عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آلودگی محیط زیست با تأکید بر مصرف نفت کوره در ایران (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر انتشار دی اکسیدکربن است، که به عنوان معیاری برای آلودگی محیط زیست در ایران برای دوره زمانی 1397-1352 استفاده شده است. به منظور اندازه گیری عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آلودگی محیط زیست، لازم است که به مطالعه تأثیر کوتاه مدت و بلندمدت مصرف نفت کوره، شهرنشینی، رشد اقتصادی بر انتشار دی اکسیدکربن در ایران پرداخت؛ بدین منظور از مدل «خودرگرسیون با وقفه های توزیعی گسترده» استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ضریب تصحیح خطای به دست آمده در این مدل نشان می دهد که در هر دوره 33 درصد از خطای عدم تعادل کوتاه مدت، برای دستیابی به تعادل بلندمدت را تعدیل نماید. طبق برآورد انجام شده، افزایش مصرف نفت کوره، شهرنشینی و رشد اقتصادی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر مثبتی بر انتشار دی اکسیدکربن دارد. همچنین نتایج بلندمدت حاکی از آن است که با افزایش یک درصد تولید ناخالص داخلی، مصرف نفت کوره و جمعیت شهری به ترتیب 849/0، 166/0 و 566/1 درصد انتشار دی اکسیدکربن را افزایش می دهد. لذا اولین اقدام در جهت کاهش انتشار دی اکسیدکربن در کشور، توجه به میزان مصرف نفت کوره است، از این رو می توان سیاستگذاری هایی جهت استفاده از انرژی های جایگزینی مانند انرژی های تجدیدپذیر برای کاهش انتشار دی اکسیدکربن پرداخت.Economic and Social Factors Affecting Environmental Pollution with an Emphasis on Mazut Consumption in Iran
The main purpose of this study is to investigate the effect of economic and social factors on the emission of carbon dioxide, which has been used as a measure of environmental pollution in Iran for the period of 1352-1397. In order to measure the economic and social factors affecting environmental pollution, it is necessary to study the short-term and long-term relationship between fuel oil consumption, urbanization, economic growth, and carbon dioxide emissions in Iran. For this purpose, the autoregression model with extended distribution intervals (ARDL) was used. The results show that the error correction coefficient obtained in this model shows that in each period, 33% of the short-term failure error can be made to achieve a long-term comparison. According to the estimate, the increase in fuel oil consumption, urbanization, and economic growth have a positive effect on carbon dioxide emissions both in the short term and in the long term. Also, the long-term results indicate that with an increase of one percent of gross domestic production, fuel oil consumption and urban population increase carbon dioxide emissions by 0.849, 0.166, and 1.566 percent, respectively. Therefore, the first step to reduce carbon dioxide emissions in the country is to pay attention to the amount of fuel oil consumption, hence policies can be made to use alternative energies such as renewable energies to reduce carbon dioxide emissions.