دیباچه ای بر آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی دولت های رانتیر در خاورمیانه (مطالعه موردی بحرین)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با تمرکز بر بحرین درصدد است تا با بهره گیری از نظریه حسین مهدوی، مبنی بر آسیب پذیری ساختار دولت های رانتیر، این دولت را از جهت اقتصادی و سیاسی، آسیب شناسی کند. این پژوهش با مطالعه موردی کشور بحرین به عنوان دولتی رانتیر، درصدد آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی این کشور بوده است. این آسیب شناسی کمک خواهد کرد تا مشخص شود که رژیم مزبور با چه چالش هایی در عرصه اقتصادی و سیاسی به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی مواجه بوده و تا چه اندازه آنها را باثبات و تا چه اندازه بی ثبات کرده است؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بحرین از بعد اقتصادی همانند کشورهای همتای خود، رانتیر است، با تجربه ای که از کشورهای موفق عاید می شود، تنها راه برون رفت این کشورها از بحران های پیش روی آنها احداث صندوق ذخیر نفت و مدیریت این درآمد در جهت توسعه زیربناهای اقتصادی و سیاسی آنها می باشد. اصولاً می توان گفت که نفت تنها یک ماده طبیعی است و تنها چیزی که سبب شده است که کشورهای نفتی چنین نگرشی از این ماده داشته باشند، نحوه مدیریت درآمدها است و استفاده بهینه و مطلوب از این درآمدها نه تنها نمی تواند شومی منابع به جای بگذارد و سبب عقب ماندگی و فقر گردد، بلکه این درآمدها می تواند زمینه توسعه و پیشرفت کشورها را نیز فراهم سازد.Economic and Political Pathology of Rentier States in the Middle East (Bahrain Case Study)
The present study, focusing on Bahrain, seeks to pathologize the government economically and politically by utilizing Hussein Mahdavi's theory of vulnerability of the structure of rentier governments. This study has sought to seek economic and political pathology through a case study of Bahrain as a rentier government. This pathology will help determine what challenges the economic and political arena faces because of dependence on oil revenues, to what extent it has stabilized, and the extent to which it has voiced them? The research method was descriptive-analytical, and the findings of the present study showed that Bahrain is an economic aspect of its counterparts, with the experience that comes from successful countries, the only way out of these countries to construct the crises ahead of them. The management of this revenue is aimed at developing their economic and political infrastructure. In principle, it can be said that oil is just a natural substance, and the only thing that has made the oil countries have such an attitude is how to manage revenues, and the proper and optimal use of these incomes not only cannot leave resources and lead to backwardness and poverty but also these revenues can provide the development and development of countries.