شلیک با نفیِ لزومِ «امکان های بدیل» در پذیرشِ «مسئولیّت اخلاقی» با سه چالش روبرو است: ارائه ی تعریفی سازگارگروانه از مسئولیّتِ اخلاقی؛ تعریف و تبیینِ سازگارگروانه ی احساس مسئولیّتِ عامل و انطباقِ مصادیقِ این دو با یکدیگر. وی مسئولیّتِ اخلاقی را به «ظرفیّتِ ایجادِ انگیزه از طریقِ مجازات/ پاداش» تعریف می کند؛ بر این اساس عامِل الف، مسئولِ کُنشِ ب است اگر و تنها اگر اِعمال مجازات/پاداش در وی انگیزه ای ایجاد کند که سبب شود در مواردِ مشابه آینده، کُنش هایی شبیه ب را انجام ندهد/ انجام دهد. شلیک پس از ارائه ی این تعریفِ آینده گروانه، «احساسِ مسئولیّتِ» عامِل را به «تحقّقِ امیالِ طبیعی» تعریف می کند و در انتها تلاش می کند انطباق مصادیقِ این دو را نشان دهد. در این پژوهش با ارائه ی سه مثالِ نقض نشان می دهم: الف) نظریّه ی شلیک برخلافِ ادّعایش، دچارِ ناسازگاری است و مصادیقِ تعریفِ وی از مسئولیّتِ اخلاقی و احساسِ مسئولیّت بر یکدیگر منطبق نیست. ب) تعریفِ احساسِ مسئولیّت به «تحقّق امیالِ طبیعی» تعریفی ناقص است و مانعِ اغیار نیست. ج) تعریفِ شلیک از مسئولیّت اخلاقی جامعِ افراد نیست؛ زیرا می توان عامِلی را تصوّر کرد که اجازه ی هیچ تأثیری را از طریقِ مجازات/پاداش به ما نمی دهد؛ امّا عُرف مشترک بالاترین درجه ی مسئولیّت را برای وی در نظر می گیرد. با نشان دادنِ این سه نقص، روشن می شود که نظریّه ی شلیک در مسئله ی مذکور، قابلِ دفاع نیست.

تبلیغات