تحلیل گفتمانی زمینه های نارضایتی و رفتارهای اعتراضی دو دهه اخیر (با تأکید بر روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی زمینه های نارضایتی و رفتارهای اعتراضی دو دهه اخیر (1380- تابستان 1400) در ایران با تأکید بر اعتراضات در استان خوزستان صورت گرفت. روش مطالعه: پژوهش برای دستیابی به هدف فوق از روش تحلیل گفتمان بهره برده است. مشارکت کنندگان پژوهش 34 نفر از افراد مطلع، معتمدین محلی و افراد دارای قدرت تحلیل مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف در حوزه فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی، اساتید دانشگاه و کارشناسان متخصص و آشنا به موضوع و متون موجود در زمینه وضعیت نارضایتی و اعتراضات موجود در دو دهه اخیر می باشد. این مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری نظری در فرآیند جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از روش مصاحبه عمیق جمع آوری و به کمک روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف از طریق مراحل سه گانه (ترسیم فضای گفتمانی، غیریت سازی و مفصل بندی) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل گفتمان متون بازگوکننده آن بود که دال شناور اعتراضات و نا آرامی های در خوزستان با برجسته سازی «انباشت مطالبات مردم» به عنوان دال اصلی، رویکرد گفتمان اعتراضات و نا آرامی های در دو دهه اخیر در خوزستان را برای ما آشکار می نماید. چنین برجسته سازی ای، معرّف وقته ها یا مدلول هایی خاص خود می باشد؛ بطوریکه «نابرابری منطقه ای» «بحران آبی و خشکسالی» «معضلات زیست محیطی» «عدم حکمرانی خوب شهری» «احساس ناکامی و ناامیدی» «طایفه گرایی» «کنشگری بازیگران مختلف» «معیشت محوری» «احساس محرومیت نسبی» به عنوان وقته ها و دال های اصلی مفصل بندی گفتمان نارضایتی در دو دهه اخیر در خوزستان را سامان می دهند. نتیجه گیری: تحلیل گفتمان به روش لاکلاو و موف در خصوص نارضایتی ها در دو دهه اخیر در خوزستان، مبیّن آن است که مشکلات به جامانده از انبوه مسائل حل نشده استان خوزستان، کار را به نقطه جوش رسانده است و در این میان، ترکیبی از احساسات و ادراکات مردم خوزستان نیز بر رفتار و کنش سیاسی آنان تأثیر گذار بوده و در نهایت، بروز رفتار اعتراضی و پدیده ناآرامی را شکل داده است. بر اساس نتایج، مفصل بندی گفتمان حاکم بر رفتارهای اعتراضی و نارضایتی های اجتماعی در دو دهه اخیر ترسیم گردیده است.Discourse Analysis of the Grounds of Dissatisfaction and Protest Behaviors of the Last Two Decades (with an Emphasis on Laclau and Mouffe's Discourse Analysis Method)
Objectives: The current research was carried out with the aim of sociologically explaining the grounds of dissatisfaction and protest behaviors in the last two decades (summer 1400-1380) in Iran, with an emphasis on protests in Khuzestan province. Methods: The research has used the discourse analysis method to achieve the above goal. The research participants are 34 knowledgeable people, local trustees and people with the ability to analyze social, cultural and political issues, managers and experts of various organizations in the field of cultural, social, political and security environment, university professors and expert experts familiar with the subject and texts. It is related to the state of dissatisfaction and protests in the last two decades. These participants were selected using theoretical sampling in the process of data collection and analysis. The data were collected using the in-depth interview method and analyzed with the help of Laclou and Mouffe's discourse analysis method through three steps (drawing the discourse space, alienating and articulating). Results: The discourse analysis of the texts revealed that the floating sign of protests and unrest in Khuzestan by highlighting the "accumulation of people's demands" as the main sign, reveals the approach of the discourse of protests and unrest in Khuzestan in the last two decades. Such highlighting is indicative of its own specific times or meanings; So that "regional inequality", "water crisis and drought", "environmental problems", "lack of good urban governance", "feeling of failure and hopelessness", "tribalism", "activism of different actors", "economy-centered", "feeling of relative deprivation" as the main moments and signifiers. They organize the articulation of the dissatisfaction discourse in the last two decades in Khuzestan. Conclusion: Discourse analysis according to Laclau and Mouffe regarding dissatisfactions in the last two decades in Khuzestan shows that the problems left over from the multitude of unresolved issues in Khuzestan province have brought the work to a boiling point, and in the meantime, a combination of people's feelings and perceptions. Khuzestan has also influenced their behavior and political action and finally, it has formed the emergence of protest behavior and the phenomenon of unrest. Based on the findings, the articulation of the ruling discourse on protest behaviors and social dissatisfactions in the last two decades has been drawn.