نقش هوش مصنوعی در فعالیت های بازاریابی
آرشیو
چکیده
شواهد داستان گونه نشان می دهند که تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI) نقش موثری در بازاریابی دیجیتال دارند و محبوبیت آنها در بازاریابی کسب کار به کسب وکار (بنگاه به بنگاه) (B2B) به سرعت در حال افزایش است؛ اما تحقیقات تجربی زیادی در مورد بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی به ویژه جنبه های اجتماعی تکنیکی استفاده از آن انجام نشده است. این مطالعه از نظریه فعالیت (AT) به عنوان یک لنز نظری استفاده می کند تا بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی را به عنوان یک سیستم فعالیت جمعی بررسی کند و همچنین تضادها در طول پذیرش و پیاده سازی هوش مصنوعی در بازاریابی سنتی B2B را نشان دهد. نظریه فعالیت متناسب با چارچوب این مطالعه است، زیرا نشان می دهد که چگونه تضادها به عنوان محرک تغییر عمل می کنند و به جای اینکه تنش ها را تهدیدی برای حذف زودهنگام انتخاب و اجرای هوش مصنوعی در بازاریابی B2B بدانند، تغییرات تحول گرا را بوجود می آورد. بر اساس هجده مصاحبه با کارشناسان صنعت و دانشگاه، این مطالعه تضادهایی را مشخص می کند که محققان و متخصصان بازاریابی باید با آنها مقابله کنند. نشان می دهیم که مواجهه با این تضادها از نظر فرهنگی یا سیاسی چالش برانگیز است و حتی زمانی که حل شود، می تواند پیامدهای مطلوب ونامطلوب داشته باشد.The role of artificial intelligence in marketing activities
Anecdotal evidence suggests that artificial intelligence (AI) technologies are highly effective in digital marketing and rapidly growing in popularity in the context of business-to-business (B2B) marketing. Yet empirical research on AI-powered B2B marketing, and particularly on the socio-technical aspects of its use, is sparse. This study uses Activity Theory (AT) as a theoretical lens to examine AI-powered B2B marketing as a collective activity system, and to illuminate the contradictions that emerge when adopting and implementing AI into traditional B2B marketing practices. AT is appropriate in the context of this study, as it shows how contradictions act as a motor for change and lead to transformational changes, rather than viewing tensions as a threat to prematurely abandon the adoption and implementation of AI in B2B marketing. Based on eighteen interviews with industry and academic experts, the study identifies contradictions with which marketing researchers and practitioners must contend. We show that these contradictions can be culturally or politically challenging to confront, and even when resolved, can have both intended and unintended consequences.