درباره تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران اختلاف نظرهای فراوانی شکل گرفته است. در سراسر دوره پهلوی تلاش می شد تا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران شناسانده شود. پهلوی گرایان با ترسیم تصویری تاریک از وضعیت عمومی ایران در دوره قاجاریه به ویژه اوضاع بحرانی کشور در آستانه کودتای 1299، می کوشیدند با اسطوره پردازی از رضاشاه، او را بنیانگذار ایران نوین و کودتای 1299 را مبدأ تاریخ معاصر ایران معرفی کنند. مسئله اصلی این مقاله این است که آیا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران است؟ نگارنده با ارزیابی و نقد ایده هایی که توسط تاریخ نگاران رسمی دوره پهلوی و نیز برخی از تاریخ پژوهان مستقل، درباره رضاشاه مطرح شده است، استدلال می کند که مبدأ تاریخ معاصر ایران کودتای 1299 یا پادشاهی رضاشاه نیست، زیرا نوسازی های دوره رضاشاه به رغم گستردگی و تنوعش، حاوی تناقض هایی بود که جامعه ایران را دستخوش تنش و بحران درونی می کرد و نوع سلطنت رضاشاه از نظر منطق تحول تاریخی به دوره پیشامشروطه تعلق داشت و هرگز نمی توانست ایران را وارد یک دوره تمدنی تازه ای کند. بنابراین، مبدأ تاریخ معاصر ایران نه کودتای 1299، بلکه انقلاب مشروطه است.