واکاوی نظریه الیتیسم و جایگاه نخبگان حکومتی در ایران دوره قاجار و پهلوی برمبنای نظریه نخبه گرایی موسکا
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه نخبگان حکومتی در عصر قاجار پهلوی براساس نظریه نخبه گرایی در روند توسعه یافتگی ایران بود. در این راستا تلاش شد به این سوال اساسی پاسخ داده شود که چه عوامل و کنشگرهایی، زمینه و بستر لازم را برای ناکامی نخبگان عصر پهلوی در روند توسعه یافتگی ایران فراهم آورده است؟ پژوهش بر این فرض استوار گردید که عواملی از قبیل ساختار سیاسی استبدادی، فرهنگ توسعه نیافته، دخالت بیگانگان در امور ایران، ضعف عملکرد شاهان و فرمان روایان، نقش مخرب نظام اقتصاد جهانی و عملکرد نخبگان در نوسازی و توسعه به شیوه غربی، همگی زمینه ساز ناکامی نخبگان عصر پهلوی در روند توسعه یافتگی ایران شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نخبگان ایران در تاریخ عصر پهلوی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه و عامل خنثی سازی قدرت اصلاح طلبان، به ایفای نقش پرداخته و به دو دلیل در هدایت کشور به سمت توسعه موزون و همه جانبه ناکام ماندند: ویژگی ها و ضعف عملکرد خویش و ساختارهای سیاسی- اقتصادی نامناسب و کارشکنی نخبگان ضد توسعه. روشنفکران نیز به دلایلی مانند ساختار سیاسی استبدادی، بیگانگی با فرهنگ جامعه و نگاه تک بعدی به توسعه، نتوانستند به نحو مطلوب به ایفای نقش بپردازند.A Study of the Theory of Elitism and the Position of Governmental Elites in Iran in the Qajar and Pahlavi era Based on the Theory of Mosca Elitism
The purpose of this study was to investigate the position of government elites in the Qajar Pahlavi era based on the theory of elitism in the development process of Iran. In this regard, an attempt was made to answer the basic question: what factors and activists provided the necessary ground for the failure of the elites of the Pahlavi era in the process of development of Iran? The study was based on the assumption that factors such as authoritarian political structure, underdeveloped culture, foreign interference in Iranian affairs, the weak performance of kings and rulers, the destructive role of the global economic system, and the performance of elites in Western-style modernization and development, all contribute to elite failure in the Pahlavi era in the process of development of Iran. The results indicate that the elites of Iran in the history of the Pahlavi era as one of the main obstacles to development and neutralizing the power of reformists played a role and failed to lead the country to balanced and comprehensive development for two reasons: Characteristics and weakness of its performance and inappropriate political-economic structures and sabotage of anti-development elites. Intellectuals, for reasons such as authoritarian political structure, alienation from the culture of society, and a one-dimensional view of development, were also unable to play a desirable role.