روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در طول تاریخ کهن تا به دوران معاصر همواره روابطی بهدوراز تنش بوده و امروز نیز ظرفیتهای متنوع جهانی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چین و موازی با آن توانمندیهای منطقهای ایران ایجاب میکند که دو کشور روابط خود را در سطح راهبردی تعریف و دنبال کنند. در ادوار تاریخ روابط فرهنگی و تمدنی این دو کشور بهطور طبیعی بهموازات حوزههای هنری و اقتصادی بسط پیداکرده و همچنین دادوستدهای بازرگانی از تعاملات نخستین هیئتهای ایرانی و چینی با یکدیگر در بیش از 2000 سال پیش تاکنون ادامه داشته است. همچنین در دوران معاصر بخش قابلتوجه و اولویت نخست چین در قبال ایران روابط مبتنی بر تأمین انرژی است و ایران نیز به چین بهمثابه یک شریک تجاری قدرتمند نگاه میکند که میتوان با توجه به ظرفیتهای فرهنگی دو کشور و بازخوانی روابط تمدنی آن سطح و عمق روابط را گسترش داده و تعمیق بخشید. لذا در این مقاله سعی داریم تا منطق روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین را با رویکرد فرهنگی، با توجه به تاریخ مناسبات ایران و چین و نیز روند چین شناسی در ایران و متقابلاً ایرانشناسی در چین موردبررسی قرار دهیم. سؤال پژوهش این است که منطق روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در دوران معاصر؛ با رویکرد فرهنگی چیست؟ یافتهها نشان میدهد که دو کشور ایران و چین سابقه همکاری فرهنگی داشته بهعلاوه ازنظر اجتماعی و ارزشهای بینالمللی دارای اشتراکات فرهنگی هستند. قابلذکر است که مقاله به روش توصیفی و تحلیلی گردآوریشده و استدلال و نتایج ارائهشده در این مقاله بر اساس چارچوب نظری سازهانگاری تنظیم و ارائهشده است.