مفسران قرآن شیوه های گوناگونی را برای تفسیر آیات برگزیده اند. با توجه به تاکید قرآن بر تفکر و تدبر در آیات، میدانی گسترده برای ژرف اندیشان وجود دارد تا با ایجاد تناسب و نزدیکی میان ظاهر و باطن کلام آیات قرآن را تبیین نمایند. پژوهش حاضر با تمرکز بر رویکرد تفسیر عرفانی انجام شده است که در آن برای دریافت معنای باطنی به رمز و اشارات توجه می شود. مشخصه ی رمز، برقراری نوعی ارتباط با امری مجهول و ناشناخته است که دریچه و روزنی بر عالم قداست و ماورا می گشاید. قداست همواره در موقعیتی تاریخی متجلی می شود و همین که انسان به ظهور و تجلی قداست آگاهی یابد آن قداست در هر مرحله که ظاهر و متجلی گردد تاریخی می شود. سرنوشت و نحوه ی هستی پیامبران را می توان به تجلیات قداست تأویل کرد. داستان های پیامبران در قرآن به دلیل وجود حوادث و اعمال خارق العاده در آنها که مطابق واقعیت و منطق تجربه های عادی بشر نیست از دیر زمان مورد تفسیر قرار گرفته است. این پژوهش به بررسی ضرورت پذیرش تأویل پذیری قرآن و درک رمزگرایی و رمزوارگی آن برای دریافت معنای باطنی و لطایف معنوی پیام حق پرداخته و داستان پیامبران را مورد تحلیل رمزگرایانه قرارداده و به این نتیجه دست یافته است که با رمزاندیشی هر عملی قابلیت آن را دارد که فعلی مذهبی باشد و هر شیئی در خور آن است که مجلای قداست شود. بر این اساس در داستان چهار پیامبر بیشترین تأویلات رمزی وجود دارد.