Islam Sociology as a Novel Approach in the Sociological Sciences (With Emphasizing on a Critical Reinterpretation of the "Sociology of Religion") (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
The distinction between "Religion" and "Religiosity culture and religious beliefs in the sensory and phenomenological perspective" has sociological significance and demonstrates a distinct pattern of sociology. The present study in the first section with critically approaches to the "Sociology of Religion" explains the inadequacy of its conceptual and perceptual organization in explaining sociological relationships of religion, with an emphasis on the inherently reductionist and methodological nature of this prevalent discipline. To this aim, the author explains that a "Correct understanding of religion - especially Islam - can be considered as a foundation that influences the existing understanding of sociology of religion" and examines the relationship between religion and society from a distinct perspective compared to the prevailing literature worldwide, highlighting the distinction of this approach compared to the intradisciplinary literature, which mainly involves an essentialist and fixed perception of religion and religious society in the dominant intellectual-religious traditions in the Islamic world. The author argues in this field with an "Ijtihadi" and "Intra-religious" approach about the combined and creative role of "Social Traditions of God" with "Faith and distinctive characteristics of Islamic spirituality" in constructing a new identity for society. By referring to the idea that "When people take steps towards God and the kingdomin a planned manner, they become closer to each other and a global community takes shape," it reaches a new level of religious and Islamic society. In fact, forming the institutions with common and distinct featuressuch as mosques, pilgrimage, and recently the Arbaeen of Imam Hussein (AS) in relation to the historical and glorious experience of the Islamic community in Medina shows that the Islamic society is a society established on justice and fairness, which follows its principles by creating sensitivity towards "Perceptive and Cognitive" levels, "Moral and Inclination" values, and "Behavioral and Action" aspects, within the framework of "Faith and Righteous Deeds."جامعه شناسی اسلام به مثابه رهیافتی نو در جامعه شناختی (با تأکید بر بازخوانی انتقادی «جامعه شناسی دین»)
تمایز «دین» از «فرهنگ تدیّن و انگاره های مذهبی در افق حسّی و پدیداری»، شأن جامعه شناختی دارد و الگوی متمایزی از جامعه شناسی را نشان می دهد. اثر حاضر بر این اساس در بخش اول، با رویکرد انتقادی نسبت به «جامعه شناسی دین»، عدم کفایت سازمان مفهومی و ادراکی آن در تبیین نسبت های جامعه شناختی دین را با تأکید بر ماهیت ذاتاً تقلیل گرا و متدولوژیکِ این دیسیپلین رایج، توضیح داده است. نویسنده با اشاره به اینکه «فهم درست از دین-به ویژه اسلام - می تواند به مثابه پایه ای در نظر گرفته شود که بر فهم موجود از جامعه شناسی دین تأثیر بگذارد»، به بررسی نسبت دین و جامعه از نقطه نظرِ متمایزی نسبت به ادبیات رایج در جهان پرداخته است؛ وجه تمایز این رهیافت در قیاس با ادبیات درون گفتمانی نیز ناظر به تلقّی عمدتاً ذات انگارانه و درک فیکس شده از دین و جامعه دینی در سنّت های فکری-مذهبی غالب در جهان اسلام است. نویسنده در همین زمینه با رویکرد «اجتهادی» و «درون دینی» درباره نقش ترکیبی و خلّاقانه «سنّت های اجتماعی خدا» با «ایمان و ویژگی ممتاز معنویت اسلامی» در ساخت هویت سازی جدیدِ جامعه، استدلال کرده و با اشاره به اینکه «وقتی انسانها در مسیر تقرّب به خدا و ملکوت گام برمی دارند بطور برنامه ریزی شده ای به یکدیگر، نزدیک تر شده و جامعه جهانی، شکل می گیرد»، به حدّ جدیدی از جامعه دینی و اسلامی می رسد؛ در واقع، شکل گیری نهادهایی با کارویژه های مشترک و متمایزی مثل مسجد، حج، اخیراٌ اربعین امام حسین(ع) در عطف به تجربه تاریخی و درخشان جامعه اسلامی در مدینه النّبی(ص)، نشان می دهد که جامعه اسلامی، جامعه ای است قائم به قسط وعدل که قران آنرا با ایجاد حسّاسیت نسبت به سطوح «بینشی-نگرشی»، «ارزشی-گرایشی» و«کنشی و رفتاری»، در قالب «ایمان و عمل صالح» دنبال می کند.
«جامعه شناسی دین» ،جامعه شناسی اسلام ،سُنن ربّانی ،قسط و عدل ،جامعه اسلامی و جامعه جهانی،