بازخوانی انسجام ساختاری قرآن کریم در پرتو نظریه نظم متقارن از دیدگاه ریموند فرین (مطالعه موردی سوره بقره) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سخن از انسجام و پیوستگی متن قرآن به گذشته های دور در اندیشه قرآن پژوهان مس لمان برمی گردد. به رغم باور عموم قرآن پژوهان غربی به پراکن دگی م تن ق رآن، در دوران معاص ر دسته ای از ایشان با اتکا به دانش های ادبی و زبانی، در پی اثبات انسجام و پیوس تگی ای ن متن مقدس در قالب نظریه نظم متقارن بر آمده اند. مقاله حاضر با در پیش گرفتن روش توصیفی تحلیلی، به بررسی رویکرد «ریموند فرین»، قرآن پژوه معاصر خواهد پرداخت. وی با رویکردی ادبی به اثبات انسجام ساختاری سوره بقره می پردازد. این مقاله، نخست به معرفی مفهوم نظم متقارن پرداخته و پس از آن دیدگاه ریموند فرین در نظم سوره بقره را بیان کرده و به نقد و بررسی آن می پردازد. ریموند فرین سوره بقره را به نُه بخش تقسیم می نماید و به صورت معکوس میان بخش های سوره ارتباط برقرار کرده و یک مدل کلی و فراگیر را از ارتباط بخش های سوره ارائه می کند. از جمله نقدهایی که بر کار وی وارد است؛ می توان به عدم ذکر مبانی تقسیم بندی ارائه تفاسیر اشتباه از سوره بقره، معیوب بودن برخی از ساختارهای درون بخشی سوره بقره، عدم توانایی قرار دادن یازده آیه پایانی بخش C’ در ساختار کلی سوره، ناکافی بودن شواهد تقارن میان بخش ها اشاره نمود. از نتایج این پژوهش اثبات ساختار منظم سوره بقره در قالب نظریه نظم متقارن می باشد که نشان می دهد سوره بقره منسجم است و هر آیه درست همانجایی از متن که باید قرار گرفته است.Rereading the Structural Coherence of the Holy Qurʾān in Light of Raymond Farrin's Theory of Symmetrical Order (the Case of Surah al-Baqarah)
Writing about the coherence and continuity of the text of the Qurʾān goes back to the distant past in the thought of the Muslim Qurʾānic scholars. In spite of the general belief of the Western Qurʾānic scholars in the dispersion of the Qurʾānic text, in the modern era, a group of them, relying on literary and linguistic knowledge, have sought to prove the coherence and continuity of this holy text in the form of the theory of symmetrical order. The present descriptive-analytical research article examined the approach taken by Raymond Farrin, a contemporary Qurʾānic scholar. He proves the structural coherence of Surah al-Baqarah within a literary approach. This article first introduces the concept of symmetrical order and then expresses Raymond Frein's view on the order of Surah Al-Baqarah and reviews it. Raymond Farrin divides Surah Al-Baqarah into nine parts and inversely establishes some links between the parts of the surah and presents a general and comprehensive model of the relationship between the parts of the surah. Among the criticisms laid against his work we can point out the lack of mention of the basis of division, presenting wrong interpretations of Surah Al-Baqarah, the defectiveness of some of the internal structures of Surah Al-Baqarah, the inability to place the final eleven ayahs of section C' in the overall structure of the surah, the insufficiency of the evidence of symmetry between the sections. This research, among others, proved the regular structure of Surah Al-Baqarah in the form of the theory of symmetrical order, which shows that Surah Al-Baqarah is coherent and each ayah is placed exactly where it should.